ساعدنیوز
ساعدنیوز

همسر شهید مجبور به فروش روکش دندان شد+ عکس

  یکشنبه، 28 مرداد 1403 ID  کد خبر 403833
همسر شهید مجبور به فروش روکش دندان شد+ عکس
ساعدنیوز: فیتیله والور خراب می‌شد. نمی‌دانستم چه کار کنم. رفتم روکش طلای دندانم را فروختم هشتصد تومان. طلای 22 بود. یک هیتر خریدم. هشتصد تومان آن موقع خیلی زیاد بود. برای یکی دو ماه خورد و خوراک گرفتم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از مشرق، کتاب «هم‌نفس مادران» روایت زندگی خانم زیبا کیانی، فعال پشتیبانی جبهه و همسر شهید نصرت‌الله کیانی است که در ایذه زندگی می‌کند. این کتاب را پریسا مرادی اشکفتی که از همشهریان اوست با همیاری اعضای گروه فرهنگی شهید جواد زیوداری در اندیمشک (که کتاب حوض خون حاصل تلاش آنهاست) نوشته است.

زندگی پرفراز و نشیب خانم کیانی در این کتاب به خوبی تصویر شده است و لحظات نفس‌گیری در برابر مخاطبان قرار گرفته است. کتاب «هم‌نفس مادران» را انتشارات مرزو بوم منتشر کرده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، قاب کوچکی از زندگی راوی این کتاب است.

نصرت که شهید شد. من ماندم و سه تا بچه؛ بزرگشان هشت ساله و شش ساله تا بابک سه ساله. کنار آمدن با زندگی برایم مشکل بود. جنگ‌زده بودیم. وسایل خانه و امکانات نداشتیم. نه درآمد خوبی داشتیم، نه وضع و اوضاع درست و حسابی. قبل از جنگ زندگی‌مان بیست بود. حتی به دیگران کمک می‌کردیم. یادم است بعد از انقلاب یکی دو تا بسیجی که وضعشان ضعیف بود می‌گذاشتند زیر دست آنهایی که دستشان به دهانشان می‌رسید تا بهشان حقوق بدهند.

رخت‌خواب زندگی، زیرپایی و... در همه چیز ضعیف بودیم. یک چراغ به ما دادند. جلوی چشمم گذاشته بودم و کار می‌کردم. یک روز بعد از چهلم نصرت داشتیم وسایل را می‌شستیم. بابک رفت گاز را باز کرد. آب جوش ریخت بهش. همۀ سینه‌اش سوخت. یکدفعه عبدالله جیغ زد: «مامان بابک سوخت.» وقتی رسیدم بایک می‌چزید به خودش. لباس‌هایش را درآوردم. گذاشتم توی بغلم و دویدم تا بیمارستان. هفت شبانه‌روز بستری شد. هر روز پانسمانش را عوض می‌کردند. شب تا صبح از درد می‌رفت بالا می‌آمد پایین. خیلی اذیت شد. بدترین روز زندگی که بر من گذشت، سوختن بابک بود. برایم مصیبت سنگینی بود که بعد از شهادت همسرم بچه‌ام سوخت.

عبدالله و مسعود پهلوی خانم خواجوی بودند خانم لویمی، خواهر شهید مسعود لریمی جنگ‌زده آبادانی بود و پرستار بابک که مرخص شد گفت: «باید خیلی ازش مراقبت کنی وگرنه عفونت می‌کنه.»

بابک لخت بود. نمی‌توانستم لباس تنش کنم وگرنه می‌چسبید به پوست تنش، خانه خیلی سرد بود. هیچی گرمش نمی‌کرد. هیتر که نداشتم. نفت هم یک روز بود، یک روز نبود. فیتیله والور خراب می‌شد. نمی‌دانستم چه کار کنم. رفتم روکش طلای دندانم را فروختم هشتصد تومان. طلای 22 بود. یک هیتر خریدم. هشتصد تومان آن موقع خیلی زیاد بود. برای یکی دو ماه خورد و خوراک گرفتم.

از وقتی جنگ‌زده بودیم تا شهادت نصرت دوازده تا النگویم را فروختم و خرج کردم. این روکش آخری‌اش بود. حلقه عروسی‌ام را فروختم، گاز و کمد خریدم. رفتم پهلوی آقای شوشتر خدا پدر و مادرش را بیامرزد، تشک و لحاف قسطی برایم درست کرد. ماهی دویست بهش می‌دادم. سخت می‌گذشت، ولی مثل فرفره کار می‌کردم. می‌رفتم نانوایی شصت تا چانه می‌خریدم، نان می‌پختم که اگر سر صف نتوانستم نان بگیرم این کمکی برای من شده باشد تا کارم جلو برود.

کمی زندگی‌ام را جمع و جور کردم. هر چیزی می‌خواستیم یا هر کاری داشتیم باید می‌آمدم توی شهر. همه چیز کوپنی بود؛ مرغ، قند، روغن و چای هرچه می‌خواستیم باید صبح زود بلند می‌شدم می‌رفتم سر صف. شهید رستم خدابخشی پسر خوبی بود. با پدرش پارچه‌فروشی داشت. بهیار هم بود. وقتی می‌رفتم کپسول گاز بگیرم می‌آمد کمکم. کپسول گازی که می‌بایست هولش می‌دادم ببرم توی شهر، رستم می‌انداخت پشت دوچرخه می‌برد پر می‌کرد و می‌آورد برایم. وقتی شهید شد فهمیدم کی بوده. سه چهار هفته طول کشید که جنازه‌اش را پیدا کنند. با شهید فتاح قریشوندی توی جزیره مجنون افتاده بودند.

بعد از شهادت زیاد دلتنگ نصرت می‌شدم. مگر می‌شود آدم دلش تنگ نشود. چه کار می‌توانستم بکنم؟ فقط باهاش حرف می‌زدم او هم همراهم بود.

یادم است یک روز بارانی عبدالله و مسعود رفتند نفت بگیرند. سر کوچه ایستادم منتظرشان. نفت داخل گاری بود. عبدالله زورش نمی‌رسید از جدول ردش کند. گاری را به زور هل می‌داد. برگشت پشت سرش را نگاه کرد. صدا زدم: «عبدالله مامان چرا ایستادی پشت سرت رو نگاه می‌کنی؟ سریع بدو بیار» آمد گفت: «مامان گاری رو هر چقدر حرکت دادم تکون نخورد. بابا اومد برام گذاشتش این طرف جدول. بابا رفت، چقدر نگاه کردم، ولی ندیدمش.» گفتم: «مامان بابا همیشه کمک می‌کنه. شهدا زنده‌ن. روحش با ماست. مشکلی داشته باشیم جریان رو بهتر از ما می‌فهمه.»

جای خالی نصرت را حس می‌کردم هر چند هنوز هم جایش خالی است. از روزی که رفت تا الان هیچ وقت هیچکس جایش را پر نکرده برایم. جایگاهی که نصرت داشت چیز دیگری بود. ستون خانه‌ام بود. اگر تمام دنیا را چراغانی کنند، چراغ من خاموش است. یک زن وقتی شوهرش را از دست می‌دهد احساس می‌کند توی خانه‌ای نشسته است که دیوار دارد، ولی بدون سقف.

بعد از نصرت بچه‌ها زیاد بهانه می‌گرفتند همین الان مسعود، که دو تا پسر دارد بهانه پدرش را می‌گیرد. آن زمان بهش می‌گفتم دیگه باید بسازیم. شما درس بخونین به جایی برسین. ان‌شاء‌الله بزرگ می‌شین خودتون هر کدوم به پدر می‌شین.»

وقتی در خیابان‌ها می‌رفتم و می‌دیدم جوانی پشت لبش سبز شده می‌گفتم خدایا یعنی می‌شه یه روزی عبدالله و مسعود و و بابک من بزرگ شن و سبیل در بیارن و من ببینم. وقتی بهانه می‌گرفتند پنج‌شنبه جمعه می‌بردمشون روستا، خانه آقام و خانه شاه‌شرف که سرگرم شوند و یکم گلشان باز شود...

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
سحر زکریا: من از مهران مدیری طلبی ندارم اگر میلیاردها پول به من بدهد با او کار نمیکنم/ از ترس مدیری حق نداشتیم مریض شویم شده بودیم عین اصحاب کهف (220 نظر) بهنوش بختیاری: آن چنان که فکر میکنید پولدار نیستیم من و همسرم مستاجر هستیم و حتی پول خرید یک خانه نداریم/ من حتی در خانه ام فرش هم ندارم! (170 نظر) (ویدئو) مازیار لرستانی: تنها کار تو دنیا که خیلی ازش خوشحالم مرد شدنمه/ چه دکوراسیونی داره خونش، آدم یاد خونه‌های نوستالژی دهه 60میفته (165 نظر) افسانه چهره آزاد: روزی که ازدواج کردیم به خانواده گفتیم از ما بچه نخواهید چون من و شاهرخ تصمیم داریم که هیچ وقت بچه دار نشویم با اینکه خیلی بچه‌ها را دوست دارم+فیلم (127 نظر) داریوش ارجمند: ببین شریفی نیا؛ من پاریس و لندن رو گشتم! بعد از بازی مالک اشتر پایم را در هیچ باشگاه بیلیاردی نگذاشتم می‌دانید چرا؟ چون آبروی امام علی (ع) روی کولم بود+فیلم (119 نظر) جشن تولد مجلل و شاهانه علی اوجی برای نرگس محمدی+عکس/تزئین زیبای کیک با توت فرنگی (102 نظر) شهاب حسینی: همین الان هم به من بگویند بازیگری بس است باید بروی در اسنپ کار کنی نه تنها طلبکار نیستم که به اندازه همه عمرم بدهکارم (79 نظر) جواد خیابانی : خاک بر سر من اگر بخوام با بردن اسم تو خودمو معروف کنم ، ما تو رو معروفت کردیم ، رسانه تو رو باد کرده (76 نظر) (ویدیو) الیکا ناصری: بارانِ سریال «گردن‌زنی»: دوست ندارم بگویند موفقیتم به خاطر جذابیت چهره‌ام است! (74 نظر) سلمان خان؟ نه، ممنون ما خودمون کیسان دیباج رو داریم/ نگاهی به تیپ و استایل شیک 4 فصل نیمای سریال "گردن‌زنی"، از بهار تا پاییز و زمستان (74 نظر) نفیسه روشن: در کشوری که خانه خدا آنجاست اعمال حج دارد کوه صفا و مروه دارد خانم جنیفر لوپز هم حضور دارد! +عکس (62 نظر) شیلا خداداد: لزوما دنبال این نبودم که زن فرزین بشم! من هیچ علاقه ای به خانه داری ندارم هیچوقت کار نظافت خانه انجام ندادم (51 نظر) شهربانو منصوریان : کارمند شهرداری هستم قبلا 300 هزارتومن حقوق می گرفتن الان 900 هزار تومن ؛ ته حسابم هم 500 هزارتومن پول دارم (51 نظر) رضا رویگری: 10، 12 ساله پسرمو ندیدم خارج از کشور/بابا بیایید دیگه من جز خدا هیشکیو ندارم، منو تنهام نذارید+ویدئو (51 نظر) الهام چرخنده: نشون به اون نشون که شهربانو منصوریان گفت من از بسیج ورزشکاری هستم من هم دو تا ربع سکه برای شما دادم از جیب خودم/ لال شده بودم عین مرده! من تهدیدت نمیکنم +فیلم (51 نظر)
تیتر امروز   
عابدزاده: نمی‌خواستم در پرسپولیس مهمان چندهفته‌ای باشم +عکس/ باور نمی‌کنم علی پروین مخالف حضورم بوده!
لوموند: دمشق با توطئه امارات سقوط کرد
تذکر مجلس درباره افزایش حقوق کادر درمان وکارمندان وزارت کشور
انتقاد جمهوری آذربایجان از دخالت دیپلمات‌های غربی
ادعای البشیر: حقوق تمام طوایف را در سوریه تضمین خواهیم کرد
ترامپ: نتانیاهو فکرِ پس دادن 20 میلیارد دلار باشد
فلاحت‌پیشه: اسد دنبال دوری از ایران و جلب حمایت آمریکا و اسراییل بود / برخی نظامیان سوری، جاسوس اسراییل علیه ایران بودند
هشدار جدی دادستان کل به فیک نیوزها: امنیت روانی مردم را خدشه دار کنید مورد پیگرد قرار میگیرید
فال ابجد روزانه پنج‌شنبه 22 آذر 1403
فال انبیاء روزانه پنج شنبه 22 آذر 1403
فال شمع روزانه امروز پنجشنبه 22 آذر 1403
فال قهوه با نشان روز پنجشنبه 22 آذر ماه 1403
فال روزانه امروز پنجشنبه 22 آذر ماه 1403
چراغ سبز آملی لاریجانی به طرح دولت پزشکیان برای حل مشکل FATF
نرخ 3/5 دلار عوارض ورود هر زائر خارجی به مشهد تصویب شد
منتخب روز   
نگاهی به کیک تولد دوطبقه شیدا یوسفی بازیگران خوش آتیه کشورمان با شن و ماسه جزیره هرمز/ هنر نزد ایرانیان است و بس! جدیدترین سکانس خنده‌دار جوکر، از احضار روح انیشتین توسط استاد رضا نیکخواه تا زکریای رازی😁/ فقط اونجاش که نعیمه‌رو ساکت میکنه مقایسه خودرو / مقایسه کامل جک S5 با هایما S7 سفر به دنیای سرعت و لاکچری با سوپراسپورت‌های بی‌نظیر و منحصربه‌فرد رضا گلزار/ ماشین‌های هوش‌پرانی که فقط میشه تو خواب و رویا دیدشون ویدیوی از انفجار وحشتناک انبار سوخت که 11 کشته و زخمی به جا گذاشت زهرچشم گرفتن 3 مرد جوان از زن تتوکار اشعار فارسی استاد شهریار؛ قسمت 1- پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند+ متن صوتی با صدای اشکبار و پراحساس استاد خدمات درمانی پرهزینه برای دهک‌های کم‌درآمد رایگان شد/ چگونه برای بیمه رایگان ثبت‌نام کنیم؟ نگاهی به لباس عروسی الگانت مهسا طهماسبی، دهه هفتادی جوکر در کنار همسر خوش قدوبالاش با دسته گل خوشرنگِ ترند/ چه پرنسسی شده تأثیرات بسیار مخرب و وحشتناک آلودگی هوا روی کودکان❗❗❗ خاندان اسد در یک قاب؛ کودکی بشار اسد در کنار پدر، مادر، خواهر و برادرانش + عکس نگاهی به جشن تولد کیسان دیباج، نیمای سریال «گردن‌زنی» با کیک تولد مینیمال در رستوران شیک با رفیقای فابش/ چه عکسای هنری‌هم ازش میگیرن😍