خیارات در اصطلاح حقوق ، اختیاراتی است که قانون گذار در شرایط به خصوصی به دو طرف یک قرارداد داده است تا بتوانند قرارداد را فسخ کنند یا به ترتیبی که ضرری نکنند ادامه دهند . خیارات در قانون انواع مختلفی دارد از جمله خیار غبن ، خیار تبعض صفقه ، خیار تدلیس ، خیار شرط و انواع دیگر خیارات. هر کدام از این اختیارات قواعد جداگانه و مخصوص به خود را دارند . در اعمال برخی از خیارات می شنویم که گفته می شود اعمال خیار فوری است. اما فوریت اعمال خیار یعنی چه ؟ از این رو در این محتوا به بررسی معنی فوریت خیار و خیارات فوری می پردازیم .

معنی فوریت خیار
فوریت یعنی اولین فرصت ممکن و در زمانی که انسان عرفا در آن شرایط کاری را فوری انجام می دهد . خیار حقی است که به یکی یا هر دو طرف معامله داده می شود تا بتواند قرارداد را فسخ کند . فوریت اعمال خیارات یعنی اینکه هر کدام از طرفین قرارداد که حق اعمال خیار را دارد ، به محض اطلاع از شرایط باید اقدام به استفاده از حق خود کند . برای مثال اعمال خیار غبن فوری است یعنی کسی که در معامله فریب خورده است باید بعد از علم به فریب می تواند معامله را فسخ کند ؛ فسخ معامله باید فورا صورت بگیرد و اگر این کار به تاخیر بیفتاد ، دیگرحق فسخ وجود ندارد . از این رو در برخی از خیارات می گویند ، اعمال خیار فوری است.
خیارات فوری
حال که معنی فوریت در خیارات را دانستیم باید دید در میان انواع خیارات کدام یک از آنها فوری هستند . این خیارات را باید به محض اطلاع از شرایط اعمال حق فسخ ، اعمال کرد. خیارات فوری از قرار زیرند :
- خیار غبن
- خیار عیب
- خیار تدلیس
- خیار رویت
- خیار تخلف از وصف
- ماده ۴۱۵ قانون مدنی: خیار رویت و تخلف وصف بعد از رویت فوری است.
- ماده ۴۲۰ قانون مدنی: خیار غبن بعد از علم به غبن فوری است.
- ماده ۴۲۲ قانون مدنی: اگر بعد از معامله ظاهر شود که مبیع معیوب بوده مشتری مختار است در قبول مبیع معیوب یا اخذ ارش یا فسخ معامله.
- ماده ۴۲۳ قانون مدنی: خیار عیب وقتی برای مشتری ثابت میشود که عیب مخفی و موجود در حین عقد باشد.
- ماده ۴۲۴ قانون مدنی: عیب وقتی مخفی محسوب است که مشتری در زمان بیع عالم به آن نبوده است اعم از اینکه این عدم علم ناشی از آن باشد که عیب واقعاً مستور بوده است یا اینکه ظاهر بوده ولی مشتری ملتفت آن نشده است.
- ماده ۴۲۵ قانون مدنی: عیبی که بعد از بیع و قبل از قبض در مبیع حادث شود در حکم عیب سابق است.
- ماده ۴۲۶ قانون مدنی: تشخیص عیب بر حسب عرف و عادت میشود و بنابر این ممکن است بر حسب ازمنه و امکنه مختلف شود.
- ماده ۴۲۷ قانون مدنی: اگر در مورد ظهور عیب مشتری اختیار ارش کند تفاوتی که باید به او داده شود به طریق ذیل معین میگردد:
- قیمت حقیقی مبیع در حال بی عیبی و قیمت حقیقی آن در حال معیوبی به توسط اهل خبره معین شود. اگر قیمت آن در حال بی عیبی مساوی با قیمتی باشد که در زمان بیع بین طرفین مقرر شده است تفاوت بین این قیمت و قیمت مبیع در حال معیوبی مقدار ارش خواهد بود. و اگر قیمت مبیع در حال بی عیبی کمتر یا زیادتر از ثمن معامله باشد نسبت بین قیمت مبیع در حال معیوبی و قیمت آن در حال بی عیبی معین شده و بایع باید از ثمن مقرر به همان نسبت نگاه داشته و بقیه را به عنوان ارش به مشتری رد کند.
- ماده ۴۲۸ قانون مدنی: در صورت اختلاف بین اهل خبره حد وسط قیمتها معتبر است.
- ماده ۴۲۹ قانون مدنی: در موارد ذیل مشتری نمیتواند بیع را فسخ کند و فقط میتواند ارش بگیرد:
- در صورت تلف شدن مبیع نزد مشتری یا منتقل کردن آن به غیر.
- در صورتی که تغییری در مبیع پیدا شود اعم از اینکه تغییر به فعل مشتری باشد یا نه.
- در صورتیکه بعد از قبض مبیع عیب دیگری در آن حادث شود مگر اینکه در زمان خیار مختص به مشتری حادث شده باشد که در اینصورت مانع از فسخ و رد نیست.
- ماده ۴۳۰ قانون مدنی: اگر عیب حادث بعد از قبض در نتیجه عیب قدیم باشد مشتری حق رد را نیز خواهد داشت.
- ماده ۴۳۱ قانون مدنی: در صورتی که دریک عقد چند چیز فروخته شود بدون اینکه قیمت هر یک علیحده معین شده باشد و بعضی از آنها معیوب درآید مشتری باید تمام آن را رد کند و ثمن را مسترد دارد یا تمام را نگه دارد و ارش بگیرد و تبعیض نمیتواند بکند مگر به رضای بایع.
- ماده ۴۳۲ قانون مدنی: در صورتیکه در یک عقد بایع یک نفر و مشتری متعدد باشد و در مبیع عیبی ظاهر شود یکی از مشتریها نمیتواند سهم خود را به تنهایی رد کند و دیگری سهم خود را نگاه دارد مگر با رضای بایع و بنا بر این اگر در رد مبیع اتفاق نکردند فقط هر یک از آنها حق ارش خواهد داشت.
- ماده ۴۳۳ قانون مدنی":اگر در یک عقد بایع متعدد باشد مشتری میتواند سهم یکی را رد و دیگری را با اخذ ارش قبول کند.
- ماده ۴۳۴ قانون مدنی: اگر ظاهر شود که مبیع معیوب اصلاً مالیت و قیمت نداشته بیع باطل است و اگر بعض مبیع قیمت نداشته باشد بیع نسبت به آن بعض باطل است و مشتری نسبت به باقی از جهت تبعض صفقه اختیار فسخ دارد.
- ماده ۴۳۵ قانون مدنی: خیار عیب بعد از علم به آن فوری است.
- ماده ۴۳۶ قانون مدنی: اگر بایع از عیوب مبیع تبری کرده باشد به اینکه عهده عیوب را از خود سلب کرده یا با تمام عیوب بفروشد مشتری در صورت ظهور عیب حق رجوع به بایع نخواهد داشت و اگر بایع از عیب خاصی تبری کرده باشد فقط نسبت به همان عیب حق مراجعه ندارد.
- ماده ۴۳۷ قانون مدنی: از حیث احکام عیب ثمن شخصی مثل مبیع شخصی است.
- ماده ۴۴۰ قانون مدنی: خیار تدلیس بعد از علم به آن فوری است.
- ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی: خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط می شود به شرط این که علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده بنظر عرف و عادت است
آیا پس از کشف عیب حق فسخ باید فوراً اعمال شود ؟
- در عقود لازم پس از انعقاد عقد طرفین نمی توانند قرارداد را فسخ نمایند و ملزم به تبعیت از آن هستند مگر در مواردی که قانون این اجازه را به آن ها داده باشد. خیار یا همان اختیار فسخ معامله حقی است که به موجب قانون برای اشخاص در نظر گرفته شده تا در صورت تحقق شرایطی آن را اعمال و قرارد منعقده را فسخ نمایند.
- خیارات قانونی مطابق قانون مدنی به 12 نوع تقسیم می گردند که عبارتند از: خیاار مجلس، خیار حیوان، خیار شرط، خیار تأخیر ثمن، خیار رویت و تخلف وصف، خیار غبن، خیار عیب، خیار تدلیس، خیار تبعض صفقه، خیار تخلف شرط، خیار تفلیس و خیار تعذر تسلیم.
- اگرچه هرکدام از خیارات مذکور دارای احکام و قواعد بخصوص خود می باشند، همه ی آنها حق بوده و مانند هر حق دیگری قابل اسقاط، انتقال و صلح هستند.
خيارهايي كه ممكن است با تأخير اعمال شود
از تصريح قانونگذار به فوري بودن گروهي از خيارهاي مهم چنين برمي آيد كه دربارة اعمال ساير خيارها تأخير به اصل حق صدمه نمي زند. اگر در بقا و زوال حق فسخ ترديد شود بايد آن را به مقتضاي استصحاب، باقي دانست. اصل برفوري نبودن خيارات است. با وجود اين هر گاه تأخير در استفاده از خيار چندان به درازا كشيد كه از آن رضاي به عقد استنباط شود در سقوط خيار ترديد نبايد كرد. خياراتي كه فوري نيستند عبارتند از: خيار تأخير ثمن، خيار تبعّض صفقه و خيار تعذر تسليم.
خيارهايي كه مهلت اجراي آن معين است
در برابر خيارهايي كه بي درنگ بايد مورد استفاده قرار گيرد پاره اي از خيارها ظرف مهلت معين قابل اعمال است و با گذشت آن مهلت خود به خود از بين مي رود. اين خيارها عبارتند: از خيار مجلس كه مهلت اجراي آن تا پايان مجلس عقد است (ماده 397 ق.مدني)، خيار حيوان كه تا 3 روز از حين عقد وجود دارد (ماده 398 ق.مدني) و خيار شرط كه با تراضي و براي مدت معين بوجود مي آيد (ماده 399 ق.مدني).
امیدوارم از محتوای مسائل حقوقی نهایت استفاده را برده باشید و برای کسانی که دچار مشکل حقوقی هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش آموزش ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .
خیار تبعض صفقه چیست؟










































