به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از تسنیم، روزنامه شهروند گفتوگویی با علیرضا مرندی، رئیس تیم پزشکی رهبر انقلاب داشته که در جریان این گفتوگو او از زندگی شخصی رهبری، رابطه خود با فرزندان ایشان، سبک غذایی رهبر انقلاب و... جزئیاتی را ارائه کرده است.
متن گفتوگو به این شرح است؛
«گفتگو با 35دقیقه تأخیر شروع میشود. برای این 35دقیقه، سه بار عذرخواهی میکند. کاج مطبق بزرگی در اتاق دارد. این کاج یکسالی میشود که همراه اوست. اتاق نسبتا سادهای دارد؛ درست مثل پیراهن معمولیای که بر تن کرده و انگار سالها از عمر آن میگذرد. مدتهاست که گفتوگوی مفصلی با رسانهها نداشته است. میگوید اهل مصاحبه نیست، اما اینبار تصمیم گرفته حرف بزند و برای دو ساعت هم که شده «پزشک کمحرف رهبری» نباشد.
علیرضا مرندی پزشکی است که 14سال از عمرش را در آمریکا گذراند و قبل از پیروزی انقلاب دانشیار دانشگاه رایت استیت بود، اما سال 58 به ایران برگشت و ترجیح داد در کشورش بماند؛ حضوری که باعث شد خیلی زود مورد توجه مسئولان قرار بگیرد و در 45سالگی وزیر بهداشت دولت چهارم شود. او در ادامه بهعنوان سرتیم پزشکی رهبری انتخاب شد. مرندی از نزدیکان آیتالله خامنهای است و هفتهای چندبار با ایشان ملاقات میکند. این دیدارها باعث شده تا او روایتهای دست اولی از زندگی، روحیات و منش ایشان داشته باشد. دو ساعت از گفتوگو که میگذرد، همچنان گرم حرف زدن است تا اینکه صدای اذان را میشنود و تمام. سطرهایی که در ادامه میآید، بخشی از گفتوگوی دوساعته ما با پزشک کمصحبت بیت رهبری است. او در این گفتوگو برای نخستینبار خاطراتی از همراهی با مقام معظم رهبری تعریف میکند.
خیلی زیاد.
برنامه غذایی ایشان مطابق نظر پزشکان است. ممکن است بعضی چیزها را از ما نپذیرد اما اگر چیزی را بپرسند و ما جواب دهیم، عین همان را انجام میدهند. اگر هم نپرسند و ما بگوییم بازهم عین آن عمل میکنند. البته توضیح از ما میخواهند؛ مثلاً اگر به ایشان بگوییم امروز به این دلیل روزه نگیرید یا بااینکه خودشان مرجع هستند، دلایلش را از ما میپرسند و به نظرات کارشناسی خیلی اهمیت میدهند. حتی یادم میآید آقای فلاحزاده که الان رئیس موسسه موضوعشناسی احکام فقهی در قم هستند سالها در ماه رمضان بین نماز ظهر و عصر و در حضور آیتالله خامنهای احکام فقهی میگفتند. کار سختی است که مرجع تقلیدت نشسته باشد و تو بخواهی درس احکام را در حضور ایشان مثل درس پس بدهی. به هر حال یک روز در بین جمعیتی که در حسینیه نشسته بودند، راجعبه روزه گرفتن گفتند: «حالا که شیر خشک است، مادرها برای روزه گرفتن نگران نباشند.» من بعد از نماز به آیتالله خامنهای گفتم: «حرفی که ایشان میزند، اشکال دارد و من قبول ندارم. خیلی مهم است که بچه شیر مادرش را بخورد و روزه گرفتن اگر شیر مادر را کم میکند نباید روزه بگیرد.» ایشان فرمودند: «من هم موافق هستم و به بچههایم هم توصیه کردم عین آن چیزی که تو میگویی، عمل کنند. از قول من به آقای فلاحزاده بگو که باید چیزی که تو میگویی را بگوید.» همان روز هم من با آقای فلاحزاده گفتم و ایشان هم گفت فردا در جلسه اصلاحش میکند. منظورم این است که تا این حد آیتالله خامنهای به مسأله سلامت جامعه اهمیت میدهند و جایی که فکر میکنند یک نفر مطلب کارشناسی پزشکی دارد، حرف او برایشان معتبر است.
بله؛ ما به ایشان توصیه کردیم یک کم نمک بخورند. اصولا مقام معظم رهبری کمغذا هستند و تا همان اندازه که برای سلامتیشان توصیه میکنیم، غذا میخورند؛ ایشان سالها حتی یخچال هم نداشتند.
نمیدانم دقیقا تا چند سال پیش بود که ایشان یخچال نداشتند ولی این موضوع را آقای رفیقدوست تعریف میکرد که یکبار در عید قربان گوسفندی را که قربانی کرده بودند، برای آیتالله خامنهای میفرستند اما از آنجا برگردانده بودند. دومرتبه آقای رفیقدوست گوسفند را میفرستد و میگوید که مال خودم است و خمساش را هم دادهام و اینبار یک تکه از گوشتش را برداشته و دوباره بقیهاش را برمیگردانند. بعد که او از اطرافیان ایشان پرسیده بود که چرا آقا این کار را کردند؟ آنها گفته بودند ایشان یخچال ندارند و به اندازه روزشان برمیدارند.
ظاهرا این رویه زندگی و سادهزیستی مقام معظم رهبری در زمان ریاستجمهوریشان هم مصداقهای فراوان داشته است؛ مثلا چند سال پیش حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلی اکبر حسینی دریکی از مصاحبههایشان نقل کرده بودند که در زمان ریاستجمهوری آیتالله خامنهای به ایشان گفته بودند که تهیهکنندگان برنامههای اخلاق در تلویزیون مایل هستند گفتوگویی با شما و خانواده حضرتعالی داشته باشند. ایشان فرموده بودند: «در این زمینه مشکلی وجود دارد، اگر دوربین زندگی ساده و معمولی مرا برای مردم نشان دهد، ممکن است مردم باور نکنند که من یک زندگی ساده دارم.»
سالهای 61 و 62 من و معاون دکتر هادی منافی در وزارت بهداری (وزارت بهداشت فعلی) بودم و چند باری از ایشان روایتهایی دراینباره شنیدم. آیتالله خامنهای آن موقع رئیسجمهوری بودند و من از قول آقای دکتر منافی شنیدم که ایشان در دو تا از اتاقهای ساختمان ریاستجمهوری زندگی میکردند و یکی والور (بخاریهای کوچک نفتی) برای پختوپز داشتند و روی آن خانمشان غذا میپختند و هر روز دو سیر گوشت میگرفتند و ایشان روی همین والور میپختند و همین غذای یک خانواده رئیسجمهوری بوده است یا حتی در سالهای بعد هم یخچال داشتند، میرفتند سر یخچال برای ناهار یا شام فرض کنید یک بادمجانی که از دو روز قبل مانده یا نان و ماست میخوردند. گوشت خیلی کم میخوردند تا اینکه چند سال پیش من به ایشان گفتم که به هر حال الان شما پا به سن گذاشتهاید و در این سن و سال بدن تحلیل میرود و باید گوشت بخورید اما ایشان همیشه دنبال این بودند و هستند که مطابق مردم پایین جامعه زندگی کنند و هنوز هم خیلی مقید به این رویه هستند؛ مثلا من خیلی اصرار میکنم شما باید میوه هم بخورید و ایشان از بچههایی که برایشان خرید میکنند قیمت میوهها را میپرسند و ارزانترین میوه را نه با کیفیت خوب برایشان تهیه میکنند.
8 ماه پیش
8 ماه پیش