معرفی کتاب سال‌های سگی اثر ماریو وارگاس یوسا

  دوشنبه، 26 مهر 1400   زمان مطالعه 7 دقیقه
معرفی کتاب سال‌های سگی اثر ماریو وارگاس یوسا
«چه بخوای چه نخوای تو ارتش چیزی که مهمه اینه که بزن بهادر باشی، دل و جرئت داشته باشی، می‌دونی چی می‌خوام بگم؟ پیش از این که سوارت بشن سوارشون شو. راه دیگه‌ای وجود نداره. من خوش ندارم کسی سوارم بشه...»

درباره کتاب سال های سگی

کتاب «سال های سگی» Dog Years اثر «ماریو بارگاس یوسا» سال 1963 منتشر شده است. این اثر یکی از شاهکارهای ادبی آمریکای لاتین است که به زبان های مختلف ترجمه شده است. نویسنده به تأثیر از دوران نوجوانیش که در آکادمی نظامی لئونکیو پرادو بود، داستان این کتاب را در فضای یک مدرسه نظامی روایت می کند. این مدرسه و رویدادهای آن بازتابی از فضای اجتماعی و سیاسی حاکم بر آن زمان پرو است، نوجوان های این داستان که در تلاطم های بلوغ روانی هستند در محیط خشونت بار و خصومت آمیز آموزش می بینند. «جاگوار» از شخصیت های اصلی این داستان است که نوع رفتارش بازتابی از برخوردهای نابهنجار انسانی در آن دوره است. این سبک از رفتارها نشان از عدم وجود ارتباط انسانی و گفت وگو نجات دهنده به دلیل جو سمی جوامع بی عدالت است.

«ماریو بارگاس یوسا» در این اثر اوج پختگی قلمش را به نمایش گذاشته است، او در میان فضای این داستان مفاهیم اخلاقی، عدالت اجتماعی و وفاداری را به تصویر و در طی آن جامعه و حاکمان نظامی را به نقد می کشد. این نویسنده ی متبحر با نثر سخت و دشوارش داستانی مملو از تعلیق آفریده است که جامعه ی آمریکاى لاتین را در قالب داستان رئال نشان می دهد. «یوسا» داستان را فضاسازی های درست جلو می برد ساختاری پیچیده را شکل می دهد که در ابتدا برای خواننده مبهم است. این داستان را شخصیت های مختلف بیان می کنند و روایت غیرخطی دارد. این کتاب پس از انتشار بسیار توجه همه را به خود جلب کرد و نیویورک تایمز درباره ی آن این چنین تیتر زد: «بارگاس، چیزی بیش از یک لایه از معنی را به مخاطب ارائه می کند.»

خلاصه کتاب سال های سگی

رمان، داستان نوجوانانی در یک مدرسه ی نظامی در پرو را روایت می کند که تلاش می کنند تا از محیط خشونت بار و خصومت آمیز پیرامون شان جان سالم به در ببرند. فساد موجود در این مدرسه ی نظامی، انعکاس دهنده ی تباهی ها و مشکلات بزرگتری است که پرو را تحت تأثیر قرار می دهند. کتاب، دارای ساختاری پیچیده ، خط روایی غیرخطی و راویان متعدد است. شایان ذکر است که ارتش پرو پس از انتشار رمان سال های سگی، صدها نسخه از آن را در مراسمی رسمی به آتش کشید و از بین برد. داستان، ماجرای دزدیده شدن یکی از برگه های امتحانی توسط دانشجویی به نام کاوا را دنبال می کند. این دزدی، به دستور جگوار، دانشجوی ارشد و بی رحم این مدرسه ی نظامی، انجام شده است. دانشجویی تازه وارد و پایین رتبه، ماجرای دزدی را گزارش می دهد و جگوار، در خلال مانورهای نظامی از او انتقام می گیرد. مقامات ارشد و مدیران که به شدت نگران وجهه و آبروی مدرسه هستند، خود را به ندانستن زده و مدارک و شواهد نشان دهنده ی جرم جگوار را نادیده می گیرند.

درباره نویسنده کتاب سال های سگی

ماریو بارگاس یوسا، در ۲۸ مارس سال ۱۹۳۶ در آرکیپای پرو به دنیا آمد. وی تنها فرزند پدر و مادرش بود و والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. ۱۰ سال اول زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از آن که پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت. دوران کودکی او با سختی سپری شد.در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده ی نخستین رمانش را در ذهنش پروراند. نگرش داروین گرایانه ی او نسبت به زندگی حاصل تجربه ی همین دو سال است. بارگاس یوسا در رشته ی هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته ی ادبیات درجه ی دکترا گرفت. وی در نوزده سالگی با خولیا اورکیدی، که یکی از نزدیکانش و هجده سال از او بزرگ تر بود، ازدواج کرد. ماریو بارگاس یوسا بیست ساله بود که اولین داستانش منتشر شد؛ داستان کوتاهی بود به اسم «سر-دسته ها» که در یکی از نشریات پایتخت به چاپ رسید. اما راه درازی را در پیش داشت و شاید خودش هم آن قدر جاه طلبی نداشت که روزگاری نامش را در میان سه نویسنده ی بزرگ آمریکایی جنوبی ببیند. امروز اما ادبیات پررونق آمریکای لاتین مدیون مارکز، فوئنتس و یوسا است.شهرت یوسا با نخستین رمانش، زندگی سگی آغاز شد. رمانی که در آن به تجربه های سختش در خدمت نظامی پرداخت. بدین ترتیب جهان خیلی زود با دوره ی طلایی ادبیات آمریکای لاتین آشنا شد. سرانجام، خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا در سال 2010 توانست جایزه ی ادبی نوبل را از آن خود کند.

ماریو وارگاس یوسا

درباره مترجم کتاب سال های سگی

احمد گلشیری مترجم ایرانی ادبیات داستانی است. وی فعالیت ادبی خود را از جنگ اصفهان آغاز کرد.وی برادر هوشنگ گلشیری و پدر سیامک گلشیری دیگر نویسندگان ایرانی است.

قسمتی از کتاب سال های سگی

به جای عبور از حیاط، آن را دور زد و برای این کار، دیوار منحنی آسایشگاه سال پنجمی ها را در پیش گرفت. به انتهای آنجا که رسید، با نگرانی اطراف را پایید: میدان سان با چراغ برق های قرین هم، که گرداگرد آن ها را مه گرفته بود، وسیع و اسرارآمیز به نظر می رسید. علفزار سراسر تاریک را، در آن سوی چراغ ها، می توانست مجسم کند. نگهبان ها دوست داشتند در آنجا دراز بکشند و هنگامی که هوا زیاد سرد نبود، یا به خواب می رفتند یا در گوشی صحبت می کردند. اما او مطمئن بود که آن شب همه در یکی از مستراح ها به قمار مشغول اند. در سایه ساختمان های طرف چپ به سرعت شروع به رفتن کرد، درحالی که سعی داشت خود را از دایره های نور دور نگه دارد. برخورد خیزاب ها به صخره های حاشیه یکی از زمین های دبیرستان نظام جیرجیر پوتین هایش را محو می کرد. به آسایشگاه افسران که رسید لرزید و حتی تندتر گام برداشت. سپس میدان سان را میان بر زد و خود را در تاریکی علفزار پرتاب کرد. حرکتی ناگهانی در نزدیکی او چون ضربه ای تکان دهنده، همه ترس هایی را که بر آن ها غلبه یافته بود. بازگرداند. لحظه ای دودل ماند، سپس چشم های لامایی را، به درخشندگی کرم شب تاب، تشخیص داد که با نگاهی آرام و عمیق او را می نگریست. خشماگین گفت: «گورتو گم کن!» حیوان بی حرکت باقی ماند. کابا اندیشید: این حیوون لعنتی هیچ وقت نمی خوابه. حتی غذا نمی خوره، پس با چه چیزی زنده س؟ به راه ادامه داد. دو سال و نیم پیش؛ هنگامی که برای ادامه تحصیل به لیما آمد، از دیدن این حیوان کوهستانی که در میان دیوارهای تیره و بادگیر دبیرستان نظام لِئونسیو پرادو، آرام پرسه می زد شگفت زده شد. چه کسی این لاما را به دبیرستان نظام آورده بود؟ از کدام قسمت سلسله کوه های آند؟ دانش آموزان از او به جای هدف استفاده می کردند، اما وقتی سنگ به او می خورد کوچک ترین اعتنایی نمی کرد. همین قدر با نگاهی حاکی از بی اعتنایی محض از آن ها دور می شد. کابا اندیشید:

حالت سرخپوست ها رو داره. به سوی کلاس ها از پلکان بالا رفت. حالا جیرجیر پوتین ها نگرانش نمی کرد: ساختمان؛ به جز میزهای تحریر، نیمکت ها و باد و تاریکی، خالی بود. شلنگ انداز راهرو طبقه بالا را پیمود. سپس ایستاد. نور ضعیف چراغ قوه راه را به او نشان داد. جاگوار گفته بود، شيشه دوم، از دست چپ. و آری، درست گفته بود، شيشه لق بود. کابا با ته سوهان شروع به کندن بتانه کرد. خرده ها را در دست دیگر جمع می کرد. مرطوب و پوک بودند.

شناسنامه کتاب سال های سگی

  • نویسنده: ماریو بارگاس یوسا
  • ترجمه: احمد گلشیری
  • انتشارات: نگاه
  • تعداد صفحات: 560
  • نسخه صوتی:دارد
  • نسخه الکترونیکی: دارد

مشخصات کتاب صوتی سال های سگی


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها