جلال آل احمد
جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانواده ای مذهبی در محلهٔ سیدنصرالدین شهر تهران به دنیا آمد. وی پسرعموی سید محمود طالقانی بود. خانوادهٔ او اصالتاً اهل شهرستان طالقان و روستای اورازان بود. دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سیداحمد طالقانی، به او اجازهٔ درس خواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او تسلیم خواست پدر نشد. دارالفنون هم کلاس های شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کارِ ساعت سازی، بعد سیم کشی برق، بعد چرم فروشی و از این قبیل و شب ها درس. با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاه گداری سیم کشی های متفرقه. بردست «جواد»، یکی دیگر از شوهر خواهرهام که این کاره بود.
معرفی کتاب سه تار
کتاب سه تار نوشته ی جلال آل احمد، مجموعه ای از چند داستان است که در آن ها به جهل، خرافات، عقاید افراطی و اشتباه شایع میان مردم پرداخته شده است. جلال آل احمد نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی، بیشتر به لحاظ نظریات و داستان هایش در دهه ی 40 شمسی یکی از پرآوازه ترین روشنفکران به حساب می آید. همچنین وی همسر سیمین دانشور نویسنده ی مشهور ایرانی بوده است. مهم ترین آثار جلال آل احمد عبارتند از: نفرین زمین، مدیر مدرسه، سه تار، زن زیادی، از رنجی که دیدیم، غرب زدگی، سنگی بر گوری و دید و بازدید. سه تار نام داستانی از مجموعه ای به همین نام است که در کل شامل سیزده داستان است. شاید بتوان گفت که داستان برای جلال آل احمد که همواره دغدغه های عقیدتی، سیاسی و اجتماعی داشت، بستری بود برای بیان آنچه که می اندیشید. به همین خاطر است که آثار ادبی وی پر از فراز و نشیب های گوناگون است. در این داستان به هیچ وجه مقدمه چینی وجود ندارد و شاید این یکی از نکات جالب داستان سه تار باشد. داستان در واقع از زندگی مردی که به دلیل بی پولی و نداشتن توانایی خرید یک ساز، استعدادهایش را آن طور که می خواهد به کار نگرفته است و زمانی هم که به تنها آرزویش می رسد اتفاقات به گونه ای رقم می خورد که ناکام می ماند. این پسر جوان که علاقه ای به درس و مدرسه ندارد شاید نماینده ی قشر جوان جامعه ای است که آل احمد آن را نقد می کند. این جوان همواره با موانعی روبه رو می شود که او را از مسیر خود باز می دارد. یکی از شخصیت های این داستان که پسری عطر فروش است می تواند شبیه به مرتجعین و یا عوامل ارتجاع در جامعه باشد. او است که در نهایت تمام آرزوی شخصیت اصلی را بر باد می دهد. جلال آل احمد در داستان های مجموعه سه تار نیز با نگاهی دقیق و ظریف، جامعه ای خرافات زده و بیمار را مورد انتقاد قرار می دهد. داستان های این مجموعه به لحاظ زبان و ساختار شبیه به قصه هایی است که از زبان مردم شنیده می شود و به گونه ای ریشه در اعماق فرهنگ ایرانی دارد. در این داستان تنها موقعیتی از یک نوجوان دیده می شود که هیچ اطلاعاتی از گذشته ی وی نمایان نیست. انگار نویسنده دغدغه ی این را نداشته تا اطلاعات را مهندسی کند و به گونه ای با ساختار داستان کوتاه به مخاطب منتقل کند. وی تنها موقعیت نوجوان فقیر را در حال حاضر ترسیم می کند و اتفاقات پیرامون او را با جزئیات بیان می کند. جلال آل احمد شاید یکی از معدود نویسنده هایی است که چهره ی کریه فقر را خیلی واضح و یا حتی آزار دهنده مجسم می کند. اما آنچه باید گفته شود این است که آل احمد در این مجموعه و به ویژه در داستان سه تار، علی رغم اینکه شاید پایبند ساختار داستانی نبوده اما شخصیت پردازی عمیقی انجام داده است. این شخصیت پردازی در ابتدای داستان با نشان دادن وسواس پسر جوان در انجام غسل واجبش نشان داده می شود و مخاطب احتمالا به طور دقیق می داند که این شخصیت چگونه شخصیتی است. کتاب سه تار از جلال ال احمد که شامل چند داستان کوتاه است. موضوع اصلی آن به تصویر کشیدن و انتقاد از عقاید اشتباه مردم می باشد و اولین داستان این کتاب به نام سه تار در مورد عقاید افراطی و اشتباه مردم راجع به موسیقی نوشته شده است. در این کتاب طنز جلال آل احمد کمتر قابل توجه است و قصه ها حالت غم انگیز و اندوه باری را به مخاطب القا می کنند. نثر آل احمد در این کتاب مورد توجه منتقدان بسیاری قرار گرفته است و این کتاب را در زمره ی بهترین کتاب های او قرار داده است.
نثر و نوع نوشته های کتاب سه تار
سه تار یکی از کتاب های بی نظیر جلال آل احمد در قالب داستانک های کوتاه است. نام کتاب از اولین داستان در این مجموعه گرفته شده که می توان آن را چکیده ای از کل حرف آل احمد در آن جا دانست. نوشته های سه تار به صورت ساده و تا حدی نزدیک محاوره به نگارش درآمده اند. او که استاد توصیفات ذهنی و خالق بسیاری از شخصیت های دنیای کلمه است، در این کتاب با ایجاد فضاهای واقعی بین افراد جامعه، روابط آن ها را بی پرده نمایان می کند و خواننده را وادار به فکر درباره آن ها. شخصیت های داستانی وی می توانند در یک خانواده، گروه دوستانه، هم محلی و… باشند و جلال به قصد نشان دادن رفتارهای اشتباه آنان و نتایجش، این داستان ها را می نویسد.
در بخشی از کتاب سه تار می خوانیم:
در پاسگاه مرز زیاد معطلم نکردند. تذکره ام را بازرسی کردند. عکسش را با قیافه ام تطبیق نمودند، ورقه ی آبله کوبی ام را که همان روز صبح در خرمشهر، به دو تومان گرفته بودم، دیدند و اجازه ی ورود دادند. شرطه ای (پاسبانی) پیش دوید. چمدانم را برداشت و جلو افتاد. از پاسگاه تا لب شط چندان فاصله ای نبود. بلم های دراز و نوک برگشته، با عرب های چفیه بسته و چوب به دست، کنار شط صف کشیده بودند و عربی بلغور می کردند. یکی از آن میان پیش آمد، با پاسبان مرز نجوایی کرد. چمدان را از او گرفت. گذاشت توی بلم. ما هر دو تا را جا داد، ولی راه نیفتاد. چهار نفر دیگر را هم سوار کرد؛ یک زن روبند بسته ولی چالاک، یک پاسبان دیگر و دو تا پیرمرد. و بعد راه افتادیم. مه روی شط ایستاده بود و از میان آن، شبح کشتی های بزرگ نفت کش و بادبان قایق های کوچک، محو و گنگ پیدا بود. قایق چوبی دراز ما از وسط کشتی های بزرگ بخاری و قایق های بادبان دار نکره و قیر مالیده، می پیچید و مرا با چشمی از هم دریده و متعجب، از وسط این هیولاهای ترس آور در می برد. و آهنگ دسته جمعی بمی از دور، روی آب گل آلود شط می سرید و به سمت ما می آمد. من اولین بار بود که روی آب، در قایقی می نشستم. شنیده بودم که روی آب، حال آدم به هم می خورد، ولی به خود اطمینان داشتم. یکی دوبار وقتی پای یک نفت کش دو دکله دور می زدیم سرم گیج رفت. ولی خودم را نگه داشتم و بعد حالم به جا آمد. هوا خیلی گرم بود. مه تا ته گلوی آدم فرو می رفت و مزه ای ترشیده داشت. چیزی به ظهر نمانده بود. صبح از خرمشهر با یک تاکسی، با هزار چک و چانه به بیست تومان راه افتاده بودم. و وقتی به پاسگاه مرز عراق وارد شدم، نیم ساعت به ظهر داشتیم. رفقای راه از تهران تا اهوازم، که همان توی قطار با هم آشنا شده بودیم، هرچه اصرار کرده بودند حاضر نشده بودم بمانم و عصر به اتفاق آن ها، با قایق دوازده نفره شیخ عبود حرکت کنم. پیش خودم فکر کرده بودم که «چرا؟ من که تذکره دارم چرا کارمو عقب بندازم؟ اونم با یه عده قاچاقچی، اونم شبونه و دزدکی از مرز رد شم؟»
فهرست مطالب کتاب
- سه تار
- بچه مردم
- وسواس
- لاک صورتی
- وداع
- زندگی که گریخت
- آفتاب لب بام
- گناه
- نزدیک مرزون آباد
- دهن کجی
- آرزوی قدرت
- اختلاف حساب
- الگمارک و المکوس
شناسنامه کتاب سه تار جلال آل احمد
- نویسنده: جلال آل احمد
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر وزرا
- تعداد صفحات:166
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان ایرانی
- نسخه الکتریکی:دارد
- نسخه صوتی: دارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.