درباره کتاب چگونه رنج بکشیم
لازم نیست اشاره کنیم که رنج همواره در زندگی ما حضور دارد و تقریبا هر کاری که انسان انجام می دهیم برای رهایی از «رنج» است. حال این رنج می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. اولین چیزی که در فلسفه بودا آمده این است که در زندگی رنج وجود دارد و ما باید تلاش کنیم از این رنج کم کنیم. کریستووفر همیلتون، نویسنده کتاب، در همان مقدمه خوب تکلیفش را با خواننده مشخص می کند و حتی می توان گفت ضربه محکمی به خواننده وارد می کند و می گوید در زندگی رنج وجود دارد و ما هم هیچ کاری نمی توانیم انجام دهیم که از آن رهایی پیدا کنیم. تفکر مثبت و دوری از امواج منفی و سایر چیزهای انگیزشی را نیز نفی می کند و می گوید باید با رنج روبه رو شد تا بتوانیم به شکلی درست با آن برخورد کنیم.
اولین جملات مقدمه کتاب چگونه رنج بکشیم چنین می نویسد:
همه می دانند که زندگی رنج های زیادی به همراه دارد: همه ما شکست، یاس، از دست دادن، هدر رفتن و درد را به شیوه های متفاوت و در شکل های مختلف تجربه می کنیم. اما به ندرت پیش می آید که فکر کنیم چرا اوضاع این گونه است. ولی اگر بخواهیم بفهمیم که چه طور به شیوه ای سازنده نسبت به ناملایمات واکنش نشان دهیم، بهتر است اول به این فکر کنیم که اصلا چرا زندگی انسان همواره با رنج همراه است.
نویسنده کتابش را «تلاش برای بهبود اوضاع» می داند و با بررسی زندگی چهار حوزه را که رنج های بیشتری به ما تحمیل می کنند مورد بررسی قرار می دهد و نشان می دهد که چگونه می توانیم به شکلی سازنده با این رنج ها کنار بیایم و یا به عبارت دیگر چگونه رنج بکشیم. این چهار حوزه عبارتند از:
- خانواده
- عشق
- بیماری
- مرگ
اما باید بدانید که نویسنده در کتابش به مسائل عادی نمی پردازد. مثلا در حوزه خانواده بررسی می کند که اوضاع از دیدگاه بچه نسبت به والدین چطور به نظر می رسد. این چهار حوزه چهار فصل کتاب را نیز تشکیل می دهند. عنوان چهار فصل کتاب عبارت است از:
- تزلزل یا رنج در خانواده
- نافهمی یا رنج در عشق
- آسیب پذیری یا رنج جسمی
- اضمحلال یا رنج مرگ
خلاصه کتاب چگونه رنج بکشیم
مهم نیست که چقدر با داشتن ثروت یا دوستان امنیت داشته باشیم، همه ما ممکن است به نوعی دچار ضرر و زیان، ناکامی یا ناامیدی بشویم. واکنش متداول این است که ما آن را به بهترین شکل ممکن تحمل کنیم - که برخی این کار را بهتر از دیگران انجام می دهند - و زندگی را ادامه دهیم. دکتر کریستوفر همیلتون پاسخ متفاوتی به رنج می دهد. او در کتاب چگونه رنج بکشیم با تمرکز بر عرصه های خانواده، عشق، بیماری و مرگ، راه های سازنده ای را برای مقابله با مصیبت ها و پذیرش آنها ارائه می کند. همیلتون در چگونگی مقابله با سختی ها، با ارائه نمونه هایی از تاریخ، ادبیات و علوم، پیشنهاداتی ارائه می کند که بتوانیم از آن ها به عنوان یک منبع گرانبهای روشنگری استفاده کنیم.
درباره نویسنده کتاب چگونه رنج بکشیم
دکتر کریستوفر همیلتون مدرس ارشد فلسفه دین در کالج کینگ لندن است. او نویسنده کتاب "عصر میانه"، بخشی از مجموعه Art of Living که توسط کتابهای Acumen در سال 2009 منتشر شده است و نیز" فلسفه زندگی" که توسط انتشارات دانشگاه ادینبورگ در سال 2001 منتشر شده است، می باشد.

قسمتی از کتاب چگونه رنج بکشیم
فیلسوف آلمانی، مارتین هایدگر، این تفکر را این گونه مطرح کرد که ما به این دنیا پرتاب شده ایم – و هرگز نمی توانیم جاپای کاملاً ثابت و مستحکمی پیدا کنیم. اگر بخواهیم به شیوه ای سرراست تر بیان کنیم، باید بگوییم که تأملات مان به ما نشان می دهند که رنج در زندگی انسان اجتناب ناپذیر است و هرگز نمی توان کاملاً از چنگالش گریخت. البته این بدین معنی نیست که نمی توانیم راهبردهایی برای کاهش یا مدیریت بهتر آن طراحی کنیم، بلکه بدین معنی است که یکی از نخستین گام ها برای کاهش یا مدیریت بهتر رنج ها این است که بپذیریم زندگی مان هرگز کاملاً عاری از رنج نخواهد بود. به بیان دیگر، باید واقع گرا باشیم. توصیه به واقع گرایی هم درواقع این نیست که بنشینیم و زانوی غم بغل بگیریم. کاملاً برعکس، واقع گرا بودن نخستین گام به سوی تغییر اوضاع است، و با این که اوضاع هرگز کاملاً آن طور که ما می خواهیم نمی شود، مسلماً می توان آن را بهتر کرد.
ما هرگز بزرگ نمی شویم. همواره این توانایی بالقوه را داریم که به شیوه رفتاری کودکی برگردیم که چون والدینش چیزی را از او دریغ کرده اند عصبانی و سرخورده پا بر زمین می کوبد.
پولس رسول در قرنتیان (انجیل) قدرت عشق را جهانی می داند و اصرار دارد که عشق هرگز شکست نمی خورد. اما اشتباه می کند. عشق شکست می خورد. می شود عاشق کسی باشیم که دوستش نداریم؛ می شود دیگر عشقی به کسی که دوستش داریم حس نکنیم؛ ممکن است شما و همسرتان هنوز یکدیگر را دوست داشته باشید، اما نتوانید باهم زندگی کنید. عشق تنها یک جنبه از رابطه است، و دست تنها نمی تواند موفقیت رابطه را تضمین کند. اما بخشی از مشکل این جاست که منظورمان از شکست و موفقیت چه باشد. ما پایان یک رابطه را شکست می دانیم، اما این تلقی لزوما بهترین تلقی ممکن نیست.
زندگی شما ارزشی یگانه دارد، ارزشی که نه علی رغم شکست ها و ناامیدی ها از جمله شکست های عشقی، بلکه درست به خاطر آن ها حاصل شده است.
حسد همواره چیزی را می خواهد که نمی تواند داشته باشد. خواستار نظارت تمام و کمال بر دیگری است. اما حتی اگر بتواند بر رفتار دیگری نیز تسلطی اعمال کند، احساسات و افکار او را که نمی تواند تحت سلطه بگیرد. این ناتوانی در تسلط کامل هم دو دلیل عمده دارد. نخست حتی اگر شخص حسود به طور کلی بداند در سر و دل دیگری چه می گذرد همواره امکانی دارد تا این اطلاعات را طوری تفسیر کند که حسد مذکور را موجه سازد دوم کلا امکانش نیست که دقیقا و کاملا بدانیم دیگری به چه چیزی فکر می کند و چه احساسی دارد.
من تمام شب را گریه کردم تا پدرم یک لیوان آب به من بدهد؛ و گریه ی من مطمئناً از روی تشنگی نبود!
در تاملات مونتنی حس عظیمی از واقعیت به چشم می خورد، توانایی به چنگ آوردن مستقیم تجربه و آن را از آنِ خود کردن که حسی کمیاب است. او قادر است به روشنی ببیند که چه بلایی دارد سرش می آید و در همان حال بدون آن که خودش را فریب دهد از دردش تسلی بگیرد. او قادر است که از رنج و سختی اش معنایی بیرون بکشد و از آن استفاده برد. به علاوه، به ما کمک می کند تا ببینیم شیوه تفکرمان در مورد جسم مان تثبیت شده نیست و در این زمینه به خوبی انعطاف پذیریم و می توانیم جسم مان را به شیوه های جدید تصویر و تجربه کنیم.
شناسنامه کتاب چگونه رنج بکشیم
- نویسنده: کریستوفر همیلتون
- ترجمه: سما قرایی
- انتشارات: نشر هنوز
- تعداد صفحات: ۱۸۰
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
معرفی رمان هنر رنجاندن اثر آرتور شوپنهاور










































