درباره کتاب من پیش از تو
کتاب «من پیش از تو» رمانی عاشقانه، متفاوت و غم انگیز از نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی «جوجو مویز» است. نخستین بار در ۵ ژانویه ۲۰۱۲ منتشر شد، بعد از انتشار کتاب در صدر پرفروش ترین های سال در بریتانیا جای گرفت.این رمان توانست به کتابی محبوب در میان خوانندگان تبدیل شود، در سال ۲۰۱۶ فیلمی بر این محتوا ساخته شد.
خلاصه کتاب من پیش از تو
ماجرای کتاب رمانی عاشقانه است که بین پسری به نام (ویل ترینو) و دختری به نام (لوئیزا کلارک) اتفاق می افتد. «ویل ترینو» پسر ثروتمندی است که وضعیت مالی بی نظیری دارد، در زندگی به هر چه خواسته رسیده است. فردی ورزشکار و اهل سفر کردن می باشد.روزی حادثه ای تلخ برای وینل اتفاق می افتد، ویل وقتی در خیابان دوست دخترش «لیسا» را ترک می کند، با یک موتور سوار تصادف می کند، بر اثر تصادف دچار آسیب در مهره های ۵ و ۶ فقرات می شود، قطع نخاع می شود و حرکتش را از دست می دهد، باید روی ویلچر یا همان صندلی چرخدار زندگی کند.مادر ویل «کامیلا» به فکر پرستاری می افتد تا بتواند از ویل مراقبت کند.«لوییزا» دختر ۲۶ ساله ای که در خانواده ای از طبقه کارگر زندگی می کند، دختری مهربان و شاداب است، بسیار ساده و تا به حال سوار هواپیما نشده و دنیا را ندیده است، او زندگی کاملا متفاوتی با ویل دارد.شغلش را در یک کافه محلی از دست می دهد و برای شغل جدید تلاش می کند.لوییزا به عنوان پرستار ویل استخدام می شود، باید به ویل در غذا خوردن کمک کند، فیلم مورد علاقه اش را پخش می کرد و کارهایی از این قبیل را انجام دهد، در اصل موظف است که مانع از افسردگی ویل شود.او به خاطر شرایطش به سختی قادر است لوییزا را تحمل کند و وقتی این شرایط سخت تر می شود که لیسا دوست دختر ویل با «روبرت» ازدواج می کند.لوییزا متوجه می شود که ویل می خواهد از طریق مرکزی به طور قانونی دست به خودکشی بزند و ویل برای شش ماه دیگر وقت گرفته است؛ لوییزا با دکتر ویل هر دو تصمیم می گیرند این فکر را از سر ویل خارج کنند.کم کم اوضاع بهتر می شود، لوییزا صورت و موهای ویل را اصلاح می کند و مدام با هم بیرون می رفتند.دوست پسر لوییزا وقتی آن دو را با هم می بیند رابطه اش را با لوییزا تمام می کند.آقای کلارک پدر لوییزا کارش را از دست می دهد و ویل به او یک پیشنهاد کاری می دهد و او هم می پذیرد.لوییزا و ویل هر دو با هم به جزیره موریس می روند و لوییزا به ویل ابراز علاقه می کند....
ویژگی های کتاب من پیش از تو
- 7 هفته جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز.
- فیلمی بر اساس این کتاب در سال 2016 ساخته شده است.
درباره فیلم من پیش از تو
همانطور که در بالا بیان شد، فیلمی از رمان من پیش از تو توسط «تیا شروک» در سال 2016 ساخت شد. فیلم بسیار گرافیکی است، صحنه های رنگی، شاد با فضایی عاشقانه، بیننده را به شدت جذب می کند. در حالی که لحظات طنز و شادی وجود دارد، لحن فیلم عمیق و گاهی کاملاً غم انگیز است. دو شخصیت اصلی که نقششان را «امیلی کلارک» و «سم کلفلین» بازی می کنند، باورپذیر هستند. با این حال، فیلم به هیچ عنوان حق مطلب را نسبت به رمان ادا نمی کند، زیرا به مانند دیگر فیلم های عاشقانه نه چندان جدی این چند سال سینمای هالیوود است. ولی برای یکبار دیدن و تصویرسازی از وقایع داستان، می تواند تاحدودی نقش تعیین کننده ای داشته باشد.
چرا باید کتاب من پیش از تو را بخوانم؟
رمان من پیش از تو، عاشقانه ای ساده نیست، خیلی بیشتر از آن است. کتاب بینشی تازه در مورد عشق را بیان می دارد، طوری که اشتیاق شما را برای خواندن فصل بعد زنده نگه می دارد. هنگامی که هر فصل را تمام کردید، سریعاً فصل بعد را شروع خواهید کرد. راز چنین شور و اشتیاقی را می توان به رابطه واقعی لوئیزا و ویل که بر اساس احترام، صداقت و طنز است، یافت. اینکه آنان در کنار عشق به واقعیت های زندگی نیز پی می برند و خود را اسیر دوست داشتن های افراطی و بی مایه نمی کنند. در کل، کتاب من پیش از تو ماهیت وجود خواننده را لمس می کند و با او از سر صداقت رفتار می کند. جوجو مویز داستانی عالی در مورد عشق، دوستی، خانواده، زندگی و مرگ را در لابه لای جملات رمان به نهایت استادی بیان می کند.
درباره نویسنده کتاب من پیش از تو
جوجو مویز، زاده ی ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان، روزنامه نگاری انگلیسی بوده و از سال ۲۰۰۲ به نوشتن رمان های عاشقانه مشغول است. او یکی از تنها چند نویسنده ای است که برای دو بار برنده ی جایزه ی سال رمان عاشقانه (Romantic Novel of the Year Award) توسط انجمن نویسندگان رمان های عاشقانه (Romantic Novelists Association) گردیده و آثارش به یازده زبان مختلف دنیا ترجمه شده اند.

درباره مترجم کتاب من پیش از تو
مریم مفتاحی، متولد 1343 و دانش اموخته رشته زبان انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران است. این مترجم، مدرک کارشناسی ارشد خود را نیز در همین رشته از دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز دریافت کرده است. مریم مفتاحی 16 رمان در کارنامه ادبی خود دارد و چند رمان را نیز در دست ترجمه و چاپ از سوی ناشران مختلف دارد. تمام این رمان ها ترجمه هستند. مریم مفتاحی علاقه خاصی به ترجمه رمان هایی دارد که به درون انسان ها، لایه های متفاوت روح و روان و لایه های درونی ذهن شخصیت ها پرداخته باشد.
قسمتی از کتاب من پیش از تو
دلم واقعا برایش می سوخت. وقتی می دیدمش که به بیرون پنجره ماتش برده است، به نظرم غمگین ترین فردی آمد که به عمرم دیده ام. با گذر ایام، دریافتم شرایطش فقط مربوط به اسارت در صندلی چرخدار نیست، نه چون آزادی جسمی اش را از دست داده است، بلکه به فهرست بلندبالا و بی پایان مشکلات جسمی و روحی ای مربوط می شود که می توانند عواقب بدی در پی داشته باشند. با خودم فکر کردم اگر من جای او بودم احتمالا به همین اندازه احساس درماندگی می کردم. (کتاب من پیش از تو – صفحه ۷۱)
اگر واقعا عاشق کسی هستی وظیفه داری کنارش بمانی؟ به او که افسرده است کمک کنی؟ در بیماری، در سلامت، و در هر شرایطی؟ (کتاب من پیش از تو – صفحه ۸۵)
هر کسی کیف پولی به عمق معدن الماس داشته باشد، می تواند هرچیزی را خوشگل و زیبا کند. (کتاب من پیش از تو – صفحه ۱۳۸)
می گویند وقتی سن آدم کمی بالا می رود به گل و گیاه علاقه مند می شود، و من فکر می کنم درست باشد. به احتمال قوی، چیزی است که به چرخه ی اصلی زندگی مربوط می شود. رویش دوباره بعد از زمستانی حزن انگیز چیزی کمتر از معجزه نیست. نوعی خوشی و شادی که هر سال پیش می آید. شیوه ای است که طبیعت در پیش می گیرد تا درنهایت قدرت نمودهای مختلف باغچه را نشان دهد. (کتاب من پیش از تو – صفحه ۱۵۸)
برای اولین بار داشتم لذت می بردم که مرکز توجه هستم. شاید بچگانه بود، ولی واقعیت داشت. وقتی می دیدم بابا و ویل از دست کارهای من می خندند، عشق می کردم. وقتی می دیدم تمام غذاها و دسرها باب میل من درست شده اند، کیف می کردم. از این که می توانستم همان کسی باشم که دوست دارم و خواهرم نیست که مرتبا گوشزد کند که چه کسی هستم، حال می کردم. (کتاب من پیش از تو – صفحه ۲۵۶)
بدترین نکته درباره ی کار پرستاری آن چیزی نیست که احتمالا فکرش را می کنید. ربطی به بالا و پایین کردن مریض و نظافت ندارد، یا دارو و دستمال مرطوب، و یا بوی همیشگی و محسوس مواد ضدعفونی کننده. حتی این واقعیت هم نیست که اغلب افراد فکر می کنند تنها کاری است که از دستتان برمی آید. بلکه این واقعیت است که آدم وقتی تمام روز را کنار کسی می گذراند، هیچ گریزی از حالت های روحی او ندارد، حتی از حالت های روحی خودش. (کتاب من پیش از تو – صفحه ۳۳۴)
تفاوت بین تربیت من و تربیت ویل در این بود که کسی مثل او خودش را شایسته همه چیز می دانست. به نظر من اگر آدم در شرایط او بزرگ شده باشد، با پدر و مادر ثروتمند، در خانه ای بزرگ، مدرسه های درجه یک و رستوران های گرانقیمت، احتمالا این حس را هم دارد که زندگی همیشه بر وفق مراد است و به طور طبیعی جایگاه بالایی در دنیا دارد. (من پیش از تو – صفحه ۳۵۱)
هیچ کس حاضر نیست حرفی در این مورد بشنود. هیچ کس نمی خواهد تو از ترست برایش حرف بزنی، یا از دردت، یا این که چه قدر می ترسی عفونتی پیش بیاید و بمیری. هیچ کس نمی خواهد بداند چه قدر بد است که دیگر نمی توانی با زنی بخوابی، نمی توانی غذایی که با دست های خودت پختی، بخوری، هیچ وقت نمی توانی بچه ی خودت را بغل کنی. هیچ کس نمی خواهد بداند وقتی توی این صندلی چرخدار هستم گاهی دچار ترس از فضای بسته می شوم. وقتی فکرش را می کنم که یک روز دیگر را باید توی این لعنتی سر کنم، فقط دلم می خواهد عین دیوانه ها فریاد بکشم. (من پیش از تو – صفحه ۳۶۱)
دست های ویل دست یک مرد تروتمیز بود – زیبا و خوش فرم، با انگشتانی چهارگوش. نمی شد به آن نگاه کرد و فکر کرد که قدرتی ندارد، این که دیگر هرگز نمی تواند چیزی را از روی میز بردارد، دستی را نوازش کند یا حتی مشت کند. (من پیش از تو – صفحه ۴۳۵)
میفهمید چقدر سخت است که سکوت کنید و هیچی نگویید، در حالی که ذره ذره وجودتان میخواهد منفجر شود؟ تمام راه فرودگاه تا آنجا را داشتم با خودم تمرین می کردم که چیزی نگویم. اما واقعا داشتم می مردم. ویل سر تکان داد. سرانجام وقتی توانستم حرفی بزنم صدایم بریده بریده و بی رمق بود جمله ای که به زبان آوردم تنها حرف خوبی که می توانستم بزنم.
-دلم برایت تنگ شده بود! (من پیش از تو – صفحه ۵۲۱)
شناسنامه کتاب من پیش از تو
- نویسنده: جوجو مویز
- ترجمه: مریم مفتاحی
- انتشارات: آموت
- تعداد صفحات: ۵۳۴
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
مشخصات کتاب صوتی من پیش از تو
- گوینده: مریم پاک ذات
- ناشر صوتی: آوانامه
- مدت:17 ساعت و 17 دقیقه
معرفی رمان بیابان تاتارها اثر دینو بوتزاتی










































