معرفی رمان قدرت بی‌قدرتان اثر واتسلاف هاول

  پنجشنبه، 18 شهریور 1400   زمان مطالعه 6 دقیقه
معرفی رمان قدرت بی‌قدرتان اثر واتسلاف هاول
قدرت بی‌قدرتان با عنوان اصلی The Power of the Powerless اثر واتسلاف هاول، اولین رئیس‌جمهور چک است. هاول در پراگ در خانواده‌ای فرهنگی و روشن‌فکر به دنیا آمد که به طور مستقیم با اتفاقات فرهنگی و سیاسی چکسلواکی در ارتباط بودند و به همین دلیل رژیم کمونیستی چکسلواکی به هاول اجازه تحصیلات دبیرستانی را به او نداد.

درباره کتاب قدرت بی قدرتان

کتاب قدرت بی قدرتان نوشته ی واتسلاف هاول، رئیس جمهور فقید چک از سری کتاب های مجموعه «تجربه و هنر زندگی» است.واتسلاف هاول در قدرت بی قدرتان از ماهیت یک نظام ایدئولوژیک جدید به اسم «پساتوتالیتر» حرف می زند. قدرت بی قدرتان با ترجمه ی روان احسان کیانی خواه در اختیار شما قرار دارد.

خلاصه کتاب قدرت بی قدرتان

واتسلاف هاول در کتاب قدرت بی قدرتان که در سال ۱۹۷۸ و پس از سرکوبی بهار اصلاح طلبی در پراگ منتشر شد، درباره ماهیت یک نظام ایدئولوژیک جدید به اسم «پساتوتالیتر» حرف می زند. موضوعی که از عوامل بیداری مردم چکسلواکی و وقوع انقلاب مخملین به رهبری هاول شد.واتسلاف هاول در این اثر نظام پساتوتالیتر را نوعی از رژیم تمامیت خواه توصیف کرده است که از پایه و اساس با دیکتاتوری کلاسیک فاصله و با دریافت معمول از توتالیتریسم (تمامیت خواهی) تفاوت دارد. او ماهیت این نوع رژیم را شگفت انگیز می داند چون به اسم آزادی، کارگران و انسان ها، آنها را به بردگی می گیرد و به نام دموکراسی انتخاباتی نمایشی برگزار می کند و به نام جریان آزاد، اطلاعات و آزادی بیان، انسان ها را از شنیدن و خواندن دیدگاه های مختلف محروم می کند. این رژیم همه چیز را جعل و وارونه نشان می دهد و وانمود می کند به حقوق بشر احترام می گذارد؛ اما درواقع همیشه در حال وانمود کردن با دستانی پوشیده در دستکش های ایدئولوژیک است. برای همین است که زندگی در چنین نظامی، آکنده از دورویی و ریا و دروغ است. لازم نیست مردم همهٔ دروغ ها و مغلطه های این نظام را باور کنند، اما باید چنان رفتار کنند که گویی باورشان دارند، یا دست کم در سکوت از کنارشان بگذرند. لزومی ندارد این دروغ ها را بپذیرند. کافی است بپذیرند که با این دروغ ها و در بطن آنها زندگی کنند، زیرا بدین ترتیب بر نظام صحه می گذارند.
هاول در قدرت بی قدرتان به مخاطبانش نشان می دهد که ریشه اغلب جنبش ها و اعتراضات که علیه رژیم های پساتوتالیتر شکل می گیرد از انسان های بی قدرت غیرسیاسی است و بر اساس مسایل غیرسیاسی به وجود می آید، زیرا، زندگی تحت اسارت رژیم های پساتوتالیتر به جایی می رسد که هرعمل صادقانه و مسئولانه غیرسیاسی هم به معنای مقابله با نظام تلقی می شود. واتسلاف هاول در بخش های پایانی کتاب نشان می دهد که نه تنها از نظام های پساتوتالیتر گریزان است، بلکه از تحقق نظام های دموکراتیک پارلمانی سنتی ای هم که می توانند انسان ها را «فوق العاده ظریف تر و تلطیف شده تر، در مقایسه با شیوه های خشن جوامع پساتوتالیتر» فریب دهند و بازیچه خودشان کنند نگران است.

درباره نویسنده کتاب قدرت بی قدرتان

واتسلاو هاول (به چکی: Václav Havel) (زاده ۵ اکتبر ۱۹۳۶ - درگذشته ۱۸ دسامبر ۲۰۱۱) اولین رئیس جمهور جمهوری چک از ۲ فوریه ۱۹۹۳ تا ۲ فوریه ۲۰۰۳ بود. او سیاست مدار، نمایش نامه نویس و نویسنده بود. هاول در سال 1986 جایزه اراسموس و در سال 1990 جایزه گوتلیب دوتوییلر را برای کمک های برجسته اش برای بهزیستی جامعه دریافت کرد. در همان سال مدال آزادی نیز به او اعطا شد.او در سال 1993 به عنوان عضو افتخاری انجمن سلطنتی ادبیات انتخاب شد.

واتسلاو هاول

قسمتی از کتاب قدرت بی قدرتان

میان اهداف نظام پساتوتالیتر و اهداف زندگی مغاکی عمیق وجود دارد: زندگی در ذات خودش در مسیر تکثر، تنوع، خودساختگی، و خودسامانی و در یک کلام در مسیر تحقق آزادی اش به پیش می رود، حال آنکه نظام پساتوتالیتر خواهان همرنگی، همسانی، و نظم و انضباط است. زندگی همیشه در جنب و جوش است تا ساختارهای تازه و غیرمحتملی را خلق کند، حال آنکه نظام پساتوتالیتر می کوشد محتمل ترین وضعیت ها را به زندگی تحمیل کند. (کتاب قدرت بی قدرتان – صفحه ۳۲)

این نظام فقط تا جایی در خدمت مردم است که ضروری است، آن هم ضروری به منظور تضمین خدمت گرفتن متقابل از مردم. هر چیزی فراتر از این محدوده، یا به عبارت بهتر، هر چیزی که باعث شود مردم پایشان را از نقش های تعیین شده شان فراتر بگذارند، از چشم نظام تعدی و تجاوزی به حریمش تلقی می شود. (کتاب قدرت بی قدرتان – صفحه ۳۳)

بخشی از جوهره و ذات نظام پساتوتالیتر این است که پای همه مردم را به دایره قدرت باز کند، نه با این منظور که به انسانیتشان پی ببرند و به آن تحقق بخشند، بلکه برای آنکه هویت انسانی شان را در برابر هویت نظام وا نهند. (کتاب قدرت بی قدرتان – صفحه ۴۶)

در جوامعی که نظام پساتوتالیتر حکمفرماست، حیات سیاسی معنای سنتی اش از میان رفته است. مردم هیچ فرصتی برای ابراز علنی عقاید سیاسی شان ندارند، چه رسد به سازماندهی سیاسی. این شکاف را که بدین ترتیب پدید می آید با آیین های ایدئولوژیک پر می کنند. در چنین اوضاعی، طبیعتا علاقه مردم به امور سیاسی رفته رفته کم می شود و اکثرشان اندیشه سیاسی مستقل را، اگر اصلا وجود داشته باشد، غیرواقع گرایانه و باورنکردنی و نوعی بازی برای هوا و هوس های اهلش می دانند، که هیچ ربطی به دغدغه های روزمره آنها ندارد. (کتاب قدرت بی قدرتان – صفحه ۷۱)

مردمی که تحت سلطه نظام پساتوتالیتر زندگی می کنند با تمام وجودشان می دانند که آن قدرها مهم نیست که قدرت در دست یک حزب سیاسی باشد یا چند حزب، و این احزاب چه تعریفی از خودشان دارند و چه عنوانی به خودشان می دهند؛ مسئله بسیار مهم تر این است که آیا در چنین نظامی امکان یک زندگی انسانی را دارند یا نه؟ (کتاب قدرت بی قدرتان – صفحه ۷۶)

نظام پساتوتالیتر چیزی از بیخ و بن متفاوت است: تعرضی است پیچیده و عمیق و درازمدت به جامعه، یا بهتر بگویم، تعرض جامعه به خودش. برای مقابله با آن کافی نیست خط مشی سیاسی متفاوتی در پیش گرفته شود و بعد تلاش شود به کمک آن تغییراتی در حکومت پدید آورده شود، زیرا چنین چیزی نه تنها غیرواقع بینانه بلکه به کلی بی حاصل است، زیرا هیچ وقت به ریشه مسئله نزدیک هم نمی شود. حالا مدت هاست که دیگر مشکل ریشه در خط مشی یا برنامه سیاسی ندارد، بلکه ریشه مشکل در خود زندگی است. (کتاب قدرت بی قدرتان – صفحه ۱۰۷)

اگر ناظری بیرونی که از زندگی در چکسلواکی هیچ اطلاعی ندارد بخواهد فقط قوانین کشور را از نظر بگذراند، به هیچ عنوان سر درنمی آورد که گلایه و شکایت ما از چیست. بسیاری چیزها از دید ناظر بیرونی پنهان می ماند، از جمله: دست های سیاسی پشت پرده دادگاه ها و اقدام های مدعی العموم، محدودیت وکلا در دفاع از موکلان خودشان، ماهیت بسته محاکمه ها در عمل، کارهای خودسرانه نیروهای امنیتی، اقتدار و سلطه آنها بر دستگاه قضا، اجرای گسترده و بی معنی چند بخش از مجموعه قوانین که تعمدا ابهام آمیزند، و البته بی اعتنایی کامل دولت به بخش های ایجابی قوانین (حقوق شهروندان.) (کتاب قدرت بی قدرتان – صفحه ۱۱۸)

می توان جامعه ای را به تصور درآورد که قوانین خوبی دارد که کاملا هم محترم شمرده می شوند اما زندگی در آن ناممکن است. به عکس، می توان جامعه ای را به تصور درآورد که قوانینی ناقص دارد و ناقص هم به اجرا گذاشته می شود اما با همه این احوال زندگی در آن قابل تحمل است. مهم ترین مسئله همیشه کیفیت زندگی است و اینکه قوانین در خدمت آن زندگی بهتر هستند یا مانعی سر راه آن، و الا صرف رعایت قانون دردی را دوا نمی کند. (کتاب قدرت بی قدرتان – صفحه ۱۲۶)

شناسنامه کتاب قدرت بی قدرتان


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها