معرفی رمان تکرار اثر سورن کی یرکگور

  پنجشنبه، 18 شهریور 1400   زمان مطالعه 6 دقیقه
معرفی رمان تکرار اثر سورن کی یرکگور
سورن کیرکگور فیلسوف مسیحی و دانمارکی بود که کتاب تکرار – با عنوان فرعی جستاری در روان‌شناسی تجربی – را در سال ۱۸۴۳ نوشت. کیرکگور کسی بود که با «وجود»، «انتخاب» و «تعهد یا سرسپردگی» فرد سروکار داشت و اساسا بر الهیات جدید و فلسفه، بخصوص فلسفه وجودی (اگزیستانسیالیسم) تاثیر گذاشت به طوری که به او لقب پدر اگزیستانسیالیسم را داده‌اند.

درباره کتاب تکرار

تکرار نام کتابی است که در سال 1843 توسط سورن کیرکگور نوشته شد و با نام مستعار کنستانتین کنستانتیوس منتشر شده است تا نامش منعکس کننده ی مضمون کتاب باشد.

خلاصه کتاب تکرار

کی یرکگور چندین نام مستعار داشت. ا ین بار با نام مستعار کنستانتین کنستانتیوس. کتاب تکرار را می توان یک اثر تکمیلی بر کتاب ترس و لرز دانست. زیرا دغدغه ی نویسنده در هر دو کتاب مسئله ی اخلاق و رابطه ی آن با ایمان بوده است. با این تفاوت که داستان تکرار، درباره ی یک نامزدی ناتمام شامل گفتگوها، آزمایش ها و رابطه ی او با بیماری بی نام و نشان است که او را هم با عنوان مرد جوان خطاب می کند. مرد جوان عاشق دختری می شود، به او پیشنهاد ازدواج می دهد، او پیشنهاد ازدواج را می پذیرد، اما مرد جوان اکنون نظر خود را تغییر داده است. در واقع مشکل مرد جوان همان مشکلی است که خود کیرکگور با رجین اولسن داشت. به او پیشنهاد ازدواج داده بود، او قبول کرده بود، اما کیرکگور نظر خود را تغییر داده بود.اما داستان ترس و لرز مسئله ی ابراهیم و اسحاق است.نویسنده در این کتاب معتقد است تکرار و یادآوری یک حرکت است، در جهت های مخالف، چرا که چیزی که یادآوری می شود در واقع تکرار می شود.

درباره نویسنده کتاب تکرار

سورن کی یرکگور، زاده ی 5 می 1813 و درگذشته ی 11 نوامبر 1855، فیلسوف برجسته ی دانمارکی بود.کی یرکگور در کپنهاگ متولد شد. پدر او بازرگانی ثروتمند و باایمانی بود که افکار و اعمالش، تأثیر زیادی بر سورن داشت. کی یرکگور، الهیات و فلسفه را در دانشگاه کپنهاک آموخت و تا مدتی پیرو فلسفه ی هگل بود تا این که فلسفه ی هگل را جزیره ای امن برای انسان و جایگاه او ندانست. او به شدت معتقد بود که هگل کاخ محکمی را بنا کرده که خودش در آن جایی ندارد و علیه آن عکس العمل نشان داد. کی یرکگور زمانی که در دانشگاه بود، از انجام تکالیف دینی لوتری دست کشید و برای مدتی یک زندگی اجتماعی افراطی را برگزید و تبدیل به چهره ای آشنا در جامعه ی نمایشی و قهوه خانه ای کپنهاک شد. اگرچه، او بعد از مرگ پدرش در سال 1838 تصمیم گرفت تا مطالعات الهیات را از سر بگیرد. کی یرکگور در سال 1840 با دختری هفده ساله به نام رگینه اولسن پیمان نامزدی بست، اما پس از مدتی از ازدواج خود پشیمان شد و همین امر باعث شد تا فرصت و توانایی بیشتری برای مطالعه پیدا کند. او ناگهان نامزدی اش را در سال 1841 به هم زد. کی یرکگور در همان زمان فهمید که دیگر نمی خواهد که کشیشی لوتری بشود. ارثیه ی پدری به او این اجازه را داد که کاملا خودش را وقف نوشتن کند و در چهارده سال از باقی مانده ی زندگی اش، بیش از بیست اثر را به رشته ی تحریر درآورد.

سورن کی یرکگور

درباره مترجم کتاب تکرار

صالح نجفی (متولد ۱۳۵۴) پژوهشگر حوزهٔ فلسفه، مترجم و ویراستار آثار فلسفی است.وی فرزند محمدعلی نجفی، کارگردان و فیلمنامه نویس ایرانی، و برادر آیت نجفی است.مجموعۀ «فیلم به مثابۀ فلسفه» با تألیف صالح نجفی، در سال ۱۳۹۷ به عنوان برترین کتاب ها سال سینمای ایران در بخش تألیف برگزیده شدند، که جایزۀ بهترین تألیف هشتمین دورۀ کتاب سال سینما به ایشان تعلق گرفت.

قسمتی از کتاب تکرار

تذکار جامه ای است که دور انداخته ای، که هرچند زیبا، دیگر اندازه ات نیست و برایت تنگ شده است. تکرار جامه ای است که هرگز کهنه نمی شود و از بین نمی رود، راحت است و راست بر قامت تو دوخته، نه تنگ و نه گشاد. (کتاب تکرار – صفحه ۲۰)

آن که فقط امید می ورزد بزدل است، آن که فقط به یاد می آورد هوسباز است. ولی او که تکرار را می خواهد مرد است، و هرچه مجدانه تر کوشیده باشد معنای این خواهش را درک کند، انسانی عمیق تر است. ولی آنکه در نمی یابد که زندگی تکرار است و این زیباییِ زندگی است، خود را محکوم کرده و سزاوارِ چیزی بیش از آنچه به طور قطع بر سرش می آید نیست – هلاکت. (کتاب تکرار – صفحه ۲۱)

راست است که زندگی فرد در همان لحظه ی اول تمام می شود ولی آن قدر سرزندگی باید باشد که از این مرگ خلاصی یابد و آن را بدل به زندگی سازد. (کتاب تکرار – صفحه ۲۸)

آنکه کل را کشف نمی کند، به واقع به کشفِ هیچ چیز نایل نمی شود. (کتاب تکرار – صفحه ۴۰)

هرچه آدم سررشته ی زندگی بیشتر در دستش قرار می گیرد، احساس رضایتش کمتر می شود. آدم هیچ وقت به طور کامل و مطلق و از هر جهت راضی و قانع نخواهد بود، به زحمتش هم نمی ارزد که بیش یا کم راضی و قانع گردد. (کتاب تکرار – صفحه ۷۶)

ناتوانی از توسل جستن به آدم ها، اجبارِ زیستن در چاردیواریِ شخصیتِ خویش، شاهدِ عینیِ خویش بودن، قاضیِ خویش بودن، شاکیِ خویش بودن، یگانه شاکیِ خویش بودن! آینده ی خویش را نهادن در معرض هجوم افکاری که بی گمان پیامد برداشتن گامی از این گونه اند، گامی که اگر به لسان آدمیان بگوییم، به یک معنی، عقل آدم را زایل می کند! (کتاب تکرار – صفحه ۹۰)

تکرار برایم زیاده از حد متعالی ست. می توانم با کشتی به گردِ خویش بگردم، اما نمی توانم فراتر از خویش بروم. (کتاب تکرار – صفحه ۹۳)

آدم انگشتش را در خاکِ زیر پایش فرو می کند تا بفهمد کجا ایستاده. انگشتم را در خاکِ هستی فرو می کنم. در خاکِ زندگی، هیچ چیز حس نمی کنم. من کجایم؟ جهان چیست؟ اصلا معنای این کلمه چیست؟ چه کسی مرا اغفال کرده و در این دام انداخته است و اینک مرا وانهاده و رفته است؟! من کیستم؟ چگونه پای در این جهان نهادم؟ چرا از من سوال نکردند، چرا مرا از قواعد و مقررات مطلع نکردند؟ چرا مرا ناغافل هل دادند به داخلِ صف، انگار که «روح فروشی» مرا به زور در صفی چپانده باشد! (کتاب تکرار – صفحه ۱۱۰)

اگر آدم باید هستی را همانطور که هست بپذیرد، آیا بهتر نیست از قبل به او بگویند هستی چگونه است؟ (کتاب تکرار – صفحه ۱۱۱)

چون به خانه بازمی گردم، هیچ کس نیست که در دفترِ رخسارم چیزی بخواند، که سوال پیچم کند، که از زیر زبانم حرفی بکشد، گو اینکه اگر هم کسی بود من قادر نبودم چیزی را با کسی در میان بگذارم، قادر نبودم از حال و روزم با کسی حرف بزنم، این این که شادم یا فلک زده، از این که سوار اسب مرادم یا جهان بر زمینم زده است. (کتاب تکرار – صفحه ۱۳۸)

شناسنامه کتاب تکرار

  • عنوان اصلی: تکرار
  • عنوان فرعی: جستاری در روان شناسی تجربی
  • نویسنده: سورن کیرکگور
  • مترجم: صالح نجفی
  • انتشارات: مرکز
  • تعداد صفحات: ۱۶۷
  • نسخه صوتی:ندارد
  • نسخه الکترونیکی: دارد

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها