پروژه اینیوس گرنادیر توسط جیم راتکلیف خلق شده است، کسی که یکی از طرفداران دوآتشه لندروور دیفندر به شمار می رود. پس از رد نسخه اولیه توسط لندروور، او در سال 2017 بخش Ineos Automotive را تاسیس کرد و از آن زمان سخت در تلاش است تا محصول خود را به تولید انبوه برساند. تاکنون 130 نمونه اولیه از این خودرو ساخته شده است که برای تست به نقاط مختلف جهان ارسال شده اند.
اینیوس گرنادیر (Ineos Grenadier) آفرودر خشنی است که قصد دارد جای نسل قبلی لندروور دیفندر را تصرف کند یعنی جایی لندروور با آمدن نسل جدید دیفندر از آن خارج شد. احتمالاً تاکنون نام اینیوس را نشنیده اید زیرا این یک شرکت خودروسازی نیست بلکه یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان مواد شیمیایی در جهان است. پس ازاینکه لندروور تصمیم به کنار گذاشتن دیفندر اصلی و جایگزینی آن با نسل کاملاً جدیدی گرفت، بنیان گذار و رئیس شرکت اینیوس «جیم راتکلیف» به فکر ساخت آفرودر جدیدی با الهام از دیفندر افتاد. نام گرنادیر هم از یک میخانه در لندن گرفته شده که در آنجا برای اولین بار ایدهٔ ساخت این خودرو به ذهن راتکلیف خطور کرد.
شباهت ظاهری گرنادیر با دیفندر اصلی کاملاً مشخص است زیرا اینیوس هم استایلی کاربردی و جعبه ای شکل را در این خودرو بکار برده است. در جلوی خودرو سپر جلوی مشکی رنگی به همراه چراغ های دایره ای و چراغ های ثانویه ای درون جلوپنجره به چشم می خورد و در عقب هم چرخ زاپاس، چراغ های گِرد، صفحهٔ محافظ زیر و یک نردبان کوچک برای دسترسی به سقف جلب توجه می کنند. همچنین مثل دیفندر اصلی، گرنادیر هم به گونه ای طراحی شده است که تا حد امکان آفرودی و سرسخت باشد.
مشخصات فنی اینیوس گرنادیر
پیشرانه در نظر گرفته شده برای این خودرو از ساختههای بی ام و است. یک موتور دیزل توربوشارژ به حجم ۳ لیتر که بالاترین قدرت و گشتاور آن به ترتیب برابر با ۲۴۵ اسب بخار و ۵۵۰ نیوتن.متر است. پیشرانه بنزینی در نظر گرفته شده برای آن هم با همین حجم و از نوع توربوشارژ شده است که ۲۸۱ اسب بخار قدرت و ۴۵۰ نیوتن متر گشتاور دارد. انتخاب دو پیشرانه مشابه و هم حجم با دو سوخت متفاوت، هم نظر خریداران را تامین خواهد کرد و هم به کمترین دستکاری و تغییرات در شاسی، فنربندی، محل دسته موتورها و همچنین گیربکس نیاز دارد. گیربکس از ساخته های ZF با هشت سرعت است و صندلی ها نیز از محصولات شرکت معروف ریکارو انتخاب شده اند. این خودرو در آینده یک نسخه هیدروژنی نیز دارد که در ساخت آن از دانش و تکنولوژی هیوندای استفاده خواهد شد.
گرنادیر در محورها دارای فنربندی لول است که سواری نرم و راحتی به ارمغان می آورد. ضمن اینکه برای داشتن استقامت بیشتر در بیراهه نوردی، محورها از نوع سالید یا همان یکپارچه هستند تا با داشتن کمترین قسمت های متحرک، استهلاک کمتر و مقاومت بالاتری داشته باشند.
طراحی خارجی اینیوس گرنادیر
در نمای بیرونی، همان دیفندر را شاهدیم که البته دچار تغییرات ریشهای شده است. به طور خلاصه می توان گفت با یک بدنه عریض شده به سبک لندروورهای تیون شده شرکت کان انگلیس روبرو هستیم. در جلو، کمی از ارتفاع دماغه خودرو کاسته شده و با تغییراتی گسترده در چراغها، جلوپنجره و درب موتور، نمایی آرامتر نسبت به دیفندر دارد. ضمن اینکه طراحی سپرها، دربها و دستگیرههای آن، لبه های گلگیر و لولاها نیز کاملا تغییر کرده و حالتی امروزیتر گرفته اند. در عقب خودرو نیز شاهد طراحی جدید درب ها هستیم که در راستای این دگرگونی، چراغ ها نیز کاملا تغییر یافته و هرچند حالتی کلاسیک دارند اما کاملا جدید بوده و از تکنولوژی LED بهره برند. در واقع می توان گفت هرچند زیربنای کار همان دیفندر است اما ظاهر خودرو کاملا تغییر کرده و زیباتر شده است که نشان از ظرفیت بالای این اتاق برای تقویت و تیونینگ آن دارد.
طراحی داخلی اینیوس گرنادیر
درون اتاق هیچ شباهتی به دیفندر ندارد و کاملا متفاوت از آن است. یک داشبورد زیبا و ساده اما شلوغ و با انبوهی از دکمه ها که برای کار با اداوت مختلف است، در پیش روی راننده قرار دارد. داشبورد کاملا تخت است که از این نظر با نمای بیرونی اتاق هماهنگ خواهد بود اما از طرحهای امروزی خودروها کاملا دور است. در پشت فرمان، خبری از نمایشگرهای آنالوگ و دیجیتال نیست و اطلاعات خودرو مثل سرعت و دور موتور، در کنسول میانی و روی صفحه نمایش دیجیتال این قسمت، نمایش داده می شود. در پشت فرمان فقط اطلاعات محدودی مثل وضعیت دمای آب، روغن، چراغ چک پیشرانه، باتری و… نشان داده می شود.
دسته دنده کاملا همان چیزی است که در محصولات ب ام و استفاده می شود چرا که قوای محرکه این خودرو از این شرکت گرفته خواهد شد. اما دنده کمک به سبک خودروهای کلاسیک، کاملا آنالوگ و دستی بوده که در اهرم ترمز دستی نیز از همین وضعیت استفاده شده است. در واقع میتوان گفت داشبورد این خودرو، ساده ترین داشبورد در زمان تولید خواهد بود که این سادگی در طراحی داخلی به بقیه قسمت ها مثل صندلی ها، بخش بار عقب، رودری ها و… نیز سرایت کرده است. البته روی سقف و در بالای سر راننده، یک داشبورد دیگر نیز قرار دارد. روی این قسمت، دکمه هایی برای کار با ادوات مختلف خودرو مثل قفل های دیفرانسیل، خاموش کردن کیسه هوای سرنشین، انتخاب حالت آفرودی و وضعیت کمک فنربندی، چراغ های نقشه خوان، انتخاب وضعیت سیستم کمک پایداری الکترونیکی و پایین آمدن از تپه و… قرار دارند.
نکته جالب اینکه چندین فیوز اصلی خودرو نیز در این قسمت قرار دارند تا امکان چک کردن آنها، راحت و سریع باشد. این خودرو فعلا در مدل استیشن واگن چهاردرب ساخته می شود و مدل های دو درب و پیکاپ نیز در برنامه تولید قرار دارند.
جمع بندی
بیش از ۱۳۰ پیش نمونه از این خودرو تا زمان تولید نهایی، در نقاط مختلف دنیا از مناطق قطبی و برفی ایسلند تا صحرای مراکش برای تست و بررسی، به کار گرفته خواهند شد که مجموع این تست های جاده ای در حدود ۱.۸ میلیون کیلومتر خواهند بود. در حدود دو سوم حجم تولید این خودرو برای بازار انگلستان است و بقیه به کشورهای دیگر، صادر می شوند.
همچنین برای نسخه هیدروژنی، قرار است تا جایگاه هایی برای عرضه هیدروژن در کشورهای مقصد تاسیس شود و برنامه تولید ۳۰۰ هزار تن هیدروژن نیز به طور سالانه در نظر گرفته شده است. هنوز از عرضه مدل های هیبریدی و تمام برقی این خودرو خبری نیست که احتمالا با توجه به همکاری این شرکت با کمپانی BMW و استفاده از پیشرانه های آن، هیچ بعید نیست که برنامه تولید مدل های هیبریدی نیز در دستور کار مدیران این شرکت قرار بگیرد. قیمت این خودرو در حدود ۴۸ هزار پاوند انگلیس است که قیمتی نسبتا بالا در مقایسه با رقبا به شمار می آید. ظرفیت تولید این خودرو در بهترین حالت در حدود ۲۵ هزار دستگاه در سال پیش بینی شده است.