به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از روزنامه همشهری، دولتمردان این روزها از بهبود وضعیت اقتصادی می گویند، مردم از گرانی ها حرف می زنند. دولتمردان، آمار و ارقام رشد شاخص های اقتصادی را بیان می کنند، مردم از دخل و خرجی می گویند که با هم جور درنمی آید. خب کدام راست می گویند؛ مردم یا دولتمردان؟ مگر می شود هم حال اقتصاد کشور خوب باشد و هم مردم احوال اقتصادی خوبی نداشته باشند؟ برای پاسخ به این سؤال، باید به چند نکته کلیدی توجه کنیم.
1-فرض کنید یک ساختمان ویرانه و در آستانه ریزش را که عده ای هم در آن زندگی می کنند به شما بدهند تا با بازسازی آن، ساکنان را نجات دهید. نخستین اقدام تان چیست؟ اول سراغ درست کردن ظاهر و نمای ساختمان می روید یا ابتدا ستون ها و پایه های آن را محکم می کنید؟ خب هر عقل سلیمی، محکم کاری پایه خانه را برای شروع کار تأیید می کند. شما وقتی کار را شروع کرده اید، همچنان نمای ساختمان ویران است، در ظاهر اتفاقی نیفتاده اما واقعیت این است که جلوی خطر ریزش ساختمان را گرفته اید. ویرانه ای که دولت قبل به عنوان «اقتصاد» تحویل دولت سیزدهم داد، نیاز به همین محکم کاری داشت. دولتمردان در 10ماه گذشته، جلوی فروپاشی اقتصاد کشور را گرفتند. پرداخت ماهانه 13هزار میلیارد تومان از بدهی های دولت قبل، تلاش برای عدم استقراض دوباره از بانک مرکزی، افزایش 3برابری فروش نفت ایران، آزادسازی میلیاردها دلار از منابع ارزی بلوکه شده در کشورهای دیگر، اصلاح نظام پرداخت یارانه کشور به نفع مردم، رشد 40درصدی صادرات ایران و... کارهای زیربنایی دولت فعلی برای بازگرداندن اقتصاد ایران به ریل درست و عبور از بحران است. ثمره این اقدامات هم آمار و ارقامی شده که دولت بیان می کند و نشان از بهبود اوضاع اقتصادی کشور دارد.
2-حالا دوباره به مثال ساختمان ویران و ساکنان آن برگردید. محکم کاری پایه ها و ستون های ساختمان شروع شده، اما وقتی از بیرون به ماجرا نگاه می کنید، نه تنها ظاهر و نمای ساختمان تغییری نکرده، بلکه دردسرهای ساکنان هم بیشتر شده است. بالاخره هر اصلاحی در یک ساختمان، گرد و خاک ایجاد می کند، رفت وآمد ماشین آلات ساختمان سازی را دارد، سر و صدای مزاحم به وجود می آورد و همین ها مشکلاتی برای ساکنان ایجاد می کند. پس قطعا هر اصلاحی، هزینه دارد اما این هزینه ها باید منطق داشته باشند، باید دلایل ایجاد آنها شفاف و روشن شوند. چرا؟ برای اینکه هر فردی بفهمد اگر دارد هزینه ای پرداخت می کند، بابت اصلاحی است که در آینده به نفعش خواهد بود. وقتی دولت سیزدهم دست به اصلاح نظام یارانه ای کشور می زند، هم باید خودش هزینه این اصلاحات را به عنوان مجری و متولی امور بپردازد و هم مردم. گرانی ها در حقیقت تکانه های این اصلاحات اقتصادی هستند که گریزی از آن نیست اما در کنار آن رئیس دولت اصرار دارد که دلیل گرانی هر کالایی برای مردم کاملا روشن و شفاف شود. مگر می شود گرانی این روزها را انکار کرد. کافی است یک ماشین حساب برداریم و سراغ اعداد و ارقام سایت مرکز آمار یا بانک مرکزی برویم. با یک حساب و کتاب ساده می شود به میزان تورم قیمت کالاها پی برد. مردم به درستی از گرانی ها گلایه مند هستند اما تفاوت این گرانی با افزایش قیمت ها در دوره قبل این است که حالا مردم دلایل این گرانی ها را می دانند، یارانه متناسب با آن را دریافت کرده اند و درضمن چشم امید به آینده اقتصاد کشور دوخته اند.
3-گزاره آخر درباره نگاه مردم را قبول ندارید؟ کافی است ماجرای گران شدن بنزین در آبان98با افزایش قیمت کالاهای اساسی در اردیبهشت امسال را مقایسه کنید. منطق آن گرانی آبان98به مردم توضیح داده نشد، اقناع عمومی صورت نگرفت و امیدی هم به آینده وجود نداشت، برای همین آتش خشمی در کف خیابان شعله ور شد که معاندان نظام هم بر آن دمیدند اما در ماجرای افزایش قیمت کالاهای اساسی، با اینکه ابعاد گسترده تر و وسیع تری برای سفره مردم داشت به ناآرامی در کف خیابان منجر نشد، چون هم مردم نسبت به این افزایش قیمت قانع شدند و هم پذیرفتند که آن اقتصاد ویران شده در 8سال گذشته، در حال بازسازی است.