به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز به نقل از ایلنا، جلال میرزایی، درباره اینکه جامعه امروز احساس می کند در برخی از موارد خواسته هایش از سوی مسئولان نادیده گرفته می شود، در انتخاب های دولت به گونه ای رفتار می شود که مصلحت مردم در نظر گرفته نمی شود؛ به طور مثال فردی برای مناطق آزاد انتخاب می شود که قبلا استعفا داده و یا شخصی مذاکره کننده احیای برجام می شود که مخالف برجام است، دلیل این همه مقاومت در برابر خواسته های مردم چیست، گفت: علیرغم این که دولت ادعا می کند می خواهد مسائل را حل کند، اما برخی در بدنه آن اعتقادی به پیشبرد برنامه هایی که از دولت های قبل مانده است، ندارند.
وی ادامه داد: به طور مثال در مسئله «مناطق آزاد»؛ جریانی که حامی دولت است چندان اعتقادی به این مناطق ندارد و به دنبال تقویت این مناطق نیست، بنابراین یک فردی را که مخالف دیدگاه ها و رویکرد های دولت های سابق درخصوص «مناطق آزاد» است را بر سرکار می آوردند. توجه داشته باشید بیشتر سیاست در ارتباط مناطق آزاد انقباضی است؛ لذا فردی را می آوردند که منتقد و مخالف دیدگاه های سابق است و می خواهد برنامه های این دولت را در این مناطق اجرا کند و پیش ببرد.
این نماینده پیشین مجلس با بیان این که نباید آنچنان تعجب کرد از اینکه آقای محمد را کنار گذاشتند و آقای عبدالملکی را در رأس امور مناطق آزاد قرار دادند، اظهار داشت: آقای عبدالملکی انتقاداتی به مناطق آزاد داشتند، اما در آنجا گذاشته می شود از همین رو نباید انتظار داشته باشیم همین وضع موجود در مناطق آزاد حفظ شود و به قولی شاید وضعیت حالت نزولی به خودش بگیرد.
وی یادآور شد: درباره مذاکرات برجامی و مذاکره کننده برجام هم همین است و شخص مذاکره کننده بسیار مهم است. بله ایشان مخالف برجام و روند مذاکرات دولت آقای روحانی بود، اما با این وجود وی را مسئول مذاکرات کردند و در یک جایگاه حساس قرارش دادند، اتفاقی که افتاده این است که انتقادات و رویکردی که وی درباره مذاکرات و برجام داشته باعث شده که علیرغم این همه مذاکرات و رفت و آمدها، نتیجه ای به دست نیاوریم. جالب است این رفتار ها اصلا با آنچه که در جریان است همخوانی ندارد چراکه بیان می شود برجام را احیا کنید و این سیاست نظام است، اما یک مخالف برجام را می گذارند که مذاکره کند و کاری از پیش نمی برد بعد هم می گویند مقصر دیگران هستند، کارشکنی وجود دارد و یا می گویند توپ را در زمین دیگران انداخته ایم! دقت هم نمی کنند مردم خسته شده اند و نتیجه را می خواهند و کاری ندارند که شما رفتید و رفتارهای تان را توجیه می کنید و می گویید دیگران مقصر هستند، آن ها می خواهند ببینند شما چه کاری انجام داده اید؟ به نظرم یکی از دلایلی که علیرغم تاکید آقای رئیسی و شمخانی بر این که می خواهیم نتیجه در برجام حاصل شود، اما کاری پیش نرفته است به این موضوع بازمی گردد که فردی را گذاشتند که دیدگاه، رویکرد و مذاکراتش منجر به این نمی شود که گفتگو ها به نتیجه برسد.
وی در خصوص ترمیم کابینه که بسیاری از کارشناسان و سیاست مداران نسبت به آن تذکر داده اند، اما چرا انجام نمی شود و فقط افراد جابه جا می شوند، عنوان کرد: این امر به اتاق فکر دولت بازمی گردد، این اتاق فکر همچنان معتقد است راه نجات کشور و بهبود وضعیت در به کارگیری نیرو های جوان و انقلابی است و به نظرم از این شعار کوتاه نیامده است. به طوری که چندی پیش وزیر کشور هم که در این زمینه صحبت داشتند گفتند این دولت نزدیک ترین دولت بعد از انقلاب است که به آرمان های آن زمان نزدیک و پایبند است. دغدغه شان هم این نیست افراد ماهر و توانمند به کار بگیرند تا کار های بر زمین مانده بردارند مسائل را حل کنند و چالش ها را تبدیل به فرصت کنند. تمام دغدغه دولت تبدیل به این شده است که ما نیرو های خودی را به کار بگیریم بدون توجه به این که نیرو های خودی احتمال دارد از عهده اداره امور برنیایند.
میرزایی بیان کرد: دولتی ها هنوز در قسمت نظریه خودشان مانده اند و فکر می کنند به کارگیری نیرو های جوان، خودی و انقلابی مسائل را حل می کند و جالب است روز به روز این دایره خودی ها را تنگ تر می کنند و همه در این ظرف نمی گنجند.
وی ادامه داد: شنیده ام آقای رئیسی در بعضی از دیدار ها که پیشنهاد شده است در کابینه افراد توانمندتری به کار گرفته شود و بعضی از وزرا ناتوان هستند، این موضوع را رد نکرده است. ولی خروجی آن است که بعد از این جلسات مشاهده می کنیم آقای منصوری معاون اجرایی می شود. حال سوال اینجاست در حوزه معاونت اجرایی رئیس جمهور با توجه به شرح وظایفی که دارد، آقای منصوری چه تجاربی دارد؟ غیر از اینکه در این حوزه باید از صفر شروع کند؟ به نظر می رسد آقای رئیس جمهور تکلیفش با خودشان روشن نیست. یعنی مقاومتی در ارتباط با پیشنهادات سازنده ندارد، اما جایی که باید ترتیب اثر نمی دهد.
میرزایی درخصوص این که برخی می گویند چرا یکی از مسئولان در این مدت نیامده است عذرخواهی کند چه بسا اگر این اتفاق روز های اول رخ می داد ما شاهد گستردگی وقایع ۲ ماه گذشته در کشور نبودیم، اظهار داشت: یکی از ایرادات در شیوه حکمرانی همین است. ما دقت نمی کنیم بعضی از رفتار ها و یا به کارگیری بعضی از افراد ناتوان، ضعیف و متظاهر چه تبعاتی ممکن است داشته باشد. شاهد هستیم افرادی با توصیه و سفارش جریانی به کارگرفته می شوند؛ آن هم جریاناتی که صرفا دغدغه شان منافع جریانی است نه دغدغه های مردم و منافع ملی. افرادی را با این رویکرد به کار می گیرند؛ همین افراد را حفظ می کنند و توجهی به بازخورد ها ندارند و لذا اگر جایی اشتباهی اتفاق می افتد، به جای بازنگری به سمت توجیه می روند.
وی ادامه داد: در جریان فوت مهسا امینی تلاش دوباره برای توجیه حادثه باعث شد که تقریبا مجموعه ای از اتفاقات رخ دهد که هزینه زیادی برای کشور داشت. نکته اینجاست فردی در بازداشتگاه پلیس فوت کرده است حال به او استرس و فشاری وارد شده است او جان خودش را از دست داده است، بسیار راحت می توانستند قبول مسئولیت کنند و آن پلیسی که بد رفتار کرده بود را به دادگاه تحویل می دادند.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: صرف این که طرف تماس بگیرد و تسلیت بگوید کافی نیست. صرف این که ما کمیته ای را تشکیل دادیم برای این که مسئله چه بوده است و به نتیجه برسد این نیست. وقتی رویکردها، رویکرد تصحیح اشتباه و بازنگری و اصلاح نیست و به موازتش دست به کار هایی مانند توجیه کردن می زنند قطعا همه کار های مثبت مانند همان پیام و تماس مثبت هم زیر سوال می رود.
وی تاکید کرد: ما متاسفانه هنوز در کشورداری یاد نگرفتیم عذرخواهی کنیم. یاد نگرفته ایم که به اشتباهات اذعان کنیم. یاد نگرفته ایم اگر نیرویی مرتکب خطایی شد با او برخورد کنیم. یاد نگرفته ایم به موقع عمل کنیم. یاد نگرفته ایم برای افکار عمومی احترام قائل شویم.
این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه به این حوادثی که در این ۵۰ روز رقم خورد باید توجه کرد، گفت: هزینه های زیادی در کشور به وجود آمد و ریشه این اتفاقات به پیش از این حادثه ای که برای خانم مهسا امینی رخ داد بازمی گردد؛ گشت ارشاد در گذشته در ۵ الی ۶ مورد اتفاقاتی را رقم زد که به آن ها توجه نکردیم. وقتی خانمی را دستگیر کردند که مانتوی تنش بالا رفت و بدنش معلوم شد، جامعه عکس العمل منفی نشان داد! یا چند مورد مشابه دیگر که اتفاق افتاد و جامعه دچار خشم شد، اما باز آمدند توجیه کردند و باز بر خطایی که واکنش منفی افکار عمومی را به دنبال داشت، اصرار کردند که نتیجه اش اتفاق خانم مهسا امینی شد و این بار جامعه واکنش شدیدتری نشان داد.
میرزای بیان کرد: باید در کشورداری به برخی از امور مانند افکار عمومی و نظرسنجی ها اعتقاد داشت و پگییری کرد. بیاییم درباره برخی چیز ها نظرسنجی کنیم اگر افکار عمومی حمایت نمی کند چرا باید ادامه دهیم؟ برای چه کسانی می خواهیم ادامه دهیم وقتی افکار عمومی نمی پسندند؟