به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از شفقنا، رابرت مالی، نمایندۀ ویژۀ جدید آمریکا در امور ایران است که چند روز پیش به این سمت منصوب شد. وی بدون اتلاف وقت فوری با همتایان بریتانیایی، فرانسوی و آلمانی خود که درگیر پروندۀ ایران هستند تماس گرفت و اظهار داشت که از سرگیری گفتگو با جمهوری اسلامی پس از ۴ سال دورۀ ریاست جمهوری ترامپ یکی از اولویت های دولت بایدن به شمار می آید.
انتصاب وی که نیازی به تأیید مجلس سنا ندارد، مورد مخالفت تندروهایی قرار گرفته بود که نگران آن بودند که بازگشت به برجام امنیت اسرائیل و کشورهای حاشیۀ خلیج [فارس] را به مخاطره بیاندازد. لیکن دویست فرد و موسسه از جمله دیپلمات ها، دانشمندان، گروگانان سابق و زندانیان سیاسی آمریکایی طی نامه ای از مالی حمایت کردند. مالی در یک تماس تلفنی با روزنامۀ کوریره دلاسرا به برخی پرسش ها پاسخ داد.
وی در رابطه با ترور محسن فخری زاده گفت که اهداف بسیاری در این امر نهفته بود. یکی از آنها هدف قرار دادن فیزیکی ایران و ارسال پیامی به سایر کشورها در منطقه بود. یکی دیگر دشوار ساختن کار بایدن و شاید هم تلاش در جهت تحریک ایران بود. لیکن ترور این دانشمند هیچ تغییری در موضع بایدن و نیز ایران در قبال برجام ایجاد نکرد.
وی در پاسخ به این پرسش که در حزب دمکرات کسانی وجود دارند که تا حدودی از راهبرد فشار حداکثری ترامپ حمایت می کنند و خواستار توافق گسترده تری هستند که موشک های بالستیک را نیز در بر بگیرند، گفت که بایدن با صراحت گفت که خواستار بازگشت به برجام است. صحبت از یک توافق گسترده تر نیست مگر بعد از آنکه طرف ها بار دیگر برجام را رعایت کرده و با هم آشتی کردند. در آن صورت گفتگوهای تازه ای ممکن است وجود داشته باشد.
مالی در پاسخ به این پرسش که آیا ماه ژوئن که دورۀ ریاست جمهوری روحانی به پایان خواهد رسید و محافظه کاران ممکن است قدرت را به دست گیرند، این امر ممکن است در گفتگوها مانع ایجاد کند؟ گفت: بدیهی است که گفتگو در دورۀ ریاست جمهوری احمدی نژاد دشوار تر از دورۀ روحانی بود. لیکن در نهایت رهبر معظم نقشی برتر دارد. بنابراین با آنکه مسائل ممکن است دشوارتر گردد فکر نمی کنم که چنانچه قبل از برگزاری انتخابات توافقی حاصل نشود، همه چیز تمام شود.
وی در رابطه با تحولات خاورمیانه طی ۴ سال گذشته و نحوۀ تغییر سیاست خارجی آمریکا با حضور بایدن گفت که به سبب سیاست ترامپ و نیز تحولات مستقل از آن بسیاری از چیزها تغییر کرده است. با آمدن ترامپ ایران به کانون توجه سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد و توجه چندانی به دمکراسی در منطقه و نیز تلاش برای حل و فصل جنگ در یمن و لیبی نشد.
در رابطه با افغانستان نیز گفت که بایدن قبل از آنکه رئیس جمهور شود گفته بود که قصد پایان بخشیدن به جنگ در عراق و افغانستان دارد. لیکن توافق میان آمریکا و طالبان میراث دولت قبلی است و بایدن باید به جست و جوی توازنی دشوار میان سه مولفه باشد: تلاش برای پایان بخشیدن به درگیری ها به همراه حضور درازمدت یا دستکم دستیابی به اهداف بشردوستانه در افغانستان. این امر مستلزم بازنگری در عامل سوم است که همان توافق با طالبان است لیکن ممکن است منجر به از دست دادن فرصت عقب نشینی نیروهای آمریکایی از این کشور در صورتی که طالبان منکر تعهدات خود گردیده و به گفتگوها پایان بخشند، گردد.