ما تصمیم داریم در این پرونده با استفاده از محتوای یک منبع علمی به شما کمک کنیم تا حتی در شرایط سخت، شادی بیشتری در زندگی حس کنید؛ کاری که بسياري از مردم در ديگر نقاط دنیا برغم کمبودها و مشکلات انجام می دهند .
اشخاص با خلق و خوی ارام و متعادل نسبت به افردی که حد بالایی از شادی موقتی را تجربه ميکنند ، سلامت روانی بالاتری دارند، چون مانند تمام احساساتی که تجربه می کنیم شادی دروغین هم هر مقدار به اوج برسد به همان مقدار، افت ميکند و حال بدتری را تجربه خواهیم کرد.
از سوی ديگر معمولاً زمانی که از اشخاص مختلف در مورد این که چه چیزی به زندگی شان ارزش ميدهد سوال می کنیم، به ندرت حرفی در مورد خلق وخو و احساسات خویش ميزنند . آدم ها معمولاً به چیزهایی استناد ميکنند که ماهیت شان را می سازد؛ چیزهایی مانند شغل یا رابطه شان! از سوی ديگر همین یافته های علمی نشان ميدهد درصورتی که بی اندازه روی تلاش براي شادی بیش تر و تجربه ی همیشگی احساس خوب تمرکز کنید، توانایی تان براي داشتن حس خوب ضعيف تر ميشود ، پس از این اتفاق، هیچ مقدار حس خوب شما را راضی نمی کند.
از سوی ديگر آنچه شما انتظار دارید یعنی همان« شادی همیشگی» به لحاظ فیزیکی هم براي اکثر اشخاص مقدور نیست.
پژوهشگران مقوله ای به نام« تردمیل هدونیک» دارند؛ بر اساس آن همه ما به سختي کار می کنیم تا به اهداف خویش دست پیدا کنیم، برای این که فرضمان بر این است که این هدف میتواند ما را شادمان و خوشبخت کند.
متأسفانه بعد از دست پیدا کردن به آن هدف، خيلي زود دوباره به وضعیت گذشته برمی گردیم و دوباره هدفی ديگر براي خودمان معلوم می کنیم تا ما را به شادی حقیقی برساند.
ولی زندگی و طرزفکر ما باید چطور باشد که یک خوش حالی را واقعا بپذیریم و شاد بمانیم؟ شاید از نظر تکاملی بتوان اینگونه گفت:نارضایتی از زمان حال و رویاپردازی در خصوص آينده مسایلی هستند که مدام ما را با انگيزه نگه می دارند، در حالی که که خاطره های خوب قبل هم این اطمینان را به ما ميدهد احساساتی که بدنبال آن هستیم ممکن است به دست بیاید.
سعادت ابدی میتواند تمایل ما براي تکمیل کارها را از بین ببرد.
این مسئله نباید سبب نومیدی شود، بلکه دقیقا برعکس:فهمیدن این که شادی وجود دارد و آنرا کسی فرض کنیم که هیچوقت زیاد نمی ماند، میتواند به ما کمک کند که هنگامی که شاد هستیم بیش تر قدر آنرا بدانیم.
بعلاوه، درک این حقیقت که نمی توان در همه قسمت های زندگی شادی را تجربه کرد هم کمک ميکند تا در مواجهه با شادی، آنرا بهتر درک کنیم و قدرش را بیش تر بدانیم.
شادی ثروتمند بودن یا به دست آوردن هر چیزی که می خواهیم، نیست. شادی، مقصد نهایی نیست. پس واقعا شادی چیست؟
راه های اثبات شده براي شاد بودن
تمرین تمرکز ذهني
به جای تمرکز روی اتفاق شادی که در زمان حال افتاده است؛ زندگی در همان لحظه بعضی اشخاص که زیاد شاد نیستند در مورد زندگی در گذشته یا چیزی که می خواهند اتفاق بیفتد فکر ميکنند . هنوز تحقيقات در این زمينه ادامه دارد و ما هم می توانیم در نظرسنجی هایی که در این زمينه انجام میشوند شرکت داشته باشید.
زندگی با تمرکز ذهني
زندگی با تمرکز ذهني یعنی زندگی عاقلانه و اگاهی از این که توجه کاملی روی هدف داشته باشید، در زمان حال بمانید و تجربیات هر لحظه ی خویش را بدون قضاوت ادامه دهید.
توانایی تمرکز خوب نیاز به تمرین های مکرر دارد. یک راه براي انجام این کار تمرین مدیتیشن تمرکز ذهني است. با چشمان بسته نشسته و روی احساسات فیزیکی، افکار و عواطف خویش بدون هیج قضاوتی فکر کنید. میتوانید هم زمان با وارد شدن در ذهنتان آنها را براي خویش به عنوان مثال" یک فکر"،" خشم" یا" ازار" تصور کنید.
کیفیت خواب مناسبی داشته باشید.
اکثر ما روی اهمیت خواب بر سلامتتان آگاهیم. بهرحال این یک نیاز براي تعادل روانی ماست. بسياري از ما پافشاری زيادي براي دیر رفتن به رخت خواب داریم. بعضی از ما خواب با کیفیت را تنها یک شوخي می دانیم و بخاطر برنامه هاي کاری پرسروصدا و پروژه های عقب افتاده به آن اهميّتي نمی دهیم.
دقت کنید چه طور کم بود خواب تاثیری منفی روی شرایط روحی شما در روز بعد خواهد داشت، خواب کم ما را در طول روز حساس تر خواهد کرد و خواب کافی ما را شادتر نموده و بهره وری ما در کار را افزایش خواهد داد.
ولی این گفته ها به این معنی نیست که شما به خواب بیشتری احتیاج دارید. بررسی زندگی بیش از 4000 نفر شخص بزرگ سال نشان داده است اشخاص شادتر بطور میانیگین 6 ساعت و 15 دقیقه خواب بدون وقفه ی با کیفیت در زندگی دارند. اشخاص شاد بهتر هم می خوابند. این یک حلقه است:هرچه خواب با کیفیت تری داشته باشید شادتر خواهید گردید و با شاد بودن بهتر میتوانید بخوابید.
کمی تجربه کسب کنید.
تجربیات جدا از قوی کردن رابطه اجتماعي، با گذر زمان براي ما بیش تر و بیش تر خاطره انگیز میشوند . ذهن ما بطور پیش فرض تجربیات را کلی و شاد براي خویش تفسیر ميکند . به عنوان مثال هر موقع که خاطره های مربوط به تعطیلات آخر را براي خویش با دوستان و خانواده مرور می کنید خستگی و مشقت هایی که در زمان سفر تجربه کرده اید را بیش تر فراموش خواهید کرد.
زمان رفت و آمد خویش را کم کنید.
بعضی حوادث در زندگی میتوانند بطور کلی شادی زندگی را کاهش دهند. رفت و آمدهای طولانی مدت از اینگونه حوادث هستند.
قبل از پذیرش یک شغل جدید، براي خودتان حساب کنید چه قدر زمان احتیاج دارید تا هر روز خودتان را به محل کار برسانید. با این وجود ممکن است شما در کاری باشید که نیاز دارد هرروز یک ساعت یا بیش تر رانندگی کنید. بهتر است در صورت امکان به دنبال وسایل دیگری براي رفت و آمد بگردید.
لبخند بزنید.
خندین اضطراب و استرس شما را کاهش خواهد داد. محققان در یک بررسی انجام شده دریافته اند رانندگان اتوبوسی که هیچگاه در طول روز لبخندی نمی زنند وضعیت روحی بدی داشته و اغلب در کار افرادی گوشه گیر هستند. اثرات خندیدن خصوصا براي زنان بسیار مؤثر است.
هنگامی که لبخند می زنیم بعضی فرایندهای زیستی در بدن انجام ميشود که سبب ميشود مغز تصور کند بیش از آنچه در واقعیت است شاد هستیم. به همین علت شرایط روحی ما بهتر خواهد شد. اما این تنها یک اثر لحظه ای است که موقتا شما را شادتر می سازد و در اصل چیزی نیست که سبب شود در طولاني مدت شخصی شادتر شوید. به هر جهت اگر کاری به سادگی لبخند زدن میتواند سبب شود احساس بهتری در زندگی داشته باشید و سبب خندیدن دیگران هم شوید، به چه دلیل این کار را انجام ندهید.
یک حیوان خانگی داشته باشید.
اغلب افردی که صاحب حیوان خانگی هستند ميگويند از آنها لذت برده و خاطرات خوبی با آن دارند. پژوهشگران دریافته اند حمایت اجتماعي که شخص از حیوان خانگی خویش دارد مثل نگهداری از یک عضو خانواده میباشد . پژوهشگران ميگويند داشتن حیوان خانگی در کنار داشتن فواید ديگر، سبب عزت نفس بیش تر، بیماری افسردگی کم تر و تنهایی کمتری خواهد شد – حتی این اشخاص بیش تر ورزش ميکنند .
افراد شاد را شناخته و با آنها وقت بگذرانید.
سطح شاد بودن یک شخص با جدایی از یک دوست تا سه درجه میتواند تحت تأثیر قرار بگیرد و این یعنی شادی ما تحت تأثیر زیاد شبکه های اجتماعي دوستان قرار دارد و بسیار به دوستانمان وابسته است.
اشخاص شاد اغلب مرکز شبکه های اجتماعي هستند که افرادی شبیه خویش را در آن دارند. این دسته از اشخاص میتوانند بهتر، صمیمي تر و بخشنده تر باشند.
حداقل ده دوست خوب داشته باشید.
براي رسيدن به حداقل سطح مورد نیاز براي شاد بودن در اول نیاز داریم حداقل ده دوست خوب داشته باشیم. بررسی 1700 نفر براي ميزان سطح رضایت آنها از زندگی و دوستان، نشان داده شده است افردی که پنج دوست یا کم تر دارند اغلب زیاد شاد نیستند. افردی که 5 تا 10 دوست دارند به احتمال بیشتری شاد خواهند بود.
خبر خوب این که شاد بودن شخص به دوستانی که براي زمان بچگی بوده اند یا افردی که به تازگی وارد زندگی شان شده اند بستگی ندارد. این یعنی هیچوقت براي داشتن دوست های جدید و شاد بودن دیر نیست.
ساخت دوستی های جدید کار سختی نسیت... نگهداری از حیوانات خانگی نیاز به تلاش و توجه دارد ولی دوست تنها نیاز به قدری منطق دارد. به هر جهت درست مثل حفظ کردن یک رابطه ی ازدواج، حفظ دوستی هم لازمه ی شاد بودن است.