به گزارش سرویس تاریخ ساعد نیوز، سیده ملکخاتون یکی از شخصیتهای مهم تاریخ ایران در قرن پنجم هجری است که به عنوان والی ری و همسر مجدالدوله شناخته میشود. او با تدبیر و عقل خود توانست چندین بار از حملات سلطان محمود غزنوی به ری جلوگیری کند. در این مطلب به بررسی زندگی و تأثیرات این شخصیت تاریخی پرداخته میشود. سیده ملکخاتون نمادی از قدرت و شجاعت زنانه در تاریخ ایران است.
شیرین
سیده ملکخاتون، که به شیرین دختِ اسپهبد رستمِ طبری نیز مشهور است، یکی از شخصیتهای مهم تاریخ ایران و اولین زن حکومتگر شیعه مذهب در این کشور به شمار میآید. او به عنوان ملکه و از فرمانروایان آل بویه، نقش مؤثری در تاریخ سیاسی ایران داشته است.
ملکخاتون از خاندان باوندیان طبرستان بود و همسر فخرالدوله دیلمی و مادر دو پسرش، شمسالدوله دیلمی و مجدالدوله دیلمی، بود. پس از درگذشت فخرالدوله در شعبان 387 هجری قمری، چون پسرانش هنوز در سنین کودکی بودند، او به عنوان نایبالسلطنه و ادارهکننده امور حکومت انتخاب شد.
ملکخاتون از سال 387 تا مرگش در 419 هجری قمری، بهطور رسمی و قانونی بر پادشاهی بوییان حکومت کرد و به مدت 32 سال در این مقام باقی ماند. این دوران به عنوان یکی از دورههای مهم در تاریخ آل بویه شناخته میشود.
خاندان باوندی در طبرستان، تحت رهبری اسپهبد قارن باوندی در قرن سوم هجری، به قدرت سیاسی دست یافتند و به لقب «مَلِکالجبال» (شاهان کوهها) معروف شدند، که نشاندهنده نفوذ و اهمیت این خاندان در تاریخ منطقه است.
زندگینامه شیرین
شیرین، دختر اسپهبد رستم پور شروین پور رستم پور قارن، تبار و خاندانی بسیار محترم و معتبر در تاریخ ایران داشت. نام او در متون تاریخی بهعنوان "سیده خاتون" نیز ذکر شده است و او به خاطر ریشههای پادشاهیاش به خاندان باوندی نسبت داده میشود.
فخرالدوله دیلمی، یکی از شاهان آل بویه، با شیرین ازدواج کرد و به این ترتیب، شیرین به عنوان عضوی از خاندان سلطنتی شناخته شد. پس از درگذشت فخرالدوله در قلعه طبرک، شیرین به جانشینی او رسید و به عنوان حاکم بر بخشی از مناطق شمالی و مرکزی ایران، از جمله ایالت ری، به حکومت پرداخت.
فرزند آنها، ابوطالب رستم، لقب مجدالدوله دیلمی را به خود اختصاص داد و به این ترتیب، نسل پادشاهی آنها ادامه یافت. این خانواده در تاریخ ایران نقش مهمی ایفا کرده و تأثیرات قابل توجهی بر روی تحولات سیاسی و اجتماعی آن زمان داشتهاند.
نفوذ در دربار فخرالدوله
نفوذ سیده خاتون در دربار فخرالدوله و مدیریت امور سیاسی و اقتصادی در زمان او نشاندهنده توانمندی و تأثیرگذاری او بهعنوان یک حاکم مؤثر در تاریخ ایران است. در دوران اولیه حکومت فخرالدوله، او بهویژه به اندیشههای سیاسی و مدیریت صاحب بن عباد، وزیر مشهور شیعه، تکیه داشت. اما پس از مرگ صاحب بن عباد در 385 هجری، سیده خاتون نقش مشاور شاه را بر عهده گرفت و به تدریج نفوذ و قدرت او در دربار افزایش یافت.
سیده خاتون با نظارت بر دو تن از کارگزاران دربار که افراد او بودند، کنترل کامل و مستقیمی بر امور دیوان و دربار داشت و بهطور مؤثری بر گردش امور امپراتوری نظارت میکرد. فخرالدوله بهخصوص در امور سیاسی و مدیریتی به سیده خاتون تکیه کرد و او را در تصمیمگیریهای کلان کشور مشاوره میکرد.
نفوذ سیده خاتون به امور سیاسی محدود نمیشد؛ او در میادین نبرد حاضر بود و با سربازان ارتباط برقرار میکرد. او همچنین بر امور مالی و مالیاتی کشور نظارت داشت و کلید خزائن فخرالدوله تا زمان مرگش در اختیار او بود.
تاریخ نشان میدهد که سیده خاتون با لیاقت و کاردانی بیشتر از فخرالدوله، مملکت را اداره میکرد و در حفظ و توسعه آن موفق بود. این توانمندیها و نفوذ او به عنوان یک زن در تاریخ ایران نمایانگر تأثیرگذاری قابل توجه زنان در عرصه سیاست و حکومت در آن زمان است.
در نهایت، سیده خاتون بهعنوان یکی از مهمترین شخصیتهای سیاسی در تاریخ آل بویه شناخته میشود که نه تنها در زمان شوهرش بلکه بعد از او نیز تأثیرات عمیقی بر سیاست و حکمرانی داشت.
حکمرانی بر آلبویه
حکمرانی سیده خاتون بر آل بویه بهعنوان یک زن قدرتمند و تأثیرگذار در تاریخ ایران نمایانگر یک فصل خاص از تاریخ سیاسی این منطقه است. پس از مرگ فخرالدوله در 387 هجری، سیده خاتون به عنوان امالملوک، فرزندانش را به حکمرانی منصوب کرد: ابوطالب رستم را به حکمرانی ری و ابوطاهر شاه خسرو (شمسالدوله) را به حکمرانی همدان گماشت، در حالی که ابوشجاع عینالدوله، که تنها هفت سال داشت، حکمرانی اصفهان را بر عهده گرفت.
سیده خاتون با توجه به سن کم پسرش، رستم (مجدالدوله)، و حمایت برادرش اسپهبد طبرستان، امور حکومت ری را بهدست گرفت. او با اقتدار بر تمام امور حکومتی تسلط داشت و دستورهای حکومتی با صلاحدید او صادر میشد. ابن اثیر بهدرستی اشاره کرده است که او بهطور فعال در امور مملکت دخالت میکرد و نامههای شهریاران را میخواند و به آنها پاسخ میداد.
سیده خاتون نه تنها در زمینه سیاسی بلکه در عرصه نظامی نیز نقش فعالی ایفا کرد. در زمانی که مجدالدوله به تحریک اطرافیانش بهدنبال محدود کردن نفوذ مادرش بود، سیده خاتون با یاری بدرحسنویه، حاکم کرد دینور، بهراحتی ری را تسخیر و مجدالدوله را برکنار کرد. این نشان از اقتدار و نفوذ او در امور حکومتی دارد.
او همچنین به عنوان یک حامی فرهنگی شناخته میشد و برای پسرش مجدالدوله، استادان صاحبنامی را انتخاب کرد. سیده خاتون به آموزش و پرورش فرزندش توجه ویژهای داشت و زمینههای علمی و مذهبی لازم را برای او فراهم کرد. ابوعلی سینا، دانشمند و فیلسوف نامی ایران، مدتی را در دربار او گذراند و از غنای کتابخانه مجدالدوله بهرهمند شد.
نقش سیده خاتون در حفظ قلمرو آل بویه از تهدیدات نظامی، بهویژه از جانب سلطان محمود غزنوی، نیز از اهمیت بالایی برخوردار بود. او با تدبیر و مهارت، موفق به حفظ و تقویت موقعیت حکومت خود در برابر تهدیدات خارجی شد و این عملکرد نشاندهنده توانمندیهای سیاسی و نظامی او است.
در مجموع، سیده خاتون به عنوان یک حاکم مؤثر و کارآمد در تاریخ ایران، نه تنها به حفظ قدرت و قلمرو آل بویه کمک کرد، بلکه با توانمندیهای خود در زمینههای سیاسی و فرهنگی تأثیر بسزایی بر تاریخ ایران برجای گذاشت.
بازداری محمود غزنوی از حمله به ری
سیده خاتون، به عنوان یک حکمران باهوش و با تدبیر، در مقابل تهدیدات سلطان محمود غزنوی، توانست با ارائه پاسخی هوشمندانه و منطقی، او را از حمله به ری بازدارد. زمانی که محمود غزنوی در پی فتوحات خود به سوی ری حرکت کرد و از سیده خاتون خواست تا نسبت به او اعلام اطاعت کند، سیده خاتون با اعتماد به نفس و دقت نظر خاصی پاسخ داد. او به محمود یادآور شد که اگر او به جنگ با او بیاید، شکست او در برابر یک زن نه تنها نخواهد بود بلکه به عنوان یک افتخار برای او محسوب نخواهد شد.
سیده خاتون در پاسخ خود به محمود غزنوی تأکید کرد که او از این تهدیدها نمیترسد و در صورت بروز جنگ، با تمام قدرت خود ایستادگی خواهد کرد. او به این نکته اشاره کرد که اگر محمود به ری حمله کند و او را شکست دهد، هیچ دستاوردی نخواهد داشت و برعکس، اگر او بتواند محمود را شکست دهد، این پیروزی به عنوان یک فتح بزرگ در تاریخ ثبت خواهد شد.