در این سری از معانی ضربالمثلها میخواهیم به ضربالمثل پتهاش روی آب افتاد اشاره کنیم که برگرفته شده از وسیلهای به نام پته (سنگ یا چوب که در جوی آب قرار میدادند تا جلوی حرکت آب را بگیرد) است. با ساعدنیوز همراه باشید.
واژه پته دو معنی متفاوت دارد که در این جا به هر دو آن ها اشاره می کنیم.
در گذشته به جواز، گذر نامه و بلیط “پته” گفته می شد، از پته به عنوان مدرکی برای خروج از کشور استفاده می شد که گاهی نیز آن را “تذکره” می نامیدند.
هم چنین اصطلاح بین المللی این واژه “پاسپورت” می باشد که از کشور مبدا برای مسافرین صادر شده و در کشور مقصد به عنوان اجازه نامه ی اقامت تلقی می گردد.
اما پته مورد استفاده در ضرب المثل ” پته اش روی آب افتاده است” به معنی بند گون هایی می باشد که در قسمت های مختلف جوی های آب می بستند تا مسیر آب را توسط آن کنترل و هدایت کنند.
در ایام قدیم آب لوله کشی به شکل امروزه در شهر ها و روستا ها وجود نداشت و مردم برای تامین آب از چشمه ها و چاه ها استفاده می کردند، بدین ترتیب آب توسط جوی های سر باز به مناطق مختلف برده می شد و هر جا که نیاز بود مقداری از آب به داخل کوچه ها یا خانه های مسکونی برده شود سد و بند کوچکی از جنس چوب که به آن پته گفته می شد در داخل جوی خیابان یا کوچه قرار می گرفت و آب مورد نیاز را به داخل حوض یا آب انبار خانه هدایت می کرد.
از آب حوض یا آب ذخیره شده در آب انبار ابتدا برای مصارف مختلف از جمله شستشوی ظروف، اثاثیه منزل، لباس ها استفاده می شد و این آب چون حاوی گل و لای بود مردم صبر می کردند پس از ته نشین شدن گل و لای آن، برای آشامیدن و پخت و پز نیز از همان آب استفاده می کردند.
اما در این میان افرادی بودند که در زمان خشکسالی، نیمه شب ها که مردم خواب بودند دزدکی داخل جوی پته می بستند و آب را به خانه برده و حوض ها و آب انبار های شان را خارج از نوبت پر می کردند.
معمولا مردم متوجه این دزدی و سوء استفاده این افراد نمی شدند اما گاهی اتفاق می افتاد که فشار آب پته ها را از جا کنده و به جاهای دیگر می برد و ساکنان خانه های پایین تر با دیدن پته ها متوجه ماجرا می شدند.
پته های روی آب راز صاحبش را آشکار و او را رسوا می کرد و در نتیجه دعوا و درگیری میان آن شخص و دیگر ساکنان بر سر آب دزدیده شده، رخ می داد.
معنی پته: گذرنامه، بلیط / یا: بند یا وسیله ای که در جوی های شیب دار آب می بستند تا آب را ذخیره کنند.
پته کسی روی آب افتاد: رازش فاش شد.
مردم هم که پته را روی آب می دیدند می فهمیدند که عده ای دزدکی آب را برای خودشان می برند. اینجا بود که گفتند: پته شان روی آب افتاد. یعنی رازشان فاش شد.
پته روی آب افتادن یعنی آبروی کسی رفتن؛ لو رفتن کاری که سعی داشت مخفیانه انجام دهد.پته کسی را روی آب ریختن کنایه از برملا کردن اسرار آن شخص و بردن آبروی اوست.
همراهان عزیز ساعدنیوز ، زبان فارسی یکی از غنی ترین زبان های جهان است که در آن ضرب المثل های بیشماری وجود دارد. برای آگاهی بیشتر درباره این ضرب المثل ها با بخش ضرب المثل ساعدنیوز همراه باشید.بی صبرانه منتظر نظرات مفید و ارزشمندتان درباره این ضرب المثل جذاب هستیم.