به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز، باباطاهر عریان از عرفا و شاعران قرن پنجم هجری قمری،از شخصیتهای بیبدیل تاریخ تصوف و شعر ایران محسوب میشود که با سرودن دوبیتیهای زیبا به شهرت رسید. او زندگی در عزلت را انتخاب کرده بود، همچنین علاقهای به ثبت وقایع شخصی زندگی خود نداشت، به این جهت تاریخ زندگی او در هالهای از ابهام قرار گرفت و اکنون اطلاعات دقیقی از زندگانی او در دست نیست. فقدان اطلاعات درباره این عارف بزرگ سبب شد که برخی شخصیت او را ساختگی و به دور از واقعیت بدانند.
باباطاهر شاعر و عارف مشهور دوره سلجوقیان، با سرودن دوبیتیهای ساده و روان به شهرت رسید. او عارفی دلسوخته، شوریدهای آشفته و رندی قلندرصفت بود که لقب «سوتهدل» به خود میداد. نوشتهها و ترانههای باباطاهر عریان ورد زبان مردم عامهای بود که از درس و مکتب به دور بودند و زبان ساده را میپسندیدند، همچنین نغمههای سوزناک او بر زبان پیشهوران و چوپانان از زن و مرد جاری بود. یکی از مهمترین دوبیتیهای وی که هنوز در بین مردم زمزمه میشود، دوبیتی زیر است:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد / که هرچه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد / زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

باباطاهر در طول زندگی خود، به لقبهای مختلفی خوانده شد. «بابا» مشهورترین لقب وی بود که آن را معادل مرشد و پیر میدانند. بیشک این لقب که بیشتر در همدان زادگاه او رایج بود، برای تکریم و تفخیم شیخ و دیگر عرفا استفاده میشد.
«عریان» یکی دیگر از لقبهای باباطاهر بود که کاربرد آن در منابع، از قرن 9 هجری قمری آغاز شد. این لقب که نشاندهنده دوری جستن او از علایق دنیوی بود، بعدها به مفهوم سر و پابرهنگی در معابر عمومی تصور شد. وجود روحیه قلندرمنشانه و درویشانه باباطاهر در کنار رفتار غیرمتعارف او، در شکلگیری این قضاوتها بیتاثیر نبود.
در برخی از منابع صفتهایی مانند «دیوانه»، «دیوانه فرزانه»، «شوریده» و «شیفته» را نیز برای باباطاهر به کار بردهاند. «لر» و «همدانی» از دیگر القابی هستند که باباطاهر به آنها خوانده میشد که یکی به قومیت و دیگری به زادگاه وی اشاره دارد؛ لر بودن او بیشتر بهعلت وجود گویش لری در دوبیتیهایش است.
عزیزا کاسهٔ چشمم سرایت
میان هر دو چشمم جای پایت
از آن ترسم که غافل پا نهی تو
نشیند خار مژگانم به پایت
