شجاعت تحسین‌برانگیز و اقدام هوشمندانه همسر رهبر معظم انقلاب در یورش شبانه به منزل رهبری

  چهارشنبه، 24 مرداد 1403 ID  کد خبر 403239
شجاعت تحسین‌برانگیز و اقدام هوشمندانه همسر رهبر معظم انقلاب در یورش شبانه به منزل رهبری
ساعدنیوز: در اواخر یکی از شبهای زمستان آن سال [1356] در خواب بودم که در زدند. از خواب بیدار شدم و طبق عادتم بدون اینکه بپرسم پشت در کیست، شخصاً برای باز کردن در رفتم. یک ساعت به اذان صبح مانده بود و افراد خانواده در اندرونی خوابیده بودند. در را که باز کردم، دیدم افرادی با مسلسل و هفت‌تیر ایستاده‌اند!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، ه نقل از پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، این روایت به زبان عربی در کتاب «انّ مع الصبر نصراً» -خاطرات خودگفته‌ رهبر انقلاب اسلامی از دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی- آمده است. این کتاب توسط دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای همزمان با ایام دهه‌ مبارک فجر انقلاب اسلامی منتشر شده و ترجمه‌ی فارسی آن نیز به زودی روانه‌ی بازار خواهد شد.

در اواخر یکی از شبهای زمستان آن سال [1356] در خواب بودم که در زدند. از خواب بیدار شدم و طبق عادتم بدون اینکه بپرسم پشت در کیست، شخصاً برای باز کردن در رفتم. یک ساعت به اذان صبح مانده بود و افراد خانواده در اندرونی خوابیده بودند. در را که باز کردم، دیدم افرادی با مسلسل و هفت‌تیر ایستاده‌اند! به ذهنم گذشت که آنها عدّه‌ای چپی هستند و قصد تصفیه‌ی مرا دارند؛ چون در آن زمان آقای بهشتی به من اطّلاع داده بود که چپی‌ها دست به کشتار و تصفیه‌ی اسلامگراها زده‌اند، و از من خواسته بود که هشیار و مواظب باشم. چپی‌ها در کرمانشاه شبانه به منزل آقای موسوی قهدریجانی ریخته بودند، دست و پای او را بسته بودند و قصد کشتنش را داشتند که در یک حادثه‌ی غیرمنتظره توانسته بود بگریزد و از مرگ نجات یابد. این مسئله هنوز در ابهام است و برای روشن شدن آن اقدامی نکرده‌ایم.

به محض آنکه چنین فکری به ذهنم آمد، فوری به بستن در اقدام کردم. آنها کوشیدند مانع بسته شدن در شوند، امّا ترس از مرگ به من قدرت بخشید و زورم بر آنها چربید و در را بستم. بعد به فکرم رسید که آنها ممکن است از دیوار بالا بروند یا از راه دیگری وارد خانه شوند. آنها با اسلحه‌ی خود شروع به کوبیدن به شیشه‌ی ضخیمی که روی در منزل بود، کردند و آن را شکستند. در همان حال که من به راهی برای نجات می‌اندیشیدم، یکی از آنها فریاد زد: «به نام قانون، در را باز کن». از این حرفشان فهمیدم که از مأموران ساواک هستند. خدا را شکر کردم که برخلاف تصوّر من، آنها از چپی‌ها نیستند. به سمت در رفتم و در را باز کردم. شش نفری حمله کردند و در میان درِ بیرونی خانه و درِ محیط اندرونی، با خشونت و بیرحمی مرا به باد کتک گرفتند. در آن هنگام مصطفی که دوازده سال داشت، بیدار شده بود و از پشت شیشه‌ی نازکی که میان من و آنها حایل بود، با حیرت و شگفتی به صحنه‌ی کتک خوردن پدر مینگریست و فریاد میزد. ساواکیها بیرحمانه به کتک زدن من با مشت و لگد ادامه دادند و مخصوصاً با نوک کفش خود به ساق پای من ضربه میزدند. سپس به من دستبند زدند و دستور دادند جلو بیفتم و به سمت داخل منزل بروم. به آنها گفتم: این جوانمردی نیست که خانواده‌ام مرا دست‌بسته ببینند؛ دستبند را باز کنید. دستبند را باز کردند و وارد خانه شدم. دیدم همسرم دلشکسته و ناراحت است و چهار فرزندش هم در اطرافش برخی خواب و برخی بیدارند. کوچکترینشان «میثم» بود که دو ماه داشت. به آنها گفتم: نترسید، اینها مهمانند!

مأموران ساواک به جست‌وجو و بازرسی خانه پرداختند و تا آشپزخانه و توالت را هم گشتند! همسرم اقدام جالبی کرد: وارد اتاقی شد که من مردم را در آن ملاقات میکردم. این اتاق دو در داشت؛ یکی به کتابخانه‌ام باز میشد، و دیگری به محیط اندرونی. همسرم اعلامیّه‌های محرمانه‌ای را که در اتاق بود، جمع کرد. و من نمیدانم چگونه متوجّه وجود این اعلامیّه‌ها در اتاق ملاقات شده بود و چگونه توانست بدون آنکه مأموران امنیّتی متوجّه شوند، وارد آن اتاق شود. حتّی من هم متوجّه این اقدامش نشدم، تا این که بعدها خودش به من گفت. او این اعلامیّه‌ها را جمع کرده بود و زیر فرش گذاشته بود تا ساواکیها آنها را پیدا نکنند. آنها وارد کتابخانه شدند، آن را وارسی کردند و مقدار زیادی از کتابها و نوشته‌ها و اوراق مرا برداشتند، که تعدادی از آن کتابهای من هنوز مفقود است.

یک ساعت یا بیشتر، تمام گوشه‌کنارها و سوراخ‌سمبه‌های خانه را گشتند، تا اینکه وقت نماز صبح فرا رسید. گفتم: میخواهم نماز بخوانم. یکی از آنها با من تا محلّ وضو آمد. وضو گرفتم و به کتابخانه برگشتم و آنجا نماز خواندم. بعد یکی از آنها هم نماز خواند. ولی بقیّه نماز نخواندند و به بازرسی خانه ادامه دادند. حتّی یک وجب از خانه را نکاویده نگذاشتند! به نظرم من از مادر مصطفی قدری غذا خواستم و بعد از او خواستم مجتبی و مسعود را که پس از بیدار شدن، دوباره به خواب رفته بودند، بیدار کند تا با آنها خداحافظی کنم. هنگام خداحافظی به فرزندان گفته شد: پدرتان عازم سفر است. من گفتم لازم نیست دروغ گفته شود. و واقع امر را به بچه‌ها گفتم.


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
فتوایِ رهبر انقلاب در پاسخ به استفتای نگهداری سگ و گربه (107 نظر) نگرانی همسر رهبر معظم انقلاب از نداشتن شام برای پذیرایی کردن از مهمان آقا/ وقتی آن شب، در سفره غذا چیزی جز سینی نان و پنیر نبود... (72 نظر) الهام چرخنده: من که آبرو ندارم خودم را سنجاق کرده ام به اهل بیت (69 نظر) پسر الهام چرخنده: دیگر مادری به این اسم ندارم+عکس (35 نظر) لعیا زنگنه: افتخار می‌کنم در کشوری زندگی می‌کنم که رهبر آن از نسل حضرت فاطمه زهراست+ ویدیو (34 نظر) رونمایی از همزاد و بدل ترکیه ای رویا نونهالی، داور برنامه عصرجدید/ انصافا مو نمیزنن+عکس (28 نظر) نگاهی به چهره نچرال و متفاوت بازیگران و هنرمندان بدون آرایش+عکس/ الهام حمیدی، هدیه تهرانی، بهاره رهنما، لیلا اوتادی و... (28 نظر) خلاقیت خنده دار قصاب شیرازی برای کشاندن مشتری به مغازه حماسه آفرید!/ هنر نزد ایرانیان است و بس +عکس😆 (27 نظر) پنجمین سالگرد ازدواج سوگل طهماسبی با صدای بهنام بانی و این چنین برگزار شد+ویدیو/ خوشبخت بشین و عشقتون مانا😍 (25 نظر) صحبت های خنده دار آقای قرائتی: شب اول عروسی دوماد اومده پیش عروس میگه توحید و نبوت یعنی چی اونم گفته والا نمیدونم شب اول قبرمونه یا عروسیمون+ویدئو😂👌 (23 نظر) صحبت های خنده دار آقای قرائتی: یه آخوندی تو کشتی هر چی از کنار دستیش سوال کرد جواب نداد گفت من از عمامه و نژاد آخوند بدم میاد اونم عمامشو پرت کرد تو دریا و گفت بخاطر این پنبه... +ویدئو😂👌 (23 نظر) رونمایی از همزاد و بدل ترکیه‌ای فاطمه گودرزی، توران سریال لحظه گرگ و میش +عکس/ یکی از یکی معروف تر و هنرمند تر (17 نظر) خلاقیت منحصربفرد ساندویج فروش تهرانی برای کمک کردن به کودکان نیازمند+عکس/ فرشته زمینی لقبی برازنده شماست👌 (16 نظر) کیک تولد خاص و چند بعدی جورجینا برای تولد رونالدو با طرح ورزشی مورد علاقه اش / مبارکا باشه+عکس (15 نظر) خلاقیت خنده دار یک مادر ایرانی برای تزئین موز مهمانی حماسه آفرید/ مامان نگو هنرمند بگو+عکس (14 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
تاکید معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان اورژانس کشور بر گسترش همه جانبه اورژانس شوشتر
تجلیل از خبرنگاران و اصحاب رسانه و سایت های خبری توسط شهرداری و شورای شهر شوشتر
از پرسنل خوشروی شهرداری مرند تا ارباب رجوع خندان
سرنوشت حیرت انگیز ستاره های برنامه مردان آهنین با مجریگری فرامرز خودنگاه +جزئیات و تصاویر/ از قتل و اتهام های سنگین تا طلای خوش رنگ المپیکی
شجاعت تحسین‌برانگیز و اقدام هوشمندانه همسر رهبر معظم انقلاب در یورش شبانه به منزل رهبری
اختصاصی ساعدنیوز: برآورده ساختن آرزوی مادر سرپرست خانوار توسط بیت رهبری / نا امید از همه جا به بیت رهبری پیام دادم ...
فوت و فن خانه‌داری؛ 8 راز افرادی که همیشه خانه‌ای تمیز دارند
چه کسی پشت پرده ترکیب نهایی کابینه پزشکیان است؟
پزشکیان بخواهد دعوا کند، برمی‌گردیم سر خانه اول!
در مخالفت با وزیر پیشنهادی بهداشت: او برای مردم فلسطین ابراز ناراحتی نکرده است
پزشکیان وزرایش را تغییر خواهد داد؟
با این سایت همه روش‌های کلاهبرداری تلفنی و پیامکی را بشناسید / شما برنده جایزه شدید!
ممنوع الورودی ساعد سهیلی به دُبی ؛ ماجرا از چه قرار است؟
این مجموعه سوارکاری قتلگاه اسب‌ها شده + فیلم
استعفای دکتر "فرهاد دانشجو" رئیس دانشگاه تربیت مدرس
منتخب روز   
واکنش معنادار و عجیب پسر مسعود پزشکیان به استعفای ظریف + عکس یکی از غمگین ترین سکانس های شهرزاد/ مرگ جمشید خان پلاکاردی از محمدرضا شاه در دستان مردم به شکل دراکولا با شاخ های شیطانی+عکس/ نوشتن لقب هایی در شان چهره منفور پهلوی نگاهی به قاب دو نفره چهره‌های سیاسی با مادرشان؛ از حسن روحانی و خاتمی تا هاشمی رفسنجانی و جهانگیری+عکس/ جای خالی تصویر رئیس جمهور شهید با مادرشان با این قاب پر شد! شباهت معنادار و پُرمفهوم درب ورودی خانه رهبر معظم انقلاب و امام خمینی(ره)+عکس/ دری آهنی و کوچک با ساده ترین و بدون تجملات ترین حالت ممکن چهره غمزده و عرض تسلیت صمیمی جمشید هاشم پور به شهاب حسینی در مراسم تشییع پدر جوانش/ روحش شاد و یادش گرامی+عکس (فیلم) فیلمبرداری بی‌شرمانه رضا پهلوی از معاشقه دخترش لب دریا! 😳😳😳 / حاشا به غیرتت! احساسی ترین سکانس سریال عاشقانه جیران /ناصر الدین شاه: حکیم ازت میخوام ثمره این عشق رو نجات بدی قشنگترین سکانس سریال شهرزاد / فرهاد: عشق هر ناممکنی رو ممکن میکنه سکانسی فراموش نشدنی از سریال عاشقانه شهرزاد / وقتی شهرزاد و قباد برای اولین بار باهم تفاهم دارن (عکس) تصویری معنادار از تکیه رهبر انقلاب بر اسلحه هنگام سخنرانی / علی به وقت حماسه عصا به دست نمی‌گیرد ... سکانس پربازدید از سریال زخم کاری ؛ جواد عزتی و مهراوه شریفی رو در روی هم / مهراوه شریفی نیا: کِی دلت برا من تنگ میشه؟