یکی از نام های زیبایی که می توان برای دختران خود انتخاب کنید رعنا می باشد. معنی اسم رعنا در زبان عربی زن زیبا رو و بلند قد، بیان شده است. شما عزیزان همراه در ادامه می توانید با دیگر معانی، فراوانی و اسم های مشابه این نام دخترانه عربی آشنا شوید، پس تا پایان همراه ما باشید.
مشخصات اسم رعنا
- جنسیت: دختر
- افراد دارای این نام:63648
- ابجد کبیر321
- ابجد صغیر:15
- ریشه نام:عربی
- نام به انگلیسی:raena
- تلفظ به فارسی:رعنا
- تلفظ نام به انگلیسی:/raenā/
معنی اسم رعنا در ثبت احوال
۱- زيبا و دل فريب؛ ۲- زن خويشتن آرا؛ ۳- (در قديم) ويژگي آن كه يا آن چه به سبب داشتن ظاهر زيبا، قدرت، يا ثروت بسيار، خودخواه و گستاخ شده است؛ ۴- (به مجاز) بلند و كشيده؛ ۵- گلي كه از درون سرخ و از بيرون زرد باشد.
معنی اسم رعنا در لغت نامه دهخدا،فرهنگ فارسی و عمید
- لغت نامه دهخدا:رعنا. [ رَ ] ( ع ص ) یا رعناء. تأنیث ارعن ؛ زن ابله. ( از کشاف زمخشری ) . زن گول. ( دهار ) . زن گول و ...
- فرهنگ فارسی:( صفت ) مونث ارعن . ۱ - زن احمق و خود آرا زن گول و سست . ۲ - خود پسند متکبر . ۳ - خوب صورت زیبا خوشگ ...
- فرهنگ عمید:۱. زیبا و خوشگل. ۲. [مجاز] خوش قد وقامت، بلند: سرو رعنا. ۳. [قدیمی] زن گول و نادان. ۴. [قدیمی] زن ...
نام های هم آوا با رعنا
رعد،نعنا،درنا،رزانا،معینا،رجا
شعر با اسم رعنا
می آمد یار مست و تنها تنها
با نرگس پرخمار رعنا رعنا
چه خبر شهسوار رعنا را؟
که صف مورد گشت پامالش
دلاراما چنین زیبا چرایی
چنین چست و چنین رعنا چرایی
آه رعنا می شود هر چند رعنا می شوی
آرزو قد می کشد چندان که بالا می کشی
زمانه حله نو بست روی صحرا را
کشید دل به چمن لعبتان رعنا را
بی شاهد رعنا به تماشا نتوان رفت
بی سرو خرامنده به صحرا نتوان رفت
شمایل قند رعنا و طبع موزونت
هزار فتنه و آشوب در جهان انداخت
به بستان لطافت سرو باشد
ولی چون قد او رعنا نباشد
پیر عاشق پیشه ام، به کاین مصلای مرا
خدمتی را زیر پای شاهد رعنا کشند
زین نازکان رعنا، خسرو، گریز زیرا
در کوی شیشه کاران دیوانه می نگنجد
میی که ساقی رعنا ز خون مستان خورد
چه خوابها که بدان غمزه های کافر داد
هجر خواهد کشت اکنون که به چندین عاشقی
تاکنون ناکشته زان بی رحم رعنا مانده ایم
گر سخن زان قد رعنا گویم
بیش از آن است که زیبا گویم
من عاشقم، نه رعنا، کز دوست کام خواهم
کامم همین کزان در خاکی به کام خواهم
جگر خارای پیکان غمزه خوبان، رو، ای رعنا
که نآرد نازنین طاقت ز ناخن پشت خاریدن
هست نالان سوخته جانم مرم، ای کبک رعنا
گر ز مردار استخوانی بشنوی بانگ کلاغی
زعشق آن گل رعنا همه شب
چو بلبل ناله و افغان برآور
سادگی باغیست طبع عافیت آهنگ را
وقف طاء و سان رعنا کن گل نیرنگ را
با بزرگیهای شیخ آسان که میگردد طرف
پیش این جا موس رعنا سامری گوساله است
امتیازی در میان آمد دورنگی نقش بست
کرد (بیدل) ساغر ما را گل رعنا شراب
بحسن قامت رعنا مباد غره برائی
هزار سدره درین باغ پایمال گیاهست
پشت و روئی نتوان بست بر آئینه دل
گل این باغ محال است که رعنا باشد
غیرت آن قامت رعنا بلند افتاده است
یک سر مژگان اگر مردید سر بالا کنید
بقدر ناز معشوقست سعی همت عاشق
نگاه ما بلندی کرد تا سرو تو رعنا شد
در گلستان چمن پردازی پیراهنت
بال طاوسان رعنا رخت آتشکار بود
در گلشنیکه اوست چه شبنم کدام رنگ
یعنی دعای بوی گل آنجا نمیرسد