به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از خبرآنلاین، این یک تحول مهم هم برای ایران و هم برای سازمان همکاری شانگهای محسوب می شود. ایران با پیوستن به سازمان شانگهای قادر خواهد بود تا ظرفیت ژئواکونومیک خود را به طور کامل توسعه دهد. با اینکه ایران مدت های مدید است مقادیر زیادی نفت به چین، هند و دیگر کشورها صادر می کند اما این کشور به شکلی واقعی با فعالیت های اقتصادی منطقه اوراسیا پیوند نخورده است. در سال های اخیر با توجه به آنکه همکاری منطقه ای در اوراسیا به جنب و جوش افتاده، اهمیت ایران نیز افزایش یافته است. ایران از ابتدای 2022 تعاملات سطح بالای خود با بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی را تقویت کرده و حجم تجاری ایران با کشورهای سازمان همکاری شانگهای از یک روند صعودی حکایت دارد و نشان دهنده ظرفیت همکاری اقتصادی ایران با منطقه اوراسیاست. پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای همچنین یک بازشناخت نفوذ فرهنگی یا تاریخی ایران نیز قلمداد می شود.
با اینکه ایران عمدتا به عنوان یک قدرت در خاورمیانه نگریسته شده، اما از لحاظ تاریخی یک کشور مهم در آسیای مرکزی محسوب می شود. قدرت امپراطوری پارس و پادشاهی ایران مدرن به افغانستان و آسیای مرکزیِ امروزی کشیده شده بود. زبان فارسی زمانی زبان دوران مدرن اولیه در اوراسیا بود و فارسی زبانان امروز هم می توانند با تاجیک ها ارتباط برقرار کنند. نفوذ تمدن پارسی در حوزه مذهب ، ادبیات و معماری آسیای مرکزی نیز به ضوح قابل مشاهده است. بنا بر این، عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای یک احیای نمادین از نفوذ تاریخی این کشور در منطقه آسیای مرکزی محسوب می شود. برای ایران که حس قوی افتخار ملی دارد، اهمیت آن بدیهی و مسلم است. به طور متقابل، پیوستن رسمی ایران از اهمیت فراوان برای سازمان همکاری شانگهای برخوردار است.
اول، این امر ثابت کننده و مقوم باز بودن و روحیه جامعیت سازمان همکاری شانگهای است. به دنبال پذیرش هند و پاکستان به عنوان اعضای رسمی در سال 2017، سازمان شانگهای با پیوستن به این گروه را پذیرفت که نشان دهنده این است که سازمان شانگهای مداما در حال جذب خون جدید است و همچنین منعکس کننده جذابیت بی پایان سازمان همکاری شانگهای است.
دوم، پیوستن ایران ممکن است الهام بخش یا کمک کننده به «چشم انداز اوراسیایی جدید» سازمان همکاری شانگهای و حتی ایده های توسعه جدید باشد.
سازمان همکاری شانگهای در ابتدای تاسیسش به شکل عمده ای بر همکاری منطقه ای به ویژه پرداختن به موضوعات امنیتی و اقتصادی مرتبط با آسیای مرکزی تمرکز داشت. با پیوستن هند، پاکستان و ایران به طور متوالی، حوزه ها و مباحث سازمان همکاری شانگهای به طور طبیعی افزایش می یابد. سازمان همکاری شانگهای در دوره جدید در حال دستیابی به درک عمیقتری از پیشینه منطقه اوراسیا به عنوان چهارراه تمدن های مختلف است و حتی ضروری است که سه منطقه آسیای مرکزی، جنوب آسیا و غرب آسیارا در قالب یک سیستم هماهنگ و منسجم به عنوان «چشم انداز اوراسیا»، در نظر گرفت.
سوم، روح مستقل سازمان همکاری شانگهای بیش از پیش تقویت شده و خود را ثابت کرده است. سازمان شانگهای یکی از معدود سازمان های بین المللی چندجانبه در جهان است که به هیچ وجه شامل کشورها یا نیروهای غربی نیست.
کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای یک سیاست خارجی مستقل را دنبال می کنند و ایران همواره به عنوان یک کشور دارنده استقلال دیپلماتیک شناخته شده است. سازمان شانگهای و ایران قطعا یک تعامل برد-برد و موقعیت دو طرفه را شکل می دهند که به ایجاد سازمان شانگهایی قویتر و ایرانی بهتر منتهی خواهد شد.
چین و ایران شرکای راهبردی جامع هستند و این رابطه نیز به یمن همکاری چین-ایران ذیل چارچوب سازمان همکاری شانگهای، نشان دهنده آینده ای روشن تر خواهد بود.