جوک های خنده دار
گفتن جوک های خنده دار می تواند حتی برای دقایقی موجب شادی و خنده اطرافیان و دوستان شود، در ادامه گلچینی از بهترین جوک خنده دار برای شما عزیزان گردآوری کردیم با ساعد نیوز همراه باشید.
مامانم گفت توی دفترچه های تلفنش بگردم دنبال شماره ی تلفن خانوم دکتر صمدی !
بعد از دو ساعت تلاش هرچی بهش میگم همچین اسمی نیست
میگه چشماتو باز کن مگه میشه نباشه ؟
هیچی دیگه الان همه دفترچه هارو دادم به خودش
حالا پیداش کرده میگه : ایناها دیگه کوری نمیبینی ؟؟؟
اینم شماره ی خانوم دکتر فرامرزی !!!
اگه فردا یکیو دیدین سر چهارراه میرداماد نشسته داره با قاشق روی قابلمه می کوبه و مردم براش پول میریزن بهش سلام کنین
اون منم !
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
سه خانم امریکایی انگلیسی و ایرانی تصمیم می گیرن لباس چرم مشکی بپوشند و عکس العمل شوهرانشان را ببینند
شوهر امریکایی :
وای عزیزم تو زن رویاهای منی
شوهر انگلیسی :
خیلی خوشحالم از اینکه تورو دارم
شوهر ایرانی :
شام چی داریم لواشک ؟
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
چند روزه بدجور سرما خوردم
دیشب مامانم میگه پسرم فردا نرو سر کار، عزیزم استراحت کن!
منم نرفتم.
هیچی دیگه از صب ساعت ۶ دارم کابینتا رو دستمال میکشم
بعدش باید دیوارای آشپزخونه رو تمیز کنم
الانم داره فرشای پذیرائی رو جمع میکنه که بشورم
سلطان غم مادر
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
روش های کاهش وزن در کشور های مختلف :
تایلند : خوردن غذاهای تند
انگلستان : خوردن غذا در پرس های کوچک
– اندونزی : روزه گرفتن
– لهستان : مصرف غذاهای خانگی
– آلمان : خوردن صبحانه کامل
– ایران : از شنبه
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
طرف دندونش درد می کرده میره دکتر میگه: همه رو بکش بجز اونی که درد می کنه
دکتر میگه چرا ؟
میگه: بذار مثل سگ تنها بمونه !
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
دلیل اینکه کیبورد دو تا شیفت داره اینه که
.
.
.
یکیشون شیفت صبح ها بیاد یکیشون شبا که خسته نشن
خوب من برم دنبال اکتشافات بعدی
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
اتوبوس حامل زنان تصادف میکنه وتمام زنان کشته میشن !!
همه شوهران خوشحال بودن جز یه مرد که خودشو به زمین می زد وگریه میکرد ،
بهش گفتن توحتما زنت روخیلی دوست داشتی !!
مرده میگه نه ، آخه زن من از اتوبوس جا مونده بود
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
یادمه یه دفه تو بازار گم شدم
یه مرده گفت بیا وایسا پیشه من تا مامانت بیاد
منم از ترسم به مرده گفتم
آقا تورو خدا مامانم اومد بگو منو دزدیده بودین
لامصب حاضر بودم ربوده بشم ولی دسته ننم نیفتم
چون میگرفت منو مثه گربه میزد که چرا گم شدی ؟؟؟
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
با ناراحتی یه گوشه نشستم بابام اومده میگه چیه ناراحتی ؟
میگم پول ندارم
حوصلم سر رفته
داغونم !
دست کرد جیبش ۲تا تراول ۵۰تومنی بهم داده میگه برو یه کم خوش بگذرون !
نمیدونم چی شد که یهو دیدم وسط حالم بابام داره با لقد میزنه
میگه لندهور آخه حال جای خوابیدنه ؟؟؟
واقعا فرق بین بابای رویایی و بابای واقعیمو فهمیدم.
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
نشستیم با فک و فامیل اسم فامیل بازی میکنیم
داییم میوه از ‘ی’ نوشته
یه کیلو خیار..!!
هیچ جوریم زیر بار نمیره که قبول نیست
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
شبکه چهار راز بقا یه کرکس نشون داد
گوینده گفت شاید چهره ی این جانور بد هیکل و بد قیافه براتون آشنا باشه،
.
.
.
بابام گفت آره شبیه پسرمه
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
یه بار با یه دختره رفته بودم سفره خونه !
بعد یه نیم ساعت قلیون کشیدن دختره
گفته
کی آب قلیون تموم میشه بریم ؟
از اون موقع هروقت قلیون میبینم جیغ میکشم