حتما بارها برای شما نیز پیش آمده است که افراد نتوانسته اند ذهنتان را بخوانند و به همین خاطر از شما خواسته اند حرفتان را تکرار کنید. افرادی که چنین درخواستی را دارند در این مورد آگاهی ندارند که می توانند ذهن شما را بخوانند. آنها اینکار را به یک روش ثابت و همانند گذشته انجام می دهند.واقعیت این است که بیشتر افراد می توانند خواندن ذهن افراد را با آموزش های مخصوص، زمان، تمرکز و مجموعه ای از مهارت های خاص یاد بگیرند.خواندن ذهن کاری نیست که تنها از عهده روانشناسان بر بیاید. اگرچه این افراد تخصص لازم برای انجام اینکار را دارند اما سایر افراد نیز می توانند این موضوع را به خوبی یاد بگیرند.
علامت و راز افرادی که سعی در کنترل ذهن دیگران دارند
این که شما در یک رابطه باشید؛ به این معنا نیست که دیگر فردیت خود را از دست داده اید. شما هنوز هم فردیت خود را دارید و می توانید برای ارتقای شخصیت خود تلاش کنید و هویت تان تغییری نکرده است؛ اما آیا شخصی در زندگیتان هست که مدام سعی دارد هر طور که شده شما را تحت کنترل خودش در بیاورد؟ شاید این رفتار در وهله اول خیلی ماهرانه و زیرکانه به نظر برسد و متوجه این موضوع نشوید اما در این قسمت علائمی را به شما معرفی می کنیم که نشان دهنده این است که دیگران می خواهند شما را تحت کنترل در بیاورند و به شما صدمه بزنند.
اول نظر شما را می پرسند
این افراد هنگامی که می خواهند نظر یا پیشنهاد شما را بپرسند، خیلی مودب، متواضع و فروتنانه رفتار می کنند . آن ها خیلی خوب به حرف های شما گوش می دهند و در مورد هر نظرتان فکر می کنند. در سکوت به نقاط ضعف یا قوت شما فکر می کنند. بعد از این که نظر شما را فهمیدند، با کلماتی که گفته اید بازی می کنند تا شما را سردرگم کنند. این افراد سمی سعی می کنند هر طور که شده بدون این که خودتان بفهمید، نظر و عقیده تان را کنار بزنند و شما را تحت کنترل خودشان در بیاورند.
در زمین خودشان بازی می کنند
زمانی که شما در جمع کسانی باشید که با آنها آشنایی بیشتری دارید، قطعاً اعتماد به نفستان بالاتر است و بیشتر شرایط را تحت کنترل می گیرید و در نتیجه افراد کنترل گر هم ترجیح می دهند همیشه پیش افرادی باشند که از نظرات و عقاید آنها آگاه هستند و می توانند به راحتی آن ها را تحت کنترل بگیرند.
طبق محاسبات پیش می روند
هیچ کس بدش نمی آید با فردی صحبت کند که اطلاعات بسیار زیادی دارد و همه چیز دان است. افرادی که سعی در کنترل دیگران دارند، خودشان را همه چیز دان نشان می دهند و در نتیجه این رفتار سمیِ آن ها باعث می شود که خاموش شوید و می خواهند شما را با این رفتار تحت کنترل بگیرند.
حقیقت را پیچیده می کنند
یکی از شگرد های افراد کنترل کننده این است که حقیقت را خیلی پیچیده می کنند. فرقی ندارد که این حقیقت در مورد زندگی شخصی یا حتی زندگی کاری باشد. در هر صورت آن ها شما را سردرگم می کنند که باعث می شود؛ شما متوجه موضوع نشوید و در نتیجه به آن ها پناه می برید. آنها هر طور که بخواهند شرایط را مدیریت می کنند.
قوانین مخصوص به خودشان را دارند
افراد کنترل کننده خیلی آرام و تدریجی عمل می کنند. به گونه ای که شما متوجه رفتار آن ها نمی شوید. قوانین مخصوص به خودشان را دارند و شاید مدام محدودیت ها و استاندارد های خود را تغییر دهند و شما نمی توانید آن ها را پیش بینی کنید.
همیشه شما را غافلگیر می کنند
همانطور که در مورد قبل هم به این موضوع اشاره کردیم، این افراد عادت دارند همیشه غیرقابل پیش بینی عمل کنند، زیرا امید دارند زمانی که شما غافلگیر یا سورپرایز می شوید، به گفته آن ها گوش دهید. در نتیجه با انجام این کار شما را راحت تر تحت کنترل می گیرند.
شوخی های منفی دارند
یکی از بهترین رفتار ها در یک رابطه سالم حس شوخ طبعی است که باعث ایجاد سرگرمی و از بین بردن تنش ها می شود اما افراد سمی یا کنترلگر افرادی هستند که از شوخی به عنوان یک سلاح استفاده می کنند. یعنی ممکن است با یک لبخند به شما توهین کنند، و فحاشی هم انجام دهند و آن را یک نوع شوخی بدانند و اگر شما از دست آن ها ناراحت شوید، احتمالا می گویند که چقدر بی جنبه هستی، من فقط شوخی کردم. این موضوع از لحاظ روحی شما را درگیر می کند.
شما را تحت فشار قرار می دهند
زمانی که می خواهید یک تصمیم مهم بگیرید، به زمان و دقت بالا نیاز دارید اما افراد سمی و کنترل گر در اطراف تان، باعث می شوند که بی صبر شوید؛ ندانید که باید دقیقاً چه کار کنید و در نتیجه احتمال این که تصمیمات درستی بگیرید، کمتر است زیرا تحت فشار تصمیم گیری می کنید.
پاسخ های احساسی متفاوت دارند
افراد سمی ممکن است خشمگین شوند و اظهار کنند که این یک پاسخ احساسی در آن ها است. صدای خود را بالا می برند، در زبان بدن اغراق می کنند و از لحاظ احساسی شما و خودشان را درگیر می کنند.
دیگر صحبت نمی کنند
گاهی اوقات این افراد به طور کل گفت و گو با شما را کنار می گذارند. به طور کامل سکوت می کنند و به سوالات شما پاسخ نمی دهند. نسبت به نظرات تان نیز واکنش ندارند. همین باعث می شود که دلتان بخواهد فقط آن ها صحبت کنند و به هر چه که گفتند؛ گوش دهید.
مدام انتقاد می کنند
افرادی که شما را دوست داشته باشند، قطعاً به دنبال ایجاد اعتماد به نفس در شما هستند و شخصیت تان را تخریب نمی کنند اما افراد سمی و کنترل گر، مدام از شما انتقاد می کنند و می خواهند بگویند که اشتباه کرده اید و شما از این طریق تحت کنترل آن ها در می آیید.
خودشان را ابرقهرمان می دانند
افراد سمی و کنترل کننده شخصیت خود را به گونه ای نشان می دهند که شبیه به یک ابرقهرمان و نجات دهنده در زندگی تان هستند. اگر اشتباهی در زندگی بکنند، همیشه آن را تقصیر دیگران می اندازند و شما را شرمنده خودشان می کنند.
تظاهر به نادیده گرفتن دارند
این افراد به گونه ای زندگی خود را به شما جلوه می کنند که انگار خیلی وقت صحبت کردن با شما را ندارند و مجبور هستند که نادیده تان بگیرند. البته از این بابت شرمنده هستند اما شما پیش خودتان تصور می کنید که آن ها چقدر مهم و پرمشغله بوده که وقتی برای دیگران ندارند و همین باعث می شود به حرف های این فرد به ظاهر مهم، بیشتر گوش دهید.
همه چیز را به نفع خودشان تمام می کنند
این افراد خودخواه هستند. در خانواده، بین دوستان یا حتی در کنار همسرشان سعی می کنند که همه چیز را به نفع خودشان تمام کنند، زیرا شما را تحت کنترل می گیرند.
روش های کنترل ذهن دیگران
- عادت ها
- قدرت داستان ها
- نیاز به تعلق داشتن
- غریزه ها
- استفاده از تکنیک چماق و هویج
- حیله های ذهنی
- اشتیاق به چیره دستی
عادت ها
قبل از اینکه روش های فکر خوانی را یاد بگیرید باید ذهنتان را آماده کنید. این عادت ها با زندگی ما آمیخته شده اند و شاید یادمان نیاید که چگونه به عادت تبدیل شده اند. این عادت ها به سختی تغییر می یابند و با عادت های جدید جایگزین می شوند؛ اما تغییر آنها غیر ممکن نیست. یکی از روش های تغییر عادات بد، استفاده از تکنیک های ان ال پی می باشد. شما اگر بدانید که چه علمی پشت شکلگیری این عادات است، به راحتی می توانید آنها را تغییر دهید. این تغییر عادات می تواند همراه با کنترل ذهن دیگران باشد.یکی از راحت ترین روش هایی که می توان عادات جدید را در خودمان ایجاد کنیم، وصل کردن این عادات به عادت هایی است که الان داریم. این اتصال باعث می شود که شما راحت تر بتوانید عادت های بد را جایگزین عادت های خوب کنید.
قدرت داستان ها
همه ما در ذهنمان، تصویری از شخصیت خود داریم. اگر دقت کرده باشید می بینید که برای دیگران داستان هایی را تعریف می کنیم که به آنها بفهمانیم چه کسی هستیم و دلایل کارهایمان چیست. شما اگر بتوانید این تصورات شخصیتی را بفهمید و کامل درک کنید، با این مدل داستان ها ارتباط بر قرار کرده و می توانید کنترل ذهن دیگران را به دست بگیرید.به عنوان مثال، نوشتن با دست می تواند بخش هایی از مغزتان را فعال کند که این مورد باعث افزایش تعهد افراد به چیزی که نوشته اند، می شود.
نیاز به تعلق داشتن
تا به حال شده احساس کنید که شما را کنار گذاشته اند یا دیگر به شما اهمیتی نمی دهند؟ این حس عدم تعلق ممکن است باعث، ناراحتی، عصبانیت و شاید افسردگی شود. انسان موجودی است که نیاز دارد اجتماعی باشد، با دیگران ارتباط بر قرار کند و انگیزه درونی را برای خود به وجود آورد. افراد برای پذیرفته شدن تلاش زیادی می کنند و تنهایی را دوست ندارند. شما نیز می توانید از این ویژگی برای کنترل افکار دیگران استفاده کنید.
غریزه ها
تا به حال به این موضوع توجه کرده اید که هنگام تصادف دو ماشین به خودتان می گویید که نباید صحنه را نگاه کنم و با سرعت از کنارش رد می شوم؛ اما وقتی به صحنه تصادف می رسید ناخودآگاه سرعتتان را کم می کنید و به آن صحنه نگاهی می اندازید. خطر یکی از غرایزی است که انسان مجذوب آن می شود. غرایز قدرتمند اند و می توانند روی رفتار ما تاثیر بگذارند و ما را وادار به کاری سازند که نمی خواهیم آن را انجام دهیم.
استفاده از تکنیک چماق و هویج
در مقاله ذهن خوانی و کنترل افکار باید بگوییم که برای وادار کردن افراد، به انجام کاری که می خواهیم باید انرژی و وقت زیادی را صرف کنیم. جدا از انرژی ممکن است با پرداخت پول یا جایزه آنها را وادار به انجام کار کنیم. تکنیک چماق و هویج بدین صورت است که سیاستی را پیش می برد که هم دارای پاداش است هم تنبیه! دقیقا همانند سایت های شرط بندی. این سیاست افراد به انجام کار وادار می سازد. با استفاده از این تکنیک نیز می توانید کنترل افکار دیگران را به دست آورید.
حیله های ذهنی
به احتمال زیاد با عبارت خطای دید آشنا هستید، در روانشناسی نیز چنین خطایی وجود دارد که به خطای شناختی معروف است. مغز ما گونه است که می تواند به سرعت نتیجه گیری کند که در برخورد با اتفاقات، تصمیمات سریع می گیرد و ما را دچار خطا های ادراکی می کند. شما نیز می توانید از این تکنیک برای کنترل افکار دیگران استفاده کنید.
اشتیاق به چیره دستی
چیزی که بیشتر از پاداش، افراد را مشتاق یادگیری می کند، مسلط شدن بر روی مهارت ها است. به دست آوردن موقعیت اشتیاق افراد را به بالا بردن اطلاعات بیشتر می کند. شما می توانید یکی از الگو هایی باشید که این اشتیاق را در افراد به وجود می آورد و با کمک آن ذهنشان را کنترل می نماید.به عنوان مثال، استقلال دادن به افراد در کار، انگیزه آنان را به چیره دستی بالا می برد و یا اگر کار سختی را به آنان بدهیم، انگیزه فرد را برای انجام آن بالا می بریم.
مهارت های مورد نیاز برای خواندن ذهن دیگران
برای خواندن ذهن دیگران لازم نیست که راه های پر پیچ و خمی را بروید؛ بلکه فقط داشتن اشتیاق یادگیری کافی است. برای اینکه بتوانید تسلط کاملی را روی مهارت های ذهن خوانی پیدا کنید باید این تکنیک ها را به طور مکرر تمرین نمایید. این تمرینات نیازی به گوی و چوب جادویی ندارد و فقط نیاز دارد که ذهن را از حواس پرتی ها خالی نمایید. این را بدانید که مدت زمان مسلط شدن روی تکنیک ها برای هر فرد متفاوت است. خطاب به افرادی که به تازگی می خواهند این روش را یاد بگیرند، علاوه بر پاکسازی ذهن، باید تمام افکار منفی، مزاحم، ناراحت کننده، استرس و اضطراب را از خود دور کنند. به آینده و گذشته فکر نکنند و در زمان حال زندگی کنند. تمرینات یوگا می تواند به تقویت تمرکزتان کمک بسزایی کند. مهارت های مورد نیاز ذهن خوانی عبارت است از:
- دیدن و ندیدن
- باز کردن روح
- تمرکز بر روی فرد
- شروع مکالمه و گفتگو با فرد
دیدن و ندیدن
یکی از روش های ذهن خوانی دیدن و ندیدن است. شما باید مدت زمانی را صرف دیدن فردی کنید که در کنارتان است با ثبت تصویر صورت، چشم ها، زبان بدن، موها، ژست و سایر جزئیات در ذهنتان شروع کنید. بهتر از جزئیات دیگری را هم که در کنار آن فرد قرار دارد را نیز به ذهنتان بسپارید. سعی کنید ذهنتان را دسته بندی نمایید مانند کتابخانه ای که با دیواره ها نوع کتاب ها را از هم جدا کرده است. تمام افرادی را که در هر فرد مشاهده می کنید سعی کنید در ذهنتان در دسته ای جداگانه قرار دهید.سعی کنید که تصور هر شخص را به روش خاص خود به ذهن بسپارید. این کار باعث می شود انرژیی که در اطراف شما وجود را احساس کنید.
باز کردن روح
هنگامی که ذهن خود را از افکار منفی پاک کردید، باید انرژی اطراف خود را باز کنید. بدین گونه که به هیچ چیز فکر نکنیدو در زمان حال زندگی کنید. ذهن و روحتان باید با انرژی که از محیط دریافت می کند، غرق شود. همان طور که گفتیم بهترین راه برای این کار ورزش یوگا می باشد.
تمرکز بر روی فرد
حال برای شروع ذهن خوانی باید تمرکزتان را روی یک فرد خاص قرار دهید. به مدت ۱۵ ثانیه به چشمان فرد مقابلتان خیره شوید. سعی کنید از این مدت زمان بیشتر نشود؛ چرا که انرژی دریافتی از طرف مقابلتان مختل شده و احساس راحتی نمی کند. پس از آنکه ۱۵ ثانیه گذشت به طرف دیگری نگاه کنید و در ذهنتان تصویری از چهره و چشمان آن بسازید. حال می توانید حس کنید که انرژی این فرد چگونه است.سپس باید بدون حرف و سخنی، ساکت نشسته و اجازه دهید که افکار و احساسات آن ذهن و روح تان را پر نماید. حالا نوبت به خواندن ذهن فرد مقابلتان رسیده است.
شروع مکالمه و گفتگو با فرد
هنگامی که به این مرحله می رسید به راحتی می توانید، افکار و احساسات طرف مقابل را پیش بینی و کشف کنید. موضوع دلخواهتان را برای مکالمه با آن فرد انتخاب کرده و از او در رابطه با کار یا زندگی اش سوال نمایید. افکاری که به ذهن شما می آید دقیقا در ذهن آن فرد نیز به وجود آمده است.شما بلافاصله چیزی را که در ذهنتان است بیان کنید؛ چرا که طرف مقابل شما در حال فکر کردن به همان موضوع است.نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که باید به افکار احساساتی که به ذهنتان می آید احترام بگذارید؛ حتی اگر افکار مزاحم هستند. برای خواندن ذهن دیگران شما باید ذهنتان را برای ورود هر فکری باز نگه دارید.