خیلی از مردم دلشان میخواهد در حد اینشتین باهوش باشند، اما جالب است بدانید بهرهی هوشی (IQ) فقط 20 درصد از کیفیت عملکردمان را در زندگی تعیین میکند، در حالی که 80 درصد بقیه به هوش هیجانی (EQ) بستگی دارد. مطالعات نشان داده است 90 درصد کارمندان موفق از هوش هیجانی بالایی برخوردارند و درآمد سالانهی بالاتری دارند. مهمترین مشخصهی هوش هیجانی خودشناسی است. افراد دارای هوش هیجانی بالا علاوه بر اینکه خودشان را کاملا میشناسند، به خوبی میدانند دیگران در موردشان چه فکری میکنند. این افراد مهارت باورنکردنیای در تأثیرگذاری دارند و میتوانند طرز رفتارشان را طوری تنظیم کنند که باهوشتر به نظر برسند. در ادامه با چند ترفند ثابت شدهی علمی آشنا خواهید شد که شما را باهوشتر از آنچه هستید نشان میدهند.
تحقیقات بسیاری نشان می دهد که به راحتی و در هر سنی که هستید می توانید بر روی مهارت های ذهنی خود تاثیر گذار باشید. شاید شما فکر کنید که تقویت این مهارت ها به قفسه های پر از کتاب های قطور و یا موضوعات عمیق و ریاضات مربوط باشد که شما سخت در اشتباه هستید چرا که با هوش شدن به موارد دیگری مربوط می شود. باهوش یا باهوش تر شدن به موضوعات دیگری که مهم تر هستند هم وابسته است که شما می توانید بر روی این مهارت ها هم کار کنید.
اگر یک دوره دانشگاهی را سپری میکنید یا این که فقط میخواهید در جمع دوستانتان با هوشتر به نظر برسید راههای زیادی وجود دارد، اما این ده نکته اثبات شده و حسابپسداده بهترین گزینههایی هستند که پیش روی شما قرار دارند. میتوانید با به کار بستن این ترفندها بر هوش و قریحه خود بیافزایید، و یا حتی در مواقع لزوم فقط باهوش به نظر برسید.
هیچ چیزی به اندازه اعتماد به نفس نشانه هوشمندی نیست. کسی که خودش را باور داشته باشد، دیگران هم باورش خواهند کرد. مطالعات نشان داده است اعتماد به نفس بالا موجب بهبود عملکرد افراد در زمینههای شناختی میشود. در نقطه مقابل، عدم اعتماد به نفس روی کیفیت عملکردهای شناختی تأثیر منفی میگذارد. اعتماد به نفس پایین فورا به چشم میآید و باعث میشود در نظر دیگران کمهوش جلوه کنید. پس اگر میخواهید دیگران باورتان کنند، قبل از همه خودتان باید به خودتان ایمان بیاورید.
زمانی که در یک جمع دوستانه، خانوادگی یا کاری، یکی از افراد ایدهای جدید را مطرح میکند، از ایده او استقبال کرده و با آرامش حرفهای او را تکرار کنید و بگویید که ایده جالبی است. با این کار نه تنها تیم شما فکر میکند که شما فردی با تدبیر هستید، بلکه از توجه شما بسیار لذت میبرند و به این باور میرسند که شما فعالانه به حرفهای طرف مقابلتان گوش میدهید و به خوبی ایدههای خوب را میشناسید.
همه دوست دارند مورد تایید قرار بگیرند. شما نیز خود را جای سایر افراد بگذارید، حرفهایترین افراد دوست دارند که همکارانشان نظراتشان را تصدیق کنند و مورد تعریف و تمجید آنها واقع شوند. بنابراین زمانی که همکارانتان یا رئیستان شروع به صحبت میکنند، با علاقه سر خود را به نشانه تایید تکان دهید تا به همه نشان دهید چه اندازه در بحث حضور دارید. فارغ از اینکه چه مقدار طرف مقابلتان باهوش است اما او خود را باذکاوت میداند و تایید او شما را نیز در نظرش باذکاوت جلوه میدهد.
اگر میخواهید باهوشتر به نظر برسید، از به کار بردن کلمات قلمبه سلمبه بپرهیزید و در عوض، سعی کنید مقصودتان را ساده اما تأثیرگذار منتقل کنید. با این حال سعی کنید دایره واژگانتان را گسترش دهید و معنی کلمات و عبارات سنگین و زیبا مانند جهان شمول یا پارادایم را بدانید و در جای مناسب به کار ببرید. این کار را باید برای توانایی انداختن گوهر دانش خود در خلال صحبتتان انجام دهید. استفاده نکردن از کلمات قلمبه سلمبه خیلی بهتر از به کار بردن نابهجای آن است پس مراقب باشید.
زمانی که کسی از شما سوالی میپرسد، شما نیز سوال بپرسید. البته اگر هیچ وقت به سوالها جواب ندهید این روش کاربردی نخواهد داشت. اما استفاده گهگاه از آن در راستای تاکتیک اصلی حتما کارساز خواهد بود. فرض کنید رئیستان از شما در زمینه نحوه پیشرفت پروژه میپرسد. به جای جواب دادن مستقیم، میتوانید بگویید که به خوبی در حال پیشروی است و سوال کنید که آیا همکارتان مواد اولیه مورد نیاز را آماده کرده است؟ در اینجا شما مانند یک رئیس رفتار کردهاید و همکارتان باید در مورد مواد اولیه توضیح بدهد.
برای نشان دادن هوش خود گاهی فخرفروشی کنید. برای مثال اگر در مورد کاری صحبت میشود که شما قبلا با موفقیت آن را انجام دادهاید، آن را بیان کنید و مطمئن باشید بار دیگر آن را تکرار خواهید کرد. البته مواظب باشید در این کار زیادهروی نکنید چون افراد باهوش، خوش فکر بودن و ذکاوتشان را فریاد نمیزنند بلکه نشان میدهند.
کارشناسان ارتباطات معتقدند اگر دو نفر دقیقا یک محتوای مشابه را بیان کنند، از این دو نفر شخصی باهوشتر به نظر خواهد رسید که از فن بیان بهتری برخوردار باشد. شخصی که کمی تندتر و رساتر صحبت کند، کمتر تپق بزند و از زیر و بم کردن صدایش کمک بگیرد؛ پرانرژیتر، بامعلوماتتر و البته باذکاوتتر به نظر خواهد رسید. بنابراین یکنواخت صحبت نکنید و گاهی حجم صدایتان را کم و زیاد کنید و به سطح انرژی کلامتان آگاه باشید. همچنین سعی کنید در حین صحبت ارتباط چشمی برقرار کنید.
نتایج یک پژوهش نشان داده است افرادی که در انجام کارها وقت تلف نمیکنند و هر کاری را تقریبا با همان سرعت مطلوبی که دیگران انجام میدهند، پیش میبرند باذکاوت به نظر میرسند. انسانها به طور معمول تمایل ویژهای به زمانبندی دارند و بر اساس برخی ویژگیهای ذهنی از جمله هوشیاری، آگاهی و نیت، افرادی را که در انجام کارها، همسرعت عموم مردم هستند، باهوشتر میبینند. پس اگر میخواهید باذکاوت به نظر برسید، از وقت تلف کردن بپرهیزید و البته پرسرعتتر از حد معمول نیز نباشید.
طرز لباس پوشیدن افراد روی برداشتی که مردم از شخصیتشان خواهند داشت، تأثیر میگذارد. افرادی که در انتخاب لباسشان دقت میکنند و سنجیده لباس میپوشند، باهوشتر به نظر میرسند. این در حالی است که پوشیدن لباسهای باز باعث میشود چندان باذکاوت به نظر نرسید، چرا که تمامی توجهات به سمت بدنتان جلب خواهد شد و دیگر کسی به اندیشههایی که در سر دارید توجه نشان نخواهد داد. طرز لباس پوشیدن افراد حتی روی کیفیت عملکردشان نیز تأثیر میگذارد. پوشیدن لباس مخصوص کار کیفیت کار شما را بالا میبرد. همچنین اگر چشمانتان ضعیف است به جای لنز از عینک استفاده کنید.
اگر به جای اینکه از همکارانتان سوالهای ساده بپرسید، خودتان جواب آنها را جستوجو و پیدا کنید، دانا و باذکاوت به نظر خواهید رسید. در مقابل، بهعنوان مثال اگر به جای اینکه خودتان در اینترنت پایتخت کشور پرتغال را بیابید از همکارانتان بپرسید و احتمالا آنها سراغ گوگل رفته تا بتوانند جواب شما را بدهند و احتمالا به این نتیجه میرسند که شما فرد کم هوشی هستید. برای باهوش به نظر رسیدن، باید تبدیل به غول جستوجوی اینترنتی شوید و جوابهایتان را از اینترنت پیدا کنید.
12 ماه پیش
1 سال پیش