به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از فرارو، در روزهای اخیر انتشار تصاویری از ساخت سفارتخانه آمریکا در شهر بیروت پایتخت لبنان، جنجالهای زیادی را به پا کرده است. سفارتخانهای که مساحت آن چیزی در حدود 43 هکتار است. یعنی دو و نیم برابر بزرگتر از مساحت کاخ سفید و 21 برابر بزرگتر از مساحت یک زمین فوتبال. این سفارتخانه، عملا عنوان دومین سفارتخانه بزرگ جهان را یدک میکشد. احداث آن در یک کشور کوچک در منطقه غرب آسیا، بسیار سوال برانگیز شده و جنجالهای گستردهای را به ویژه در میان کاربران شبکههای اجتماعی در لبنان ایجاد کرده است. سفارتخانه در دستِ ساخت آمریکا در منطقه عوکر واقع در 13 کیلومتری شمال بیروت واقع شده و از چیزی در حدود 90 هزار متر مربع ساختمان مسقف بهره میبرد.
پروژه ساخت سفارت توسط "دفتر عملیات ساختمان سازی و عمرانی OBO "وابسته به وزارت خارجه آمریکا اجرایی میشود. با این همه، یک سوال محوری و اساسی که در مدت اخیر به ویژه از سوی افکار عمومی کشور لبنان و البته ورای این کشور پرسیده شده و میشود این است که پشت پرده ساخت یک چنین مجموعه بزرگ دیپلماتیکی در کشور کوچکی نظیر لبنان چیست؟
به بیان سادهتر، آیا واقعا آمریکا به سفارت خود در لبنان که برخی آن را شبیه به پایگاههای سری دولت آمریکا در صحرای نوادای این کشور شبیه دانستهاند، صرفا به مثابه یک مرکز دیپلماتیک مینگرد؟ به نظر میرسد واشینگتن در احداث این سفارتخانه، به طور خاص به 3 مساله مهم توجه دارد.
به نظر میرسد که یکی از دلایل مهم اقدام آمریکا در احداث دومین سفارتخانه بزرگ جهان در کشور لبنان، رصد تحولات اراضی اشغالی باشد. مسالهای که نگرانیهای واشینگتن در رابطه با آن در سالها و به ویژه در ماههای اخیر افزایش قابل توجهی یافته است.
در سالهای اخیر، برگزاری انتخابات پیاپی در اراضی اشغالی در نوع خود از یک بنبست فراگیرِ سیاسی در این کشور خبر میدهد و در ادامه، قدرتگیری افراطیون صهیونیست در دولت نتانیاهو و تنشزایی و جنگطلبی آنها علیه فلسطینیها و البته اصرارهایشان بر طرح اصلاحات نظام قضایی که با اعتراضات و اعتصابات گسترده و به رو شده (این اعتراضات اکنون وارد هفته نوزدهم خود شده است)، همه و همه اسرائیل را در موقعیتی بسیار شکننده قرار داده است.
در این راستا، شماری از مقامهای سابق و البته کنونی اسرائیلی نظیر اسحاق هرتزوگ (رئیس جمهور اسرائیل) قویا هشدار دادهاند که اسرائیل چه در بعد داخلی و چه خارجی، با خطر جنگ داخلی و البته فروپاشی رو به رو است. در این فضا، آمریکا عملا با احداث یک مجموعه بزرگ دیپلماتیک در لبنان که نزدیک به اراضی اشغالی است، سعی دارد تا جای ممکن، دامنه کمکهای اطلاعاتی خود به تلآاویو را گسترش بخشد و در عین حال، تحولات پیرامونی این رژیم به ویژه در لبنان و سوریه را نیز با دقت بیشتری رصد کند.
البته که گمانهزنیها در مورد حضور شمار قابل توجهی از افسران نظامی و اطلاعاتی آمریکایی در سفارتخانه در حال احداث نیز تا حد زیادی این گزاره را تقویت میکند که آمریکا در لبنان، صرفا به دنبال فعالیتهای عادی دیپلماتیک نیست و اهداف دیگری را دنبال میکند.
یکی دیگر از گزارههایی که ناظران و تحلیلگران از آن به عنوان محرک عمده واشینگتن جهت احداث سفارتخانه 43 هکتاری اش در شهر بیروت یاد میکنند، ایجاد یک اتاق فرماندهی جدید در منطقه خاورمیانه است. این مساله در شرایطی که حضور نظامی آمریکا در منطقه کمرنگ شده و در مقابل، رقبای منطقهای دولت آمریکا نظیر ایران و حتی قبای جهانی آن نظیر چین و روسیه، وزن بیشتری پیدا کرده اند، از اهمیت قابل توجهی برخوردار میشود.
اینطور به نظر میرسد که آمریکا با تقویت حضور افسران نظامی و اطلاعاتی و البته کارشناسان سیاسی خود در سفارت جدیدش در لبنان، عملا سعی دارد تا طرح و برنامههای جدیدی را پیادهسازی کند. "دینگ لانگ" استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای میگوید: "به احتمال زیاد، بخش قابل توجهی از کارکنان سفارت آمریکا در لبنان از افسران نظامی و اطلاعاتی تشکیل میشوند. به بیان دیگر، کارکردهای اطلاعاتی و نظامی سفارت آمریکا در لبنان به مراتب فراتر از نقش دیپلماتیک آن است".
برخی از ناظران و تحلیلگران، سفارت جدید آمریکا در لبنان را مرکزی برای فرماندهی انقلابهای رنگی در خاورمیانه (مداخلات سیاسی آمریکا در کشورهای منطقه) توصیف کردهاند. برخی دیگر نیز آن را مرکزی برای هدایت فعالیتهای نظامی و اطلاعاتی این کشور در کشورهای خاورمیانهای عنوان میکنند. البته که برخی نیز به طور خاص آن را مرکزی برای رصد تحرکات جریانات مخالف با آمریکا نظیر ایران ارزیابی میکنند و به صراحت تاکید دارند آنچه که آمریکا در لبنان احداث میکند، نَه سفارتخانه بلکه یک مرکز جاسوسی پیشرفته است.
در این میان، دولت لبنان نیز به دلیل نیاز شدید به کمکهای مالی و نظامی اعطایی آمریکا، مقاومت چندانی در زمینه ساخت مجموعه به ظاهر دیپلماتیک انجام نداده است. توجه داشته باشیم که این مرکز، جدا از رصد تحرکات دولتهای رقیب و مخالف آمریکا در خاورمیانه، تا حد زیادی معطوف به جنبشهای فعال در این منطقه، که ذیل محور مقاومت فعالیت میکنند نیز میباشد. جنبشهایی که در سالهای اخیر هزینههای سنگینی را به منافع ملی آمریکا در منطقه خاورمیانه و وجهه بین المللی آن وارد کردهاند.
در نهایت باید گفت که یکی دیگر از محرکهای واشینگتن در احداث مجموعه به ظاهر دیپلماتیک عظیم خود در لبنان، معطوف به تلاشهای این کشور جهت حراست از هژمونی جهانیاش است. بر کسی پوشیده نیست که در سالهای اخیر، رقبای بین المللی آمریکا توانسته اند دامنه نفوذ و قدرت این کشور در منطقه راهبردی خاورمیانه را تهدید کرده و محدود سازند. این مساله جدا از اینکه اعتبار آمریکا نزد متحدان جهانیاش را تضعیف کرده در عین حال، اهرمهای قدرت قابل توجهی را نیز از دسترسِ آن خارج ساخته است.
از این رو، اینطور به نظر میرسد که مجموعه بزرگ دیپلماتیک آمریکا در شهر بیروت سعی دارد با استفاده از طیفی از دستورکارها در حوزههای نظامی، اطلاعاتی، قدرت نرم، اقتصادی، فرهنگی، و غیره، تا جای ممکن از هژمونی ادعایی آمریکا درخاورمیانه و جهان حراست کند. دغدغهای که البته چندین سال است آمریکا و نهادهای تحقیقاتی و پژوهشیاش در حوزه حکمرانی، معطوف به آن هستند و در این زمینه طرح و برنامههای مختلفی را نیز پیشنهاد میدهند.
بر این اساس، در ادامه راه و همزمان با افتتاح رسمی سفارتخانه آمریکا در لبنان، باید انتظار ظهور تحولات جدید در خاورمیانه و تغییر در نوعِ کنشگری واشینگتن را داشته باشیم.