به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از سیمرغ،
انتقام از شوهری که خیانت کرده
سوال کاربر
من 22 ساله و شوهرم 30 ساله است. دو سال از شروع زندگی مشترک مان گذشته است. تقریبا پنج ماه پیش متوجه خیانت شوهرم شدم. بعد از آن، من را ترک کرد و حتی یک زنگ هم به من نمی زند. برای طلاق در حال انجام روال قانونی هستم اما نمی خواهم بدون گرفتن انتقام، پایم را از زندگی اش بیرون بکشم. هنوز امید دارم که برگردد اما در ذهنم نمی توانم او را ببخشم. فکر انتقام و شیوه اش، خیلی اذیتم می کند. چطور باید انتقام بگیرم که بعد پشیمان نشوم؟
پاسخ کارشناس
مخاطب گرامی، از پیام شما مشخص بود که به لحاظ روحی بسیار آسیب دیده اید. قابل درک است که بهترین روزهای جوانی زندگی خود را تباه شده می بینید. متاسفانه مشخص نکردید ازدواج تان به چه صورت بوده است؟ آیاعشق و علاقه دو طرفه ای در زندگی بین شما دو نفر بوده یا نه؟ درباره زندگی مشترک دو ساله خود اصلا توضیحی نداده بودید که به چه شکل گذشته و آیا مقصر این اتفاق، فقط شوهرتان بوده یا شما هم نقش داشته اید؟ با این حال، چند نکته را خدمت تان عرض می کنم.
واکنش های رایج به خیانت همسر
می توان گفت واکنش های هیجانی که فرد از خیانت همسرش تجربه می کند، مشابه واکنش هایی است که بیماران در شنیدن خبر مبتلا شدن به بیماری بدخیم یا فوت یکی از عزیزان شان از خود نشان می دهند. در این مواقع، فرد دچار تنش شده و تاثیر منفی شدیدی بر او و رابطه مشترک شان وارد می شود. فرد در آن زمان واکنش های هیجانی منفی شدیدی از خود نشان می دهد و به دنبال علت خیانت است. انکار، شوکه شدن، خشم، افسردگی و در آخر هم پذیرش واکنش هایی است که فرد مورد خیانت واقع شده ممکن است از خود نشان دهد. در خور ذکر است، زوج هایی که روابط زناشویی خوبی داشته اند و درباره وفاداری همسرشان ایمان داشتند، شوک بزرگ تری را تجربه می کنند و سعی در انکار آن دارند. با این حال می توان گفت بروز خشم از واکنش های معمول در زمان هایی است که فرد از خیانت همسرش مطمئن شده و افکاری مانند موارد زیر در او شکل می گیرد: رفتارش غیر منصفانه بوده و قدر مرا ندانسته، مرا ساده لوح فرض کرده، در واقع تحقیرم کرده و ... . گاهی هم ممکن است فرد به دلیل اعتماد بی اندازه و غفلت از نشانه های شک برانگیز خشمگین شود و خودش را سرزنش کند. احساس آزردگی، نفرت و خصومت، استرس و اضطراب از آینده یا ترس از رها شدگی و افسردگی هم از دیگر اختلالات رایج در این ماجراست. در مرحله افسردگی فرد احساس و درک می کند که چیزهایی را از دست داده مثل اعتماد، احساس کفایت و شایستگی، ارزشمندی، جذابیت و شکسته شدن احساسات، احساس ضعف و ناامیدی برای تغییر شرایط. در این جا فرد احساسات منفی بسیار زیادی را تجربه می کند که در این زمان برای اعتماد و امنیت روانی رفته خود باید سوگواری کند و علاوه بر گریستن و درد دل کردن با یک دوست حتما از یک مشاور کمک بگیرد تا با تجربه کردن تنش کمتر، به مرحله پذیرش برسد.
با انتقام گرفتن به نتیجه منطقی نمی رسید
انتقام گرفتن را نه توصیه می کنم و نه پیشنهادی برای چگونگی انجامش دارم. الان شما بسیار خشمگین هستید و باید بدانید که با انتقام به نتیجه منطقی نمی رسید. مراحل قانونی طلاق شما در حال انجام است. آیا همسرتان اطلاعی دارد؟ البته بنا به گفته تان ایشان شما را ترک کرده و کوچک ترین تماسی ندارد اما به نظرم شما امید به برگشتش دارید. این یعنی کور سویی از امید برای ادامه رابطه در ذهن شماست. با توجه به درخواست طلاق، پرونده شما بر طبق قانون به مرحله مشاوره قبل از طلاق می رسد. آن جا فضایی است که شما از نزدیک با روان شناس در ارتباط هستید و تصمیم قطعی و درست خود را خواهید گرفت. این روزها تلاش کنید تا بیشتر به نقش خودتان در این اتفاق و آینده زندگی تان فکر کنید.