به گزارش پایگاه خبری تحلیلی به نقل از ایسنا، پیگیریها از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، که مجوز برگزاری کنسرت علیرضا قربانی در «تخت جمشید» را صادر کرده، حاکی از این است که درخواست برای مجوز برگزاری این کنسرت تقریبا نیمه دوم سال 1402 به این وزارتخانه داده شده و پس از بررسی فنی اداره کل پایگاههای میراث ملی و جهانی و تعیین ضوابط فنی و جزئی، طی تشریفاتی با صدور مجوز موافقت شده و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز اعلام شده است. سپس، فرایند برگزاری این کنسرت در تخت جمشید با استان فارس طی شده و ضوابط فنی کنسرت به اداره کل میراث فرهنگی استان فارس نیز برای رعایت، ابلاغ شده است.
همچنین گفته شده است میراث فرهنگی با برگزارکننده کنسرت حدود چهار تا پنج جلسه داشته است تا مطابق با ضوابط فنی، محل اجرای کنسرت و نصب باندهای صدا تعیین شود. برگزارکننده همچنین برای اجرای کنسرت در تخت جمشید تعهداتی داده و قراردادی هم امضا شده است، که با وجود پیگیریها از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و همچنین اداره کل میراث فرهنگی استان فارس، جزئیات تعهد و یا تعهدهای گروه اجرایی و یا برگزارکننده کنسرت علیرضا قربانی در تخت جمشید تا کنون مشخص و شفاف نشده و این پرسش مهم بیپاسخ مانده است که اگر در جریان کنسرت، خسارت و یا خدشهای به تخت جمشید وارد شود چه کسی پاسخگو خواهد بود و تعهدات در این باره چیست؟
البته گروه اجرایی کنسرت علیرضا قربانی پس از واکنشها و مخالفتهایی که برگزاری این کنسرت در تخت جمشید به دنبال داشت، توضیحاتی منتشر کرد مبنی بر اینکه «هیچ اسپیکری رو به بنای اصلی قرار نخواهد گرفت و نوع اسپیکرها بسته به شرایط ویژه انتخاب شده است. نورپردازی به صورتی است که هیچ نور مضری روی بنا تأیید نشود. تیم اجرایی ماهها برای سنجش صدای خروجی برنامهریزی کرده است. در تمام طول کنسرت، قبل و بعد از آن، هیچکس حق تردد به مجموعه اصلی را نخواهد داشت و هیچگونه عملیات ساخت و ساز و طراحی عمرانی در محوطه مجموعه انجام نخواهد شد.»
علیرضا عسگری چاوردی ـ مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید ـ نیز در توضیحات دیگری گفته است: «مکان برگزاری کنسرت موسیقی بیرون از تختگاه تخت جمشید و در فاصله 50 متری در زیر سطح ارتفاع 17 متری تختگاه انجام میشود. تختگاه تخت جمشید از بلوکهای سنگی بزرگ بنا شده است و ارتفاع آن از سطح زمین حداکثر 20 متر بوده است و ارزیابی کیفی منظر صوتی در مجموعه میراث جهانی تخت جمشید برای تمام بناهای این مجموعه طی یک طرح پژوهشی با دانشگاه هنر تهران به صورت میدانی انجام شده است. نتایج حاصل از بیشینه، میانه و کمینه صوت، متوسط شدت صوت، نمودارهای اسپکتروگرام و شدت انرژی صوت در قالب نقشههای گرافیکی این طرح نشان میدهد منبع تولید صدا باید از داخل تختگاه تخت جمشید جدا شود و به بیرون از محوطه انتقال یابد بنابراین در تمهید اجرای برنامه موسیقی این موضوع لحاظ شده است و مکان اجرا برنامه به بیرون از تخت جمشید انتقال داده شد.»
با این وجود، نظر برخی کارشناسان میراث فرهنگی در حوزه مرمت بر این است که توضیحات ارائه شده، به ویژه از سوی تیم اجرایی کنسرت مطابق با ضوابط برگزاری کنسرتهای بینالمللی در مکانهای تاریخی، بخشی از الزامات و ضروریات است و تعهداتی که برای اجرای کنسرت در مجموعه میراث جهانی یونسکو داده میشود، باید فراتر از اینها باشد.
ضرورت دارد کارشناسی دقیقتری برای سلامتسنجی تخت جمشید و همچنین تعیین میزان مقاومت آن در برابر صدا و درصد سلامت این اثر تاریخی، انجام شود. پرسش این است که آیا چنین اقدام کارشناسی پیش از برگزاری کنسرت انجام شده است و گواهی و یا سندی دال بر این موضوع وجود دارد؟ اگر تخت جمشید به عنوان میراث ملی و جهانی مراقبت ادواری میشود، لازم است اکنون که برگزاری کنسرت در آنجا واکنشبرانگیز شده است، نتیجه کارشناسی و بررسیهای مراقبت ادواری تخت جمشید شفافسازی شود.
از سوی دیگر، در روزهای گذشته بارها درباره برگزاری کنسرت در مکانهای تاریخی کشورهای دیگر همچون «آکروپولیس» یونان در تأیید برگزاری کنسرت در «تخت جمشید» پس از حدود چهار دهه، مثالهایی آورده شده است، اما بررسیها نشان میدهد تعداد کنسرتهای برگزار شده در مکانهای ارزشمند تاریخی همچون آکروپولیس (یونان)، ماچوپیچو (پرو) و کولوسئوم (ایتالیا) انگشتشمار بوده و به نوعی فرصتی نادر محسوب میشود که در انحصار نوازدگان و گروههای نامدار جهان موسیقی قرار گرفته و حتی گزارشهایی درباره مخالفتهای مقامات و ساکنان محلی و نگرانیهایی در مورد آسیب احتمالی به این مکانها و سوءاستفادههای تجاری نامناسب از آن بناهای ارزشمند تاریخی منتشر شده است.
از میان معدود پژوهشهایی که درباره میزان تخریبها و آسیبهای وارد شده به این بناهای تاریخی، که محل برپایی کنسرت و یا جشنهای پرجمعیت هستند، به گزارشی که سال 2008 میلادی گاردین منتشر کرده است، میتوان اشاره کرد که به بررسی آسیب کنسرتها به ویژه راک در بناها و محوطههای تاریخی بریتانیا پرداخته و در نتیجه اعلام کرده است که، «کنسرتهای راک در برخی از مهمترین ساختمانهای تاریخی بریتانیا، آنها را در معرض خطر آسیب ناشی از ارتعاشهای قدرتمند نت باس قرار داده است.»
محققان با بررسی و مقایسه فرکانسها در یکی از کاخهای بریتانیا، که محل برگزاری کنسرت بوده است، اعلام کردند «فرکانسهای باس که معمولاً در کنسرتهای پاپ در مقایسه با کنسرتهای کلاسیک بیشتر است، خطر آسیب را افزایش میدهند.»
اگرچه درآمد این کنسرتها برای کاخها و بناهای تاریخی حیاتی به نظر میآیند، اما تحقیقات نشان داده است «در طول برگزاری کنسرت، جابه جایی میز و صندلیها و تجهیزات و تکانههای ناشی از صدای موسیقی که باعث جابه جایی برخی اشیاء شده، بیشترین آسیب را وارد کرده است.»
بریتانیا از زمانی که این پژوهش انجام شده، دستورالعملهایی را برای چگونگی اجرای کنسرتها در مکانها تاریخی به ویژه کاخها و همچنین ضوابطی را درباره نحوه حمل تجهیزات سنگین روی زمین، تدوین و به پیمانکاران ابلاغ کرده است.
مطالعات نادری برای بررسی اثرات مضر صدا در بناهای تاریخی و میراث طبیعی، که به دلیل کنسرت موسیقی، ترافیک و غیره رخ میدهد، در دسترس است. در یک نمونه با عنوان «بررسی اثرات نویز بر میراث طبیعی و مصالح ساختمانهای تاریخی» که سال 2014 منتشر شده است، سطوح قدرت صوتی متمایز (بین80 تا 130 دسیبل) در مدت زمان تست نویز بین 1 تا 1200 دقیقه روی سنگهای آهکی فسیلی، که در ساخت و سازهای بسیاری از کاخها و مساجد امپراتوری عثمانی استفاده شده و همچنین روی گلسنگها، بررسی شده و نمونهها به منظور تعیین تغییرات سرعت صوتی، تخلخل، جذب آب بر حسب وزن، وزن واحد و مقاومت فشاری تکمحوری مورد آزمایش قرار گرفته است.
نتیجه این مطالعه و آزمایش نشان میدهد «مقداری ازهمپاشیدگی در سطح نمونههای سنگی که در معرض بیش از 80 دسیبل سطح نویز (آلودگی صوتی) قرار داشتند، مشاهده شده است. تخلخل ظاهری و جذب آب بر حسب وزن افزایش یافته و همچنین وزن واحد، سرعت صوتی و مقاومت فشاری نمونهها به دلیل اثرات نویز کاهش یافته است. پس از 127 دسیبل از سطح صوت، کاهش وزن زیادی در نمونههای مصالح ساختمانی آزمایششده، رخ داده است.»
نظر کارشناسان مرمت د بر این است که «صدا و ارتعاش میتواند بناهای تاریخی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد». مصداق آنها «عمارت مسعودیه» در تهران است، که زمانی به عنوان محل اجرای نمایش و موسیقی استفاده میشد، که گفته میشود به دلیل آسیبهای ناشی از صدا و ارتعاش عبور و مرور، اجرای آن برنامهها متوقف شد. هرچند این کارشناسان بعید میدانند میزان مقاومت و سلامت بناهای تاریخی ایران در برابر صدا، ارتعاش و نویز (صدای مزاحم) سنجیده شده باشد.
یک طراح و مهندس صدا در کنسرتهای پرجمعیتی که در داخل ایران برگزار شده است، به ایسنا میگوید که مقدار دسیبل تولیدشده در کنسرتهای پاپ که در ایران اجرا میشود (از نوع کنسرت علیرضا قربانی) بیش از 80 دسیبل و معمولا در حدود 110 دسیبل است، که با درنظر گرفتن نتجیه پژوهش «بررسی اثرات نویز بر میراث طبیعی و مصالح ساختمانهای تاریخی»، این مقدار صدای خروجی آسیب را محتمل میکند.
هرچند نیاز است پیش از اجرای کنسرت و یا برگزاری هر نوع فعالیت پرصدا و پرجمعیت دیگری در بناهای تاریخی، کارشناسی دقیقتری روی این موضوع انجام شود تا مشخص شود تولید صدا و ارتعاشها تا چه میزان در بناهای تاریخی ایران خسارت بار است و بنا پیش و پس از اجرای چنین برنامههایی، در چه وضعیتی به سر میبرد.
در واقع پیش از هر نوع تصمیمی درباره اجرای کنسرت در تخت جمشید ضرورت داشت سند کارشناسی از وضع موجود این بنای ارزشمند تاریخی ارائه شود، که نشان دهد این مجموعه تاریخی در برابر چه تنشهایی از جمله صدا و حرکت، در چه سطحی از مقاومت قرار دارد؟
درباره برپایی کنسرت در تخت جمشید، نظرات مثبت بسیاری از سوی کارشناسان مرمت، باستانشناسی، میراث فرهنگی و حتی بخشی از افکار عمومی نیز مطرح شده است و مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس هم بر این عقیده است که «برگزاری برنامههای فرهنگی و هنری، نشاط اجتماعی را بههمراه دارد و موجب رونق و توسعه گردشگری میشود» و موضوع مخالفت صرف با برگزاری کنسرت و یا رویدادهای فرهنگی در بناها و محوطههای تاریخی نیست، بلکه مسئله نگرانکنندهای که اکنون از سوی برخی کارشناسان میراث فرهنگی مطرح میشود، آن است که با توجه به وضعیت حال حاضر تخت جمشید، آسیب و خسارتها ممکن است همزمان با برپایی کنسرت مشخص نشود، اما روند فرسایش و تخریبها را تشدید کند و چند سال دیگر، اثر آن معلوم شود.
هرچند در بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی قوانین مفصلی درباره تخریب میراث فرهنگی وجود دارد که از ماده 558 تا 569 را شامل میشود و در تمامی این موارد اگر در باره اثر باستانی که ثبت ملی شده تخلفی رخ دهد، حداکثر مجازات در نظر گرفته میشود، اما بدون وجود سند کارشناسی و سنجشهای دقیق، چگونه منشأ آسیبهایی که در بلندمدت خود را نشان میدهند میتوان اثبات کرد؟ آن زمان چه کسی پاسخگوی خسارتهای جبرانناپذیر احتمالی در «تخت جمشید» خواهد بود؟