به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز، شاید کمتر کسی از این بازیکن انتظار دارد که نامش را در عرصه ی دیگری جز فوتبال بشنود اما جالب است بدانید سردار دو سالی است وارد رشته ی اسبدوانی شده و برگهای برندهای هم در این عرصه رو کرده است. این بازیکن، کلکسیونی از گرانترین و سریعترین اسبهای ایران را در اختیار دارد. همشهری سرنخ سال 94 با این پسر گنبدی زمانی که برای مسابقهی فوتبال به «پراگ» رفته بود به گفتوگو نشست تا درباره با اسبهای گرانقیمتش حرف بزند.
شاید کمتر کسی بداند که «سردار آزمون» یک اسب سوار حرفهای است. همه شما را به عنوان فوتبالیستی میشناسند که گل میزند. از چه دورهای با اسب و اسبدوانی آشنا شدید؟
از کودکی با اسب بزر گ شدم. از آنجا که در شهر من اسب سواری یک نوع سبک زندگی است بیشتر مردم فرزندانشان را از همان دوران کودکی با اسب آشنا میکنند، من هم در شش سالگی با اسب آشنا شدم.
به یاد دارید برای اولین بار در چه زمانی و چطور اسبسواری کردید؟
بله، مگر میشود به یاد نداشته باشم. هفت ساله بودم که سوار اسب شدم و برای اولین بار طعم اسب سواری را چشیدم.
خاطرهای از آن روزها به یاد دارید؟
نمیدانم باید از این خاطره به عنوان خاطرهی شیرین یاد کنم یا تلخ اما برای خودم خاطره ای جالب است که هر وقت یادش میافتم لبخندی روی چهرهام شکل میگیرد. اولین باری که سوار اسب شدم، از روی اسب افتادم ولی این از اسب افتادن باعث نشد از این حیوان بترسم بلکه دلیلی شد تا این خاطره همیشه در ذهنم باقی ماند که چطور باید سوار اسب شد و افسار اسب را در دست گرفت. اسب سواری برای خودش رسم و رسومی دارد که این را من از همان دوران کودکی درک کردم، متوجه شدم اسبها شوخی ندارند و کاملا سوارشان را درک میکنند.
در دوران کودکی و نوجوانی در خانه اسب داشتید؟
بله، یک اسب زیبا. من در دوران کودکی با اسبی که در خانهمان نگهداری میشد اسبسواری کردم.
چه کسی به شما اسب سواری یاد داد؟
تا جایی که به یاد دارم خودم یاد گرفتم. آنقدر زمین خوردم و اسبهای مختلف سوار شدم که امروز از دور اسب را ببینم متوجه میشوم که این اسب چندمرده حلاج است. (میخندد)!
می گویند پسران و دختران ترکمن روی زین اسب بزرگ میشوند، به نظرت درسته؟
پسرانمان از دیرباز تا امروز روی زین اسب بزرگ شدهاند. کمتر پسری در شهر من پیدا میشود که اسب سواری نداند اما دخترانمان این روزها زیاد اهل اسب سواری نیستند. این که گفتید بیشتر یک اصطلاح است. شاید این مثال به خاطر این موضوع پر رنگ شده است که ما ترکمن هستیم و اسب ترکمن هم جزو معروفترین اسبهای ایران است.
چه شد که «سردار آزمون» که یکی از گرانترین فوتبالیستهای ایران است تصمیم گرفت سرمایهاش را در رشتهی اسبدوانی خرج کند؟
من اولین اسبم را از آقای «حمید رادان» که یکی از پرورشدهندههای بزرگ اسب در ایران است هدیه گرفتم. راستش را بخواهید باید اعتراف کنم که این هدیه بهترین هدیهای بود که در طول عمرم گرفته بودم. از همانجا عاشق اسب شدم.
و بعد شروع کردید به خریدن اسبهای قدرتمند؟
دقیقا، از همان زمان شروع کردم به خرید اسبهای گوناگون.
چند سال است که وارد حیطهی اسبدوانی شدهاید؟
دو سال.
در خرید اسب چه شاخصه هایی مد نظرتان بود؟
قدرتمند بودن اسب، یکی از شاخصه هایی بود که به آن خیلی توجه میکردم اما باید اعتراف کنم که عشقی که میان من و اسب وجود داشت مهمترین چیزی بود که به آن اعتماد میکردم. بگذارید برایتان یک مثالی بزنم، فکر میکنم با این مثال درکم کنید. آیا شده که در یک جمع با یک نفر ارتباط بگیرید و دوست داشته باشید با او معاشرت کنید اما با افراد دیگر زیاد گرم نگیرید. من دقیقا در میان اسبها به این حس اعتماد میکنم، هر اسبی که با آن بتوانم ارتباط خوبی بگیرم یعنی همان اسبی است که دوستش دارم و عاشقش هستم.
دلیلتان از اینکه فقط روی اسبهای مسابقه ای سرمایه گذاری میکنید چیست؟
برخی از حسهای اسبها، شبیه انسانهاست. من ورزشکارم و همیشه حس رقابت دارم. اسبهایی که حس رقابت را در وجودشان دارند هم کم نیستند. همین اسبها میشوند اسبهای مسابقهای و توجه من را که خودم مسابقه دادن را دوست دارم جلب میکنند. این اسبها اصولا قوی هستند و عضلاتی مانند سنگ دارند و هیچ وقت از نفس نمیافتند. این شاخصهها و در کل مسابقه دادن برای من مهم بود. چیزی که من در اسب میبینم این نیست که فقط از آن کره اسب بگیریم و حیوان بیگناه را در یک اصطبل نگه داریم تا فقط بگوییم اسب داریم. اسب باید بدود باید مسابقه دهد. من برای عشقم به اسب و رشتهی اسبدوانی و لذت بردن از مسابقات اسبدوانی وارد این رشته شدم و روی اسبها سرمایه گذاری کردم.
در خرید اسب با چه کسی مشورت میکنید؟
با دوست صمیمی ام آقای شکیب که اطلاعات زیادی از اسبها دارد. او از لحاظ علمی و تجربی به من در خرید اسب هایم خیلی کمک میکند. آقای شکیب در حال حاضر مربی اسبهایم است.
سردار آزمون چند اسب در کلکسیونش دارد؟
پنج اسب که جزو بهترین اسب هایی هستندکه در ایران نگهداری میشوند و مسابقه میدهند. نامهایشان عبارتند از سریک، هچ دیو، ایلیا خان، شمبوم، آرکا.
از سریک برایمان بگویید.
سریک متولد اولین روز فروردین 93 است. جنسیت نر دارد و نژادش «تروبرد داخلی» است. تا کنون دو بار مسابقه داده است. برای اولین بار وقتی خیلی بی تجربه بود در مسابقه ی هفته قهرمانی کورس بهاره گنبدکاووس - در روز هفتم خرداد ماه امسال شرکت کرد و مقام اول را کسب کرد و یک بار دیگر هم در مسابقه ی هفتهی هفتم تابستانه تهران در مهر ماه امسال شرکت کرد و باز هم موفق شد مقام اول مسابقه را کسب کند.
سریک همان اسبی است که بعد از درخشش در جام ملتهای آسیا از «حمید رادان» هدیه گرفتید؟
بله، این اسب توانست در اولین تجربه اش و در مسابقهی هفتهی قهرمانی کورس بهاره گنبد کاووس یک رکورد تاریخی از خود به جا بگذارد. سریک با زمان یک دقیقه و 86 صدم ثانیه رکورد اسبهای دو ساله ی ایران را برای اولین بار از آن خود کرد. من در این مسابقه حضور نداشتم در آن زمان در اردوی تمرینی تیم ملی ایران بودم. پدر و خواهرم در غیاب من برای دیدن کورس سریک در مسابقه حاضر شدند و موفقیت سریک را به من اطلاع دادند. از همان روز اول که این اسب را دیدم بد جوری فکرم مشغول شد. خیلی زود اعتمادم را در طول چند دقیقه جلب کرد. چابک بود و جوان. به سریک اعتمادکردم.
چابک سوارش در مسابقه ی اول «کمال دالی چه عطا» بود و در مسابقه ی دوم «یاسر جرجانی».فکر میکنم هر چه تجربه ی سریک بالاتر برود قهرمانیهای بیشتری برایم خواهد آورد. سریک من را عاشق اسب و اسبدوانی کرد. این اسب شبیه به پدر و مادرش قوی است و میشد اعتماد به نفس بالایش را از حرکات و عکسالعملهایش دید.
در همان مسابقه اسب دیگری هم به نام شما در مسابقه شرکت داشت. نامش «ریو هپی» بود. او در این مسابقه به چه نتیجه ای رسید. «ریو هپی» دومین اسب من بود که در این مسابقه شرکت کرد. این حیوان هم توانست با یک دقیقه و دو ثانیه و 83 صدم ثانیه به مقام نایب قهرمانی برسد. هر دو اسب پیشتاز این مسابقه اسبهای من بودند.
شنیدهها حاکی از آن است که سردار آزمون گرانترین اسب ایران را هم خریداری کرده است. این گفته را تایید میکنید؟
بله. با افتخار باید بگویم اسب هایی که من دارم گرانترین اسبهای ایران هستند اما «هیچ دیو» گرانترین اسب کلکسیونم است.
میشود از قیمت این اسب بگویید؟
خیر، دوست دارم مانند یک راز باقی بماند. در همین حد بگویم که اسب خوب قیمت ندارد و بی قیمت است. از «هیچ دیو» که به «فانتوم ایران» معروف است و «غول سرعت» صدایش میزنند برایمان بگویید. «هچ دیو» به خاطر سرعت بالایش در کورس و قدرت عضلانی اش به فانتوم و غول سرعت معروف است. این لقبها را خود اسبدوانها و مردم برایش گذاشته اند. ژن خونی بسیار ارزشمندی دارد. پدر و مادرش خارجی هستند و جنسیتش نر است. در روز اول فروردین ماه 90 به دنیا آمده است و هم اکنون پنج ساله است. نژادش «تروبرد داخلی» است. تا کنون 33 بار مسابقه داده است که موفق شده است14 بار مقام اول مسابقات را از آن خود کند، 9 بار مقام دوم را کسب کرده است و چهار بار هم سوم شده است.
رکورد هچ دیو چقدر است؟
این حیوان موفق شده هزار متر را در 57 ثانیه طی کند. تا کنون چنین رکوردی در ایران به ثبت نرسیده است. بعد از ثبت این رکورد، لقب فانتوم گرفت.
و اسبهای دیگرتان؟
ایلیا خان و شمبوم، هر دوی آنها 18 ماهه هستند و به امید خدا چند ماه دیگر در مسابقات اسبدوانی شرکت خواهند کرد. بگذارید درباره ی این دو اسب زمانی حرف بزنم که در مسابقات مقام اول را کسب کرده باشند. من به اسبهایم اعتماد دارم اما میخواهم با مدرک از قدرت آنها بگویم.
تا کنون اسبهایتان آسیب هم دیده اند؟
سریک یک بار آسیب دید و خیلی من را نگران کرد. از آنجا که سریک را خیلی دوست دارم اگر مورد خیلی کوچکی برایش پیش بیاید سخت فکر و ذهنم درگیرش میشود.
سریک در مسابقه آسیب دید یا در تمرینات؟
در طول تمرین. اما این روزها وضعیت خوبی دارد و برای مسابقات بعدی آماده میشود.
اگر یک روز مجبور به فروش اسب هایتان بشوید از فروش کدام اسب بسیار ناراحت خواهید شد؟
من قصد فروش هیچ کدام از اسب هایم را ندارم و نخواهم داشت. حتی اگر پیشنهاد مالی خیلی زیادی هم داشته باشم.
چرا؟
چندی پیش دو مادیان داشتم که ژن بسیار خوبی داشتند ولی از کورس خارج شده بودند و فقط به من کره اسب هدیه میدادند که تصمیم به فروش این دو مادیان گرفتم. شاید باورتان نشد اما به محض اینکه آنها را فروختم پشیمان شدم، متاسفانه کاری نمیشد کرد معاملهای بود که پایش را امضا کرده بودم. فروش این دو مادیان آنقدر پشیمانم کرد که تصمیم گرفتم دیگر حتی به قیمت خیلی بالا هم اسب هایم را نفروشم. چون من برای تجارت و درآمد وارد این رشته نشدم و هدفم پول در آوردن نیست و فقط قصدم برای ورود به این عرصه، تفریح است به همین خاطر فروش اسبها ناراحتم میکند.