درباره کتاب آدمکش ها
کتاب آدمکش ها مجموعه ۵ داستان کوتاه از چارلز بوکفسکی، نویسنده آلمانی الاصل آمریکایی است.
این ۵ داستان عبارتند از:
- آدم کش ها
- این چیزیه که دیلن تامس رو کشت
- شیطان داغ بود
- کلاس
- نمی تونی یه داستان عشقی بنویسی
ویژگی های مشترک در این ۵ داستان یعنی مِی خوردن، زن، بی تفاوتی نسبت به دنیا، طنز و… همان فضایی است که تقریبا در همه آثار بوکفسکی دیده می شود.و نکته جالب این که در این داستان ها هم قهرمان داستان همان شخصیت هنری چیناسکی است که چارلز بوکفسکی در مابقی آثار خود نیز استفاده کرده است.
خلاصه کتاب آدمکش ها
در پنج داستان جذاب این مجموعه، با شخصیت های جالبی آشنا می شویم: مردی که در آستانه ی اولین تجربه ی دزدی در زندگی خود قرار می گیرد؛ نویسنده ای که قرار است مستندی از زندگی اش ساخته شود؛ شخصیتی که به دیدن نمایشی می رود که در آن، شیطان در قفسی اسیر شده است؛ مردی که برای مواجهه و حتی مبارزه با همینگوی اعلام آمادگی می کند؛ و کاراکتری که دوست دارد به هر طریق ممکن، به نویسنده ای مهم تبدیل شود. بوکفسکی در داستان های کتاب آدمکش ها، تصویری به یاد ماندنی از تنهایی و مشکلات افرادی بیگانه با جامعه ی پیرامون را ترسیم می کند.
درباره نویسنده کتاب آدمکش ها
هاینریش چارلز بوکوفسکی،( زاده ی 16 آگوست 1920 و درگذشته ی 9 مارس 1994) شاعر و داستان نویس آمریکایی بود.بوکوفسکی در شهر آندرناخ آلمان به دنیا آمد. بعد از فروپاشی اقتصاد آلمان در پی جنگ جهانی اول، خانواده ی او در سال 1923 به بالتیمور رفتند. بوکوفسکی بعد از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان لس آنجلس، دو سال را در دانشگاه شهر لس آنجلس گذراند و در دوره های هنر، روزنامه نگاری و ادبیات شرکت کرد. او در 23 سالگی، اولین داستان کوتاه خود را در مجله ای به چاپ رساند.بوکوفسکی در اوایل دهه ی 1950 در اداره ی پست لس آنجلس به عنوان پستچی مشغول به کار شد و بعد از دو سال و نیم، آن را رها کرد. او در سال 1955 به خاطر زخم معده ای تقریبا وخیم بستری شد. بوکوفسکی پس از ترک بیمارستان، دوباره شروع به نوشتن شعر کرد. او در سال 1957 با شاعر و نویسنده ای به نام «باربارا فیری» ازدواج کرد، اما آن ها در سال 1959 از هم جدا شدند. در پی این جدایی، بوکوفسکی دوباره شراب خواری را از سر گرفت و به نوشتن شعر ادامه داد.چارلز بوکوفسکی در 9 مارس 1994 در سن پدروی کالیفرنیا در سن 73 سالگی، اندکی بعد از تمام کردن آخرین رمانش، به خاطر ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. مراسم تدفین او به وسیله ی راهبان بودایی انجام شد. بر روی سنگ قبر بوکوفسکی این عبارت خوانده می شود: «Don't Try» یا «تلاش نکنید».
قسمتی از کتاب آدمکش ها
- از داستان آدم کش ها:
“یه قیافه ای به خودت گرفتی که انگاری کشتی هات غرق شده.”
“فقط از انگل بودن خسته شده م، تا مغز استخوانم خسته م.”
“دلت می خواد برگردی تو جامعه، هری؟”
“نه، اصلا. برعکس دلم می خواد از شرش خلاص شم.”
“راه خودکشی همیشه بازه.”
“می دونم.”
- از داستان کلاس:
“آقای چیناسکی؟”
“بله؟”
“من داستان تون رو خوندم. اون قدر به هیجان اومدم که خواب به چشمم نیومد. شما قطعا بزرگ ترین نابغه ی این دهه اید!”
“فقط این دهه؟”
“خب، شاید این قرن.”
“حالا بهتر شد.”
شناسنامه کتاب آدمکش ها
- نویسنده: چارلز بوکفسکی
- ترجمه: غلامرضا صراف
- انتشارات: نیماژ
- تعداد صفحات: ۶۴
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد