درباره کتاب لُرد اِجوِر می میرد
«lord edgeware dise» داستانی اثر آگاتا کریستی است که اولین بار سال 1933 در انگلستان منتشر شد. این کتاب یک سال بعد با عنوان «سیزده نفر سر میز شام» در آمریکا چاپ شد.داستان این کتاب مانند بسیاری از داستان های کریستی به کمک کارآگاه پوآرو پیش می رود. هرکول پوآرو در اجرای بازیگری به نام کارلوتا آدامز شرکت می کند و آنجا جین ویلکینسون بازیگر سینما از او می خواهد تا کمکش کند شوهرش لرد اجور به طلاق راضی شود. پوآرو موافقت می کند اما در ادامه متوجه می شود لرد اجور قبلا با طلاق موافقت کرده و نامه ای هم دراین باره برای همسرش ارسال کرده است. ویلکینسون منکر دریافت این نامه می شود. فردای آن روز بارزس جَپ به پوآرو و آرتور هستینگز اطلاع می دهد که لرد اجور در خانه اش کشته شده است. همان روز صبح خبر می رسد کارلوتا آدامز بر اثر مصرف زیاد ورونال مرده است، پوآرو کسی نیست که ارتباط وقایع را با هم در نظر نگیرد و معمایی جذاب شکل می گیرد.از روی کتاب «لرد اجور می میرد» سال 1934 فیلمی سینمایی ساخته شد. همچنین اقتباس دیگری از این داستان با عنوان «سیزده نفر سر میز شام» وجود دارد که ساخته ی سال 1985 است.
خلاصه کتاب لُرد اِجوِر می میرد
یک بازیگر آمریکایی که با لرد اجور ازدواج کرده است از پوآرو می خواهد که در گرفتن طلاق از همسرش به او کمک کند. پوآرو موافقت خود را برای کمک به ملاقات با شوهرش اعلام کرد. آن شب ، بازیگر زن در یک شام با سیزده مهمان دیده می شود که با یک خرافات مرتبط است. صبح روز بعد لرد اجور و یک بازیگر آمریکایی دیگر به قتل رسیده اند که هر کدام در خانه های خود هستند. پوآرو در مورد این قتل ها تحقیق می کند.
درباره نویسنده کتاب لُرد اِجوِر می میرد
آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته های او داشته است: بسیاری از قتل هایی که در کتاب هایش رخ می دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می گیرند.در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتا در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیرا شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد، کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه ی روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی شده بوده است. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان شناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی که او از آن ها دیدن می کرد را می توان در بیشتر داستان هایش که وقایع آن ها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می دهند، دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی های عشقی خارج از ازدواج مالووان، مدتی نسبتا طولانی دوام بیاورد.

درباره مترجم کتاب لُرد اِجوِر می میرد
محمد گذرآبادی در فروردین ماه سال ۱۳۴۵ در بندر انزلی متولد شد. او دارای مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشگاه هنر تهران است. وی در سال ۱۳۵۴ به همراه خانواده از تهران به انزلی مهاجرت کرد و تا پایان دوره متوسطه در سال ۱۳۶۳ آنجا ماند. در سال ۶۴ تا ۶۶ به سربازی رفت و بعد از آن برای ادامه تحصیل به تهران رفت؛ در دانشکده سینما و تائتر (دانشگاه هنر تهران) مشغول به تحصیل شد و در سال ۱۳۷۳ مدرک کارشناسی خود را گرفت. در سال ۱۳۷۰ با ترجمه مقالات هنری وارد کار ترجمه شد. در سال ۱۳۷۵ اولین ترجمه کتاب خود را به نام سبک استعلایی در سینما و تلویزیون منتشر کرد. از اواخر دهه هفتاد با ترجمه کتاب داستان از رابرت مکی به طور تخصصی روی بحث فیلمنامه متمرکز شد.
چرا باید کتاب لرد اِجوِر می میرد را خواند؟
داستان های جنایی آگاتا کریستی تنها داستان هایی برای سرگرمی نیستند. او صاحب قلمی است که سن و سال و جنسیت نمی شناسد و داستان هایش به نظر ساده می رسند. سادگی بعضی داستان های کریستی به قدری زیاد است که مخاطب مطمئن است می تواند همه چیز را حدس بزند و از این موضوع لذت می برد، هرچند کریستی نشان داده که در متعجب کردن مخاطب نیز موفق است. لرد اجور می میرد نیز یکی از داستان های اوست که فضاسازی و شخصیت هایی ملموس دارد و مخاطب را می تواند با خودش همراه کند. این داستان می تواند برای هرکسی که اندکی به معما علاقه دارد لحظات خوبی را فراهم کند. آثار کریستی برای علاقه مند کردن نوجوانان به خواندن کتاب نیز مناسب اند.
قسمتی از کتاب لُرد اِجوِر می میرد
مردم حافظه کوتاه مدتی دارند. آن همه علاقه و هیجانی که قتل جورج آلفرد سنت وینسنت مارش، بارون اجور چهارم برانگیخت خیلی زود به فراموشی سپرده شد و به امری مربوط به گذشته بدل گردید. حالا هیجانهای تازه ای جای آن را گرفته اند. ارتباط دوستم هرکول پوآرو با این پرونده هرگز آشکارا مورد اشاره قرار نگرفت. او ترجیح داد نامش فاش نشود. اعتبار آن به کس دیگری رسید، و پوآرو هم همین را می خواست. به علاوه، از دیدگاه خاص و شخصی پوآرو، این پرونده در ردیف شکستهای او بود. همیشه قسم می خورد که اشاره تصادفی یک غریبه در خیابان بود که او را در مسیر درست قرار داد. ممکن است این حرف درست باشد، اما نبوغ او بود که حقیقت ماجرا را کشف کرد. اگر هرکول پوآرو نبود، شک دارم که امکان تفهیم جنایت به مجرم وجود می داشت. بنابراین احساس می کنم زمان آن رسیده که هرچه درباره این ماجرا می دانم به روشنی به روی کاغذ بیاورم. تمام زیر و بم ماجرا را به طور کامل می دانم و باید بگویم با این کار، آرزوی یک خانم بسیار جذاب را نیز برآورده می کنم.
من یکی از ستایشگران همیشگی زیبایی جین ویلکینسون بودم. در نقشهای عاطفی اش مرا به وجد می آورد و من به خلاف کسانی که زیبایی اش را تایید می کردند اما بازیگری اش را نه، بر این باور بودم که او بازیگر فوق العاده ای است. شنیدن آن صدای مشهور و اندکی خشدار و جبرگرایانه که مرا بارها به هیجان آورده بود، و تماشای حرکت آرام و موثر دستی که به آرامی باز و بسته می شد، و پرتاب ناگهانی سر به عقب که باعث می شد موها از روی صورت به عقب بروند و من متوجه شدم همیشه در پایان یک صحنه دراماتیک اتفاق می افتد کمی عجیب و غیرعادی بود.
شناسنامه کتاب لُرد اِجوِر می میرد
- نویسنده: آگاتا کریستی
- ترجمه: محمد گذر آبادی
- انتشارات: هرمس
- تعداد صفحات:282
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
معرفی کتاب راز سیتافورد اثر آگاتا کریستی










































