ساعدنیوز
ساعدنیوز

پسر 17 ساله تبریزی به دست پدرش کشته شد

  چهارشنبه، 13 اردیبهشت 1402 ID  کد خبر 338773
پسر 17 ساله تبریزی به دست پدرش کشته شد
ساعدنیوز: مردی که در جنون آنی و در حالت خشم دست به قتل پسرش زده و حکم دادگاهش صادر شده بود، ماجرای این قتل را روایت کرد.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از همشهری آنلاین، ساعت 11 ظهر 23 آبان ماه سال 1400 بود که گزارش قتل دردناک پسری جوان به تیم جنایی پلیس آگاهی تبریز گزارش شد و تیمی از مأموران برای بررسی صحنه جرم و کشف رمز و راز این جنایت هولناک به همراه بازپرس ویژه قتل به محل حادثه اعزام شدند.

کارآگاهان به محض رسیدن به کوچه، با انبوهی از جمعیت مواجه شدند که مات و مبهوت وسط کوچه حلقه زده‌ بودند و وسط این حلقه مملو از جمعیت، جسم بی‌جان پسری جوان افتاده و مادرش بالای سرش شیون و گریه سر می‌داد؛ گریه‌ای که دل هر شنونده‌ای را به درد می‌آورد.

در جایی دور از این جمعیت و در گوشه‌ای خلوت، پدر این جوان روی زمین نشسته و سرش را میان دستانش گرفته بود. طوری که انگار کل دنیا روی سرش خراب شده است. همسایه‌ها به محض مشاهده پلیس به سمت آنان حرکت کرده و پرده از راز این جنایت برداشتند و گفتند: پدر این جوان، وی را کشان‌کشان از خانه به کوچه آورد و با استفاده از روسری خفه‌اش کرد.

با اظهارات همسایگان و شاهدان ماجرا، کارآگاهان پدر مقتول را دستگیر کردند و پدر در همان بازجویی اولیه به جرم خود اعتراف کرد.

پدری که قاتل پسرش شد

چند سال است که ازدواج کرده‌ای؟

34 سال قبل، وقتی 21 ساله بودم با دختر مورد علاقه‌ام ازدواج کردم. دختری که همه زندگی‌ام است و جانم را برایش می‌دهم. حاصل این ازدواج 2 پسر و یک دختر بود، فرزندانی که با تولد هرکدام خداوند را هزاران بار شکر می‌گفتیم.

از پسرتان برایمان بگویید.

پسرم علی، فرزند آخرمان بود؛ روی چشمان‌مان بزرگش کردیم. برایش برنامه‌ها و آرزوها داشتیم، اما وقتی 12 ساله شد رفت و آمد وی با دوستان ناباب آغاز شد. دوستانی که هرچه می‌کشیدیم از دست آنان بود، دوستانی که زندگی من، پسرم و خانواده‌ام را نابود کردند، دوستانی که ما را به خاک سیاه نشاندند. از وقتی با دوستان ناباب رفت و آمد کرد، به مصرف مشروبات الکلی و مواد افیونی روی آورد.

از دست کارهای علی، روزگار من و مادرش همیشه سیاه بود، حتی یک روز خوش هم نداشتیم. همه تلاش خود را برای ترک کردنش انجام دادیم. حتی با صاحب کارخانه‌ای که خودم در آن مشغول به کار بودم، صحبت کردم و دست علی را در آنجا بند کردم، اما بعد از مدتی با بهانه‌گیری‌های مختلف دیگر سرکار نرفت.

چگونه متوجه اعتیاد علی شدید؟

همیشه سرگردان و بیکار بود و با گردن کلفتی، از مادرش پول می‌گرفت. ساعت 2 شب به خانه می‌آمد و تا ظهر می‌خوابید. اما در کمال تعجب متوجه شدیم علی چند روزی است که صبح‌ها برخلاف روزهای گذشته اول وقت بیدار می‌شود. با توجه به غیرعادی بودن مسأله، با همسرم تصمیم گرفتیم وی را تعقیب کنیم.

در حین تعقیب با صحنه‌ای مواجه شدیم که در آن لحظه، کل دنیا روی سرمان آوار شد، صحنه‌ای که با دیدن آن، هزاران بار آرزوی مرگ کردیم، صحنه‌ای که کمرمان را شکست و از کل دنیا ناامیدمان کرد، صحنه‌ای که دیدن آن، برای هر پدر و مادری زجرآور است. آن صحنه چیزی جز لحظه «گل» کشیدن جگرگوشه‌مان روی صندلی پارک نبود. دیدیم علی روی صندلی پارک نشسته و در حالت کاملاً خماری قرار دارد. فقط خدا می‌داند آن لحظه من و مادرش چه حالی داشتیم.

تا به حال علی بازداشت هم شده بود؟

در آن لحظه با پلیس 110 تماس گرفتیم تا بلکه با بازداشت شدنش، اندکی سرعقل بیاید. علی از پارک رفت، برگشتیم به خانه و در حین برگشت علی را در کوچه دیدیم که به سمت خانه می‌رود. سریع با پلیس 110 تماس گرفتیم و علی بازداشت شد اما خیلی زود آزاد شد.

بعد از آزادی رفتار علی تغییری کرده بود؟

علی بعد از بازگشت از کلانتری، همه شیشه‌های خانه و کنترل تلویزیون و... را شکست. در آن لحظه آنقدر عصبانی شدم که سیم تلویزیون را کشیدم و دور گردن علی پیچیدم. مادرش آنقدر داد و فریاد کرد که همسایه‌ها ریختند و علی را از دستم گرفتند.

در همان لحظه، علی را به بیمارستان رازی برده و به مدت 9 روز در آنجا بستری کردیم. اما بستری در بیمارستان تنها در حد چند روز تأثیرگذار بود. بعد از چند روز همان‌ آش و همان کاسه شد؛ دوباره گل کشیدن‌ها و آزار و اذیت‌های فراوان علی شروع شد.

آیا دوباره فکری برای استخدام و کار کردن او کردید؟

بله، با خواهش و التماس کردن، علی در کارخانه‌ای که یکی از اقوام در آن مشغول به کار بود، استخدام شد. اما اینجا هم بعد از مدت کوتاهی، با بهانه‌گیری‌های مختلف حاضر به کار نشد. من و مادرش آنقدر از دست کارهای علی درمانده شده بودیم که به ناچار گفتم عیب ندارد علی جان تو اصلاً کار هم نکن، من ماهیانه 2 میلیون تومان به تو می‌دهم، ولی فقط آبرومندانه زندگی کن. ولی اصلاً گوش‌ او به حرف‌های من بدهکار نبود.

از جزئیات روز حادثه برایمان بگویید.

روز حادثه، طبق معمول ساعت 6 و نیم صبح از سر کار به خانه برگشته بودم. از کمد پتو برداشتم تا بخوابم. تازه چشمانم داشت گرم خواب می‌شد که متوجه شدم علی بیدار شد. سیگار و فندک خود را از روی لباسشویی برداشت و بالای سر مادرش ایستاد و از او پول خواست. مادرش به او گفت که دیگر پول‌مان تمام شده است و چیزی نداریم به تو بدهیم. ولی علی اصلاً دست بردار نبود، از خانه بیرون رفت و کمی بعد دوباره برگشت و باز تقاضای پول کرد.

این بار مادرش گفت به خدا چیزی نداریم که به تو بدهیم، ولی صبر کن ببینم می‌توانم از همسایه‌ها یا کسی پول قرض کنم و به تو بدهم. مادرش چادر سر کرد و همراه علی از پله‌ها پایین رفتند. دیدم سر و صدایشان زیاد شد، چرا که علی اصلاً زیر بار نمی‌رفت و پافشاری می‌کرد که هر طور شده از مادرش پول بگیرد. از علی خواهش کردم ساکت شود، چون همه همسایه‌ها خواب بودند و این همه سر و صدا آنها را اذیت می‌کرد.

ولی علی رو به من فحش داد. من هم گلدانی را که در راهرو بود برداشتم و به سمتش پرت کردم. علی از پله‌ها بالا آمد و کشیده‌ای به من زد. در این حین آنقدر عصبانی شدم که چادر را از سر همسرم برداشتم و دور گردن علی گره زده و او را از پله‌ها به پایین بردم. وقتی به کوچه رسیدم چندین گره محکم دور گردنش زدم و با خود کشیدم. همسرم مدام جیغ می‌زد و از همسایه‌ها تقاضای کمک می‌کرد. همه همسایه‌ها به کوچه ریختند. به کسی اجازه ندادم نزدیک شود و دخالت کند.

بعد از مرگ علی، چون شلوار خانگی پوشیده بودم به خانه برگشته و شلوار بیرون پوشیده و به کوچه رفته و از همسایه‌ها خواستم با پلیس تماس بگیرند. بعد از آمدن پلیس، خودم را تسلیم آنها کردم. در آن لحظه واقعاً مغزم قفل کرده بود.

این پدر در پایان سخنان خود و درحالی که اشک از چشمانش جاری می‌شد، گفت: علی پسر بسیار پاک و با ناموس و درستی بود، تنها مشکلش مصرف مواد مخدر بود. او را کشتم چون بعد از من چه کسی می‌خواست مخارج وی و موادش را بدهد، بعد از من چه کار می‌خواست بکند؟ در این سال‌ها علی مرا خیلی اذیت کرده بود، از دست وی روز و شب و آرامش و آسایش نداشتم. همه آبرویم را در محله و کوچه برده بود. اما من او را حلال کردم و امیدوارم همیشه روحش در آرامش باشد.

بنا بر این گزارش، پرونده این پدر برای صدور رأی از شعبه 6 دادسرای عمومی و انقلاب تبریز به شعبه اول دادگاه کیفری یک استان ارسال و قضات دادگاه رأی به 3 سال حبس برای این پدر صادر کردند.


دیدگاه ها


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
(ویدئو) مازیار لرستانی: کارِ من شرعی و قانونی و عُرفیه، من کشورمو ترک نمی‌کنم، کار من فرهنگ‌سازیه/ با مازیار خانوم گفتن لج من درنمیاد! (164 نظر) شادی مختاری: بارها مخالف کمک به سوریه بودم، مگه ما خودمون کم مشکل و دردسر داریم!!! (113 نظر) صحبت های عادل فردوسی پور در مورد قطعی برق:درسته که مردم باید رعایت کنند و کمتر مصرف کنند ولی به خدا هیچ جای دنیا سال 2025 مردم اینجوری زجر نمیکشند از این اتفاقات و... (54 نظر) دست رد علی دایی به سینه سیاستمداران؛ از عکس نگرفتن با استاندار و نرفتن به ضیافت شام تا سفر با هزینه شخصی و نرفتن به هتل تدارک دیده شده (50 نظر) نعیمه نظام دوست: پول اجاره خانه ام را نداشتم که پرداخت کنم و مجبور شدم از این طرف و آن طرف برای پرداخت اجاره خانه ام قرض بگیرم! (42 نظر) نعیمه نظام دوست تاریخ عقد و عروسی اش را مشخص کرد/ گلوریا هاردی: من خیلی دوست داشتم نعیمه یکشنبه عروسی بگیره (39 نظر) (ویدئو) نعیمه نظام‌دوست: آقای علیخانی میای پایین یا من میاما/ احسان علیخانی: تو صورت خانوم سعادت نگاه کن یکم خجالت بکش😁/ خنده‌های از ته دل نعیمه رو از دست ندید (39 نظر) الهام چرخنده:وقتی حضرت آقا می فرمایند اغلب هنرمندان ما خوبند حجت تمام است/ من که آبرو ندارم خودم را سنجاق کرده ام به اهل بیت (36 نظر) سکانس خنده دار نعیمه نظام دوست: یه مشت تُرشیده دور هم جمع شدیم+ویدیو/برنامه رفت رو هوا از خنده... (30 نظر) دبیر ستاد امر به معروف: خرج میلیاردی از بیت‌المال برای تیم‌های فوتبال، منکر است (28 نظر) نماینده مجلس: یک دانشجوی پسر به من گفت شما وضعیت اقتصادی من را کمی خوب کن من چادر سر می‌کنم (28 نظر) رضا رویگری:هی نگویید که رویگری مُرد! یک دیگ حلوا درست کردم من حلوا خور هستم و حلوا بده نیستم/بچه‌ها به من می‌گویند رضا وایرال (28 نظر) (ویدئو) بازگشت باشکوه و پرسروصدای مهران مدیری به تلوزیون/ هم‌خوانی گوش‌نواز وشنیدنی آهنگ یلدایی با علی زندوکیلی به سبک سنتی (26 نظر) شهربانو منصوریان: یکی از شب های یلدا پدرم پرتقال خریده بود اما به همه نرسید ما هم یک پَر از پرتقال مان را به آن‌ها دادیم تا همه خورده باشند! (25 نظر) خلاقیت مشاغل: ترفند خنده‌دار و هوشمندانه اوستای سیمانکار برای گرم نگهداشتن بدنش هنگام کار کردن در هوای سرد با حلبی روغن+ ویدیو/ همه با هم هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (23 نظر)
تیتر امروز   
چرا روزبه چشمی مرد ویژه ی استقلال است؟!
کریم باقری سرمربیگری موقت پرسپولیس را قبول کرد!
خداحافظی فوری گاریدو و ژاوی از پرسپولیس!
جزئیات آخرین وضعیت تعطیلی مدارس فردا دوشنبه 3 دی/ کدام شهرها فردا هم تعطیل هستند؟
رئیس سازمان بهزیستی: 52 درصد سالمندان زنان هستند
چه خودروهایی شرایط فروش خارج از سامانه را دارند؟/ ضیغمی: مجوز وزارت صمت الزامی است
افتخار انتصاب اولین فرماندار زن در تاریخ مازندران به نام دولت پزشکیان ثبت شد
وزیر امور خارجه جدید سوریه فرمانده گروه تروریستی القاعده: الشیبانی از جنایت در کوچه پس کوچه های شام تا رسیدن به کت و شلوار و کراوات دیپلماتی
اسپانسر یک باشگاه دولتی با 270 میلیارد تومان کلاهبرداری متواری است / همسر موبایل موسوی دستگیر شد
اردوغان در جمع فعالان سیاسی جوان: اگر صبر کنید بعد از شام، قدس را هم برایتان فتح خواهم کرد! +فیلم
فال قهوه با نشان روز دوشنبه 3 دی ماه 1403
فال شمع روزانه امروز دوشنبه 3 دی ماه 1403
فال روزانه امروز دوشنبه 3 دی ماه 1403
یک فوتی و یک مصدوم درحادثه انفجار گاز در شهرک ارم تبریز
یک فوتی و 4مصدوم در سانحه رانندگی شهرستان مرند
منتخب روز   
پایتخت 7 مهمان ویژه نوروز رمضانی 1404/ رکوردزنی پایتخت بدون بهتاش و ارسطو با روح بابا پنجعلی ریمیکس خوانندگی زیبای مانی رهنما با صدای دلنشین همسرش صبا راد به بهانه شب یلدای 1403 /حافظ خوانی صبا راد ارزش هزار بار دیدن رو داره +فیلم کیک شکلاتی مخصوص روز مادر/ طرز تهیه کیک شکلاتی با گاناش با بافتی نرم و طعم بی نشیر به بهانه روز مادر نگاهی می‌اندازیم به تصویر خواننده‌های محبوب کشورمان در کنار مادرانشان/ از همایون شجریان و محسن چاووشی گرفته تا بهنام بانی و رضا صادقی شعر خوانی ترکی در وصف حضرت فاطمه زهرا (س) در حضور مقام معظم رهبری +ویدئو (ویدئو)عاشقانه‌های ناب دخترانه نعیمه نظام‌دوست برای مادر مهربانش به مناسبت روز مادر/ زحمت‌کش بی‌مزد، قربون اون دستای پینه‌بستت که همیشه رو به آسمونه بدترین پرسپولیس تاریخ ؛ پرسپولیس در مسیر سقوط؟/ از صدر تا قعر؛ کابوس قرمزها در زمستان با گاریدو ادامه دارد نگاه های معنادار دختر پزشکیان بعد از شنیدن جملات امروز پدرش: تصور می‌کنم اگر همسرم بود شاید فرزندانم بهتر تربیت می‌شدند+ویدیو (ویدئو) حیات وحش ؛ مستند حیات وحش حیوانات / حمله وحشتناک شیرها به گاو بوفالو و گوساله‌اش/ تیکه پارشون کردن! (ویدئو) حیات وحش ؛ مستند حیات وحش حیوانات / مادرانه‌های روباه برای توله‌هایش با دزدی جانانه بوقلمون ومرغ از مزرعه همسایه فیلم «70 سی» بهرام افشاری یا شوخی با موادمخدر در «صبحانه با زرافه ها» سروش صحت؟با زرافه‌ ها صبحانه نخورید!/ هوتن شکیبا، پژمان جمشیدی و الهه حصاری در جدیدترین آثار سینمایی مسعود پزشکیان در روز زن: اگر من با بچه‌های خودم توانسته‌ام اینجا باشم به خاطر همسرم بوده+ویدیو