متن آهنگ مادر از مسعود حاتمی و مهدی زنگنه
هر جا که مادر است آنجا خانه ی من است آغوش گرم او کاشانه ی من است هر جا که مادر است غربت نمی شود کاخی بدون او ویرانه من است کاخی بدون او ویرانه من است تنها رفیق من دستان پیر اوست تنها رفیق من دردانه من است وقتی که درد میکشد قلبم درد میکشد فکر غمش عزاست بغض شبانه ی من است لالایی ام شد و ماند و ترانه خواند در دوست بودنش دیوانه ی من است هر قصه ای که گفت شیرین و شاد پند و نصیحتش افسانه ی من است تردید کن خدا در رنج دادنش دعای خیر او عاشقانه ی من است پاییز زندگی مویش سفیدی کرد باران اشک او غم خانه ی من است لالایی ام شد و ماند و ترانه خواند در دوست بودنش دیوانه ی من است هر قصه ای که گفت شیرین و شاد پند و نصیحتش افسانه ی من است