متن آهنگ یکی در میون از رضا یزدانی
ای تو که حتا تو تَله ، راه فرار بَلَدی تو این غروب یخزده ، به قلب من خوش اومدی گذشتن از تو ساده نیست ، برگ بَرَندهی منی مدتیه به این دل شکسته سَر نمیزنی ؟ مهمونی دلم ر با چشات چراغون میکنی با یه اشاره خونهی این شب داغون میکنی فانوسک ترانه ، به یاد تو روشنه قلبم یکی در میون ، برای تو میزنه حوالی چشمای تو نمیشه آفتابی نشد نمیشه سرگردون این شبای بیخوابی نشد نمیشه از برق چشات ، به صبح فردا نرسید به تو نمیشه دل نبست ! نمیشه از تو دل برید نمیشه پشتپا نزد ، به روزگار لعنتی نمیشه آواره نشد ، تو اون نگاه قیمتی فانوسک ترانه ، به یاد تو روشنه قلبم یکی در میون ، برای تو میزنه