متن آهنگ تنهاترین تولد از مانی قادی
شب تولدمه و از خدا میخوام که بگیره دستامو نگران چی باشم اون همونه که میگیره فردامو اگه دنیا با تموم مشکلاتش دراشو روت بست... یه خدا هست یه خدا هست یه خدا هست شب تولدمه و باز دوباره چشام خیسه باز این ابر بهاره که اروم از تو چشمام میریزه دوباره دورم جمعن و میخندن و میگن شمعارو فوت کن غافل ازینکه این خوشیا بدون تو هیچه هنوزم عکساتو دارم کنار قاب عکس خالیم میکشم عکساتو رو قلبم که حس کنم لاقل تو اینجایی میون قلبامون یه کوهه که هیچ راه صعودی نیست تو فکر بال زدنی اما میدونی که راه خروجی نیست ثانیه به ثانیه٫تو شب تولدم من به این فکر میکردم٫چیشد عاشقت شدم بازم یادم میفته٫دوباره اون لبخندت منو با خاطره ها٫چیشد از یادم رفته بازم من داغون زیر بارون میگردم دنبالت دوباره گیج و حیرون که شاید بازم بعد این دور زدن بیفته فکرت از تو سرم تا ابد هنوزم عکساتو دارم کنار قاب عکس خالیم میکشم عکساتو رو قلبم که حس کنم لاقل تو اینجایی میون قلبامون یه کوهه که هیچ راه صعودی نیست تو فکر بال زدنی اما میدونی که راه خروجی نیست