طلاق:
طلاق کلمه ای عربی است و به معنای گشودن گره و رها کردن است و در فقه بعنوان از بین بردن ازدواج با لفظ مخصوص می باشد. طلاق امروزه بعنوان یک ابزار برای خاتمه رابطه زناشویی میان زن و مرد شناخته می شود و یکی از مرسوم ترین دعاوی است که در دادگاهها مطرح میشود .طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان می رود. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می رود و میان زوجین ناسازگاری و تنش وجود دارد.
انواع طلاق از منظر قانون:
طلاق از منظر قانون مدنی بر دو قسم است:
- رجعی: بدین معنی که اگر طلاقی باشد که مرد بتواند در ایام عده رجوع کند طلاق رجعی است.
- بائن: اگر مرد نتواند در ایام عده رجوع کند طلاق بائن است.
طلاق رجعی:
طلاقی که در آن شوهر در مدت زمان عده (مدت زمانی که زن بعد از طلاق یا فوت شوهرش باید از ازدواج خودداری کند) می تواند بدون نیاز به عقد دوباره به همسر خود رجوع کرده و زندگی مشترک را از سر بگیرد. در حقیقت طلاق رجعی طلاق از طرف مرد است. طلاق رجعی، رابطه زوجیت را از بین نمی برد مگر با دو عامل طلاق و انقضای عده؛ زن در مدت عده طلاق رجعی زوجه محسوب میگردد و باید تا پایان عده زن و مرد در یک منزل زندگی کنند، در این زمان که حدود سه ماه (سه طهر) است مرد موظف به دادن نفقه زوجه میباشد. اگر در این مدت مرد به زوجه رجوع کند که دیگر طلاق منتفی است و در صورتی که چنین نشود در پایان عده جهت طلاق و ثبت به دفترخانه مراجعه میکنند. توجه داشته باشید که در صورت رجوع حداکثر تا یک ماه فرصت ثبت این موضوع در دفترخانه را دارید در غیر این صورت به حبس تعزیری و یا جزای نقدی محکوم خواهید شد.
آثار طلاق رجعی
- در جدایی رجعی و در مدت زمان عده، مرد باید به همسر خود نفقه پرداخت کند.
- زن و شوهر در دوران عده از یکدیگر ارث می برند.
- زن در دوران عده طلاق رجعی حق ازدواج با هیچ مردی را ندارد.
- مرد در دوران عده همسر خود نمی تواند با خواهر وی ازدواج کند و برای ازدواج با خواهرزاده و برادرزاده همسر خود نیز باید از او اجازه بگیرد.
- مرد برای ازدواج مجدد در دوران عده همسر خود در طلاق رجعی نیاز به اجازه دادگاه دارد.
- رابطه نامشروع زن در زمان عده، حکم رابطه زن شوهردار را دارد.
طلاق بائن:
همانطور که اشاره شد، یکی از انواع طلاق ، طلاق بائن است . طلاق بائن طلاقی است که برخلاف طلاق رجعی ، مرد نمی تواند در ایام عده زن به زندگی مشترکش رجوع کند؛ به این معنا که نیاز به انعقاد عقد ازدواج جدید وجود دارد،.عده در طلاق برای زن به مدت سه طهر یا سه ماه می باشد و زن در طول این مدت در طلاق رجعی حق ازدواج مجدد نخواهد داشت . به علاوه اینکه ، طلاق بائن آثاری که طلاق رجعی بر جای می گذارد را نخواهد داشت . از جمله اینکه زن در طول مدت عده حق دریافت نفقه نخواهد داشت و در صورتی که در مدت عده یکی از طرفین فوت کند ، دیگری از او ارث نخواهد برد
در موارد ذیل طلاق، بائن است:
- طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد طلاق بائن است.
- طلاق زنی که به سن یائسگی رسیده باشد هم طلاق بائن است.
- طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد با او نزديكى نكرده باشد.
- سومین طلاق زنی که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید ، خواه وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید طلاق بائن است. پس از طلاق سوم که همان طلاق بائن است مرد تنها در صورتی می تواند مجدد با آن زن ازدواج کند که زن پس از طلاق بائن با مردی دیگر ازدواج کرده باشد و رابطه زناشویی داشته و از او طلاق گرفته باشد.
- پنجمین مورد طلاق بائن، طلاق در صورت عسر و حرج (مشقت و سختی) زن است که اگر در دادگاه اثبات شود ، طلاق بائن است.
طلاق خلع :
یکی از اقسام طلاق بائن، طلاق خلع نوبت اول است به معنی بخشیدن به این صورت که زن (زوجه) تمام یا بخشی از مهریه یا مال دیگری را در قبال طلاق به مرد (زوج) بذل می کند و مرد قبول بذل می کند و یا اگر دادگاه مرد را اجبار به طلاق کرده باشد از جانب مرد ممتنع، قبول بذل میکند. با این شرایط طلاق واقع شده طلاق خلع است که بائن هم می باشد یعنی مرد در ایام عده تا زمانی که زن به آنچه که بذل کرده رجوع نکند، امکان رجوع ندارد.
طلاق مبارات:
مبارات در لغت به معنای جدایی بوده و از این رو زوجین به وسیله این طلاق از هم مفارقت می نمایند. طلاق مبارات طلاقی است که در رابطه با حقوق مالی زن اعم از مهریه، جهیزیه، حضانت فرزندان، ملاقات فرزندان و … توافقاتی صورت می گیرد و این توافقات انجام شده در حکم دادگاه درج می شود که ضمانت اجرایی قانونی پیدا می نماید. در حقیقت طلاق مبارات وفق ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی، نوعی طلاق توافقی و بائن است که به جهت رابطه سرد و عدم علاقه مرد و زن به یکدیگر زن مهر و یا مالی را به مرد می دهد و با رضایت از یکدیگر جدا می شوند.
برای محقق شدن مبارات چه شرایطی ضروری است؟
- کراهت زوجین از یکدیگر و عدم تمایل آن ها و نفرت و عدم تمایل به ادامه زندگی مشترک.
- مشخص گردیدن مقدار فدیه: مقدار فدیه نباید که زاید بر مقدار و میزان مهریه باشد زیرا که زوجین هر دو نسبت به هم کراهت داشته و از انصاف به دور است که برای انحلال عقد نکاح، بیش از مهر پرداخت گردد.
صیغه طلاق مبارات چگونه است؟
صیغه در طلاق در مبارات همچون صیغه در طلاق خلع بوده و همانطور که پیش تر بیان شد، طلاق ایقاع است و موافقت زن درآن احتیاجی نیست اما اگر طلاق به صورت مبارات باشد، همانند عقد دارای دو طرف بوده و توافق دو اراده که یکی ایجاب و دیگری قبول است محقق می گردد و باید زوج و زوجه هر دو تن به این عمل دهند.
شباهت ها و تفاوت های طلاق های خلع و مبارات:
طلاق های خلع و مُبارات هر دو طلاق بائن اند و در آنها مرد حق رجوع ندارد؛ همچنین برخلاف طلاق رجعی که تنها در اختیار مرد است، این دو طلاق با مصالحه میان زن و مرد، انجام می شوند.
برخی از تفاوت های طلاق خلع و طلاق مبارات عبارت است از:
- در طلاق خلع، تنها زن نسبت به مرد بی علاقه است؛ اما در مُبارات زوجین هر دو، به یکدیگر بی علاقه هستند.
- در مبارات مالی که زن برای طلاق پرداخت می کند، نباید بیشتر از مهریه اش باشد؛ اما در خلع می تواند بیشتر از آن باشد.
رجوع از بذل:
همانطور که گفته شد، خلع از اقسام طلاق های بائن است و پس از تحقق آن مرد نمی تواند در زمان عده به همسر خود رجوع کند؛ اما زن می تواند به فدیه پرداختی به شوهرش در زمان عده رجوع کند و آن را پس بگیرد، هرچند مرد ناخشنود باشد. در این صورت، زوج می تواند به همسرش رجوع کند.باید توجه داشت که رجوع به بذل عمل حقوقی یک طرفه ای است که صرفاً به اراده زوجه واقع می شود اما با وجود یک جانبه بودن آن باید دارای شرایطی باشد؛ از جمله اینکه زوجه فقط در ایام عده می تواند به فدیه رجوع کند.همچنین زوج باید در ایام عده از رجوع زوجه به بذل آگاهی یابد تا بتواند متقابلاً حق خود را اعمال کند. واضح است چنانچه زوج از این امر (رجوع زوجه به بذل) آگاهی نیابد، رجوع زوجه به بذل باطل خواهد بود. همچنین رجوع باید به گونه ای باشد که زوج نیز توانایی رجوع به نکاح را داشته باشد.در مواردی نیز که پس از طلاق خلع، زوج با خواهر زوجه مطلقه ازدواج کند، دیگر زوجه حق رجوع به مبذول را ندارد؛ زیرا امکان رجوع برای زوج از دست رفته است. به این دلیل که اگر زوجه بتواند به بذل رجوع کرده و آن را پس بگیرد، اما زوج نتواند به نکاح رجوع کند، این امر با خواست مشترک طرفین مغایرت خواهد داشت و گذشته از این، رجوع زوجه به بذل در این صورت موجب زیان زوج بوده و این زیان به موجب قاعده لاضرر منتفی خواهد بود. صرف نظر از استدلال های فوق، شرع و قانون چنین مقرر داشته که زوجه در مواقعی بتواند به فدیه رجوع کند که زوج نیز توانایی رجوع به نکاح را داشته باشد و رجوع زوجه را در غیر این صورت، موثر نشناخته و این خود دلیلی مهم بر بی اثر بودن رجوع زوجه در مواردی است که مرد نتواند به نکاح رجوع کند.
نحوه اقدام به طلاق:
- گام نخست برای درخواست طلاق خلع، تشخیص دادگاه صالح است. طبق ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 دادگاه صالح در رسیدگی به دعاوی طلاق دادگاه خانواده است. بنابراین کسی که متقاضی این نوع طلاق است، باید به دادگاه خانواده محل خود مراجعه و دادخواست طلاق را تقدیم دادگاه کند. در قانون جدید حمایت خانواده این امتیاز برای بانوان به وجود آمده است که دادخواست را به دادگاه خانواده محل اقامت خود ارایه دهند. برای رسیدگی به دادخواست، پرداخت هزینه دادرسی از سوی خواهان الزامی است.
- پس از تقدیم دادخواست، دادگاه خانواده برای رسیدگی به آن نوبت تعیین می کند. تعیین نوبت به این معنا است که به دستور دادگاه، تاریخی برای رسیدگی به دعوا تعیین می شود. این تاریخ علاوه بر اینکه در دفتر دادگاه نوشته می شود، به دستور قاضی به طرفین دعوا، یعنی زن و شوهر نیز ابلاغ می شود. باید توجه داشت که در تمامی موارد درخواست طلاق، به جز طلاق توافقی، دادگاه باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رأی صادر و چنانچه آن را نپذیرد، نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند.
- در جلسه رسیدگی، قاضی دادگاه پس از شنیدن سخنان خوانده و خواهان یعنی ابتدا مرد و سپس زن، از خواهان یعنی زن این سوال را می پرسد که آیا همچنان بر خواسته خود پابرجا بوده و نسبت به آن اصرار دارد یا خیر؟ در این صورت اگر زن از خواسته خود منصرف نشده باشد و قاضی هم نیازی به تشکیل جلسه ای مجدد احساس نکند، ختم دادرسی اعلام می شود و دادگاه می تواند با توجه به همان جلسه یا جلسات برگزارشده رای خود را صادر کند. قاضی پس از اعلام ختم دادرسی، اگر بتواند در همان جلسه رای خود را صادر می کند و در غیر این صورت از آن زمان تا حداکثر یک هفته مهلت دارد تا رای مناسب را صادر کند.
اعتراض به حکم دادگاه:
در صورتی که دادگاه حکم به طلاق زن بدهد، شوهر می تواند از تاریخ صدور حکم تا مدت 20 روز در دادگاه تجدیدنظر به حکم صادر شده اعتراض و درخواست کند که مجددا به دعوای طلاق آنها رسیدگی شود. در صورتی که دادگاه تجدیدنظر پس از بررسی، بار دیگر حکم به طلاق زن بدهد یا اینکه شوهر از مدت 20 روزه خود برای اعتراض به حکم استفاده نکند، حکم طلاق قطعی می شود. یعنی اینکه زن می تواند اجرای صیغه طلاق را درخواست کند و رسما از شوهرش جدا شود. حکم دادگاه بر طلاق زن قابل فرجام خواهی نیز است. یعنی شوهر می تواند پس از صدور حکم طلاق از سوی دادگاه تجدیدنظر به دیوان عالی کشور مراجعه و درخواست کند که برای مرحله سوم به دعوای طلاق آنها رسیدگی شود. حکم دیوان عالی کشور نهایی است و در صورتی که دیوان، حکم طلاق دادگاه تجدیدنظر را تایید کند، شوهر نمی تواند برای مرتبه ای دیگر رسیدگی به دعوای طلاق را بخواهد.