احساسی ترین متن دلتنگی برای همسر
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه
اولش بدنت گرمه حالیت نیست ولی یه دفعه دردش شروع میشه
و تازه میفهمی چی به سرت اومده !
***
کاش به جای “دلم” گلویم “تنگ” میشد
***
دلتنگیت
تنها نصیب من بود
از تمام زیبایی هایت …
******
تو تکراری ترین حضور روزگار منی
و من عجیب؛ به آغوش تو
از آن سوی فاصله ها
خو گرفته ام
******
فاصله یا تو
چه فرقی می کند؟
هر دو مرا یاد یک چیز می اندازد
تنهایی …!
******
من اگر دور ز تو هستم و دلتنگ شدم
با صدای خوش تو غرق در آهنگ شدم
******
به دنبال خوشبختی بودم که تو را ملاقات کردم
تو به من آن خوشبختی را دادی
نمی توانم زندگی بدون تو را تصور کنم
زود برگرد همسر عزیزم
******
چه خوش خیال است
فاصله را می گویم
به خیالش تو را از من دور کرده
نمی داند جای تو امن است
اینجا در میان دل من
******
تقدیم به او که به رسم جاده ها دور است
اما به رسم دل با او هیچ فاصله ای نیست
******
دوست خوبه
نه بی وفا
زندگی خوبه
نه بی صفا
عشق خوبه
نه بی معشوق
من خوبم
نه بی تو
******
فاصله گرفتن از آدمایی که دوستشون داریم بی فایده است
زمان به ما نشان خواهد داد که جانشینی برای آنها نیست
******
اهمیتی نداره که چه چیزایی بین ما اتفاق افتاده
دلتنگی من نسبت به تو هیچ وقت تموم نمی شه
******
هوا نمی ریسید و خلاص
***
ریشه ام دریاست
به دنیا که آمدم آب از سرم گذشته بود
هیچ طوفانی به خفگی ام نمی انجامد
غرق نخواهم شد مگر در خودم
***
دیـالوگِ همیشه یـک نفـره ام را
هـی مـرور میکـنم تا وقتی به چشم هایت میرسم حرفی برای گفتن داشته باشم
اگــر انگشت های هیــس دوبـاره ژسـت عــاشقانه ام را به هـم نزنند
***
دستم به بیداریت که نرسید
این بارخواهشم را عوض خواهم کرد
گوشه دنجی درخوابهای آشفته ام قرار بذار
***
هر ذره از وجودم شعر می شود
بی تاب خواستن تو
انتظار و شوق وصال تو
آری می خواهم شاعر شوم
می خواهم هر مصرعم آینه ای باشد صاف
در انعکاس مهربانی تو
و به باغ احساس
و حرف های دلم هر یک دفتر شعری باشد
که در آن
غزل غزل تو را بسرایم
مهربانم
***
تو هدیه الهی زندگی من هستی. نیمه بهتر من، در هر تپش قلبم حضور تو را احساس میکنم. بی تو من یک کالبد یخ زده ام که هیچ چیز او را به حرکت وانمیدارد.
آری، اینها حرف های همسر توست که هر لحظه و همیشه دلتنگت است.
***
دلتنگ که می شوی دیگر انتظار معنا ندارد
یک نگاه کمی نامهربان
یک واژه ی کمی دور از انتظار
یک لحظه فاصله
میشکند دیوار فولادی بغضت را
***
من عشق را نمی شناسم.
من شادی را نمی شناسم.
تنها تو را می شناسم و بدون تو نمی توانم حتی یک قدم در مسیر زندگی پیش روم.
همسر عزیزم دیوانه وار دلتنگت هستم.
***
سرم را شاید بتوانند دیگران گرم کنند
اما وقتى تو نیستى
هیچ کس نیست دلم را گرم کند!

سخت است که زندگی را بی حضور تو هدایت کنم.
با هر نفسی که میکشم دلم برایت تنگ می شود.
دلتنگ که می شوی
چشم هایت را ببند
مثلِ یک عکسِ فوری ؛
فوری ظاهر می شوم
***
امروز با شاخه گلی سرخ ودستانی لرزان به دیدارت می آیم
این اشک هاي من از سردلتنگی است
دلتنگی برای بوسه زدن بر دستهای مهربانت
کاش بودی مادر
امروز دلم آتش گرفت ودوباره جای خالیت را حس کردم
می دانم جای تو خوب است
وفرشته هاي آسمان امروز را برایت جشن می گیرند
آخر میدانم که بهشت زیر پای توست….
کاش فقط امروز نگاهت را داشتم
خدایا کاش فقط یک بار دیگر
آغوشش را داشتم
***
زنها فریب کارترینند..!!
همه ی چیزشان را پنهان می کنند
تنهایی را
دلتنگی را
گریه ها را
عشقشان را …..
***
زنها قوی ترینند …
هنگام شکستن صدایشان در نمی آید
درد که دارند بخود نمیپیچند
غم كه دارند داد نميزنند
نهایت تسکین درد یک زن
گریه هاي یواشکی ست …
زن بودن درد سختيست…
***
همسر مهربانم
وقتی دلم برات تنگ می شه می فهمم
چقدر خوش شانسم که یه آدم فوق العاده برای دلتنگ شدن دارم
******
“گذشته” زمانی است که ما را به هم رساند
“حال” زمانی است که ما را از هم جدا کرده
و “آینده” تو را نزدیک من نگه می دارد
درست کنار قلبم
******
از زمانی که رفته ام هر روز دلم برایت تنگ می شود
وقتی برگشتم به تو ثابت می کنم که چقدر دوستت دارم
******
من هرگز فکر نمی کردم که انقدر خوش شانس باشم که تو را در زندگی ام داشته باشم
روزها را می شمارم تا زمانی که دوباره دست تو را در دستم بگیرم
******
هر ذره از وجودم شعر می شود
بی تاب خواستن تو
انتظار و شوق وصال تو
آری می خواهم شاعر شوم
می خواهم هر مصرعم آینه ای باشد صاف
در انعکاس مهربانی تو
و به باغ احساس
و حرف های دلم هر یک دفتر شعری باشد
که در آن
غزل غزل تو را بسرایم
مهربانم
جالبه کسیکه یه سال پیش واست یه غریبه بود امسال شاید همه ی زندگیت باشه یا اونی که
یه سال پیش همه ی دنیات بود امسال میتونه فقط یه غریبه باشه گذر زمان واقعا وحشتناکه
***
یه زن برای هضم دلتنگی هاش گریه نمیکنه ، خرید میکنه؛ تا شوهرش به جاش گریه کنه!
***
یه مسئول برای هضم دلتنگی هاش قدم نمیزنه، اختلاس میکنه!
***
پدر در شعله زاری بی امان سوخت
پسر از داغ دلتنگی برافروخت
به مادر گفت: بابا کی می آید؟
نگاه حسرت خود رابه در دوخت
***
نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر
فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی
و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .
***
یک دل شاد
یک زندگی آروم و عاشقانه
ویک دعای خیر از ته دل!
نصیب لحظه هاتون
دراین آخرین روزهای ماه اسفند
خونه دلتون گرم عشق و امید
***
چگونه دست دلم را بگيرم و در كنار
دلتنگيهايم قدم بزنم
دراين خيابان
كه پر از چراغ و چشمك ماشينهاست
…نه آقايان:
مسير من با شما يكي نيست
از سرعت خود نكاهيد
من آداب دلبري را نمي دانم
***
خدایا
این دلتنگی هاي ما را هیچ بارانی آرام نمی کند
فکری کن
اشک ما طعنه می زند به باران رحمتت .
***
هر لحظه هرجا که میرم حس نگاهت با من
این دل بیطاقتِ من قیده تورو نمی زنه
بذار یبار نگات کنم از جونو دل صدات کنم
هرچقدر دلتنگی دارم هدیه به اون چشات کنم

***
کاش می توانستم تمام دلتنگیهایم را بر کوله بار خدا میریختم تا با تنهائیش به کول بکشد
بدون هیچ خمی بر ابرو
اما حيف که داده را پس نمی گیرد












































