بیوگرافی حمید رضا پگاه
حمیدرضا پگاه متولد 11 دی 1350 در تهران، بازیگر است. فارغ التحصیل لیسانس رشته بازیگری از دانشگاه آزاد است، وی ورزشکاری بود که با مصدومیت از دنیای حرفه ای ورزش کنار رفت.
خانواده
سه خواهر و یک برادر دارد، پدرش کارمند بازنشسته و مادرش خانه دار است. خودش فرزند دوم خانواده است. بچه خیابان دلگشای پیروزی تهران است و تا کلاس چهارم ابتدایی در این محله زندگی می کردند. در مدرسه شیطنتش تمامی نداشت و بیشتر برای دیگران اسم انتخاب می کرد.بسیار خانواده دوست است و وقت خود را به بطالت نمی گذراند، در اوقات فراغت به طور کامل در خدمت خانواده است. قبل ترها در شرق تهران زندگی می کرد و در حال حاضر در غرب تهران. صدای خوبی دارد و چند بار پیشنهاد کار مجری گری هم به او شده اما تا به حال نپذیرفته است. بیشتر به دلیل کنجکاوی سمت بازیگری آمد
ازدواج
حمیدرضا پگاه با نغمه نادری کارگردان تئاتر ازدواج کرده است این زوح هنرمند صاحب یک دختر بنام حنا می باشد.
خصوصیات اخلاقی
به نجابت و صادق بودن معروف است. می گوید فقط مرگ است که چاره ندارد وگرنه هر مشکل و مسئله ای یک چاره و راه حلی دارد. می گوید زمانی که خوابم می آید و شرایط خوابیدن مهیا نباشد بدترین ساعت زندگی من است. هنرهای تجسمی را دوست دارد. اصلاً رابطه خوبی با سبیل گذاشتن ندارد و کمتر به این موضوع در کارها تن می دهد.اصلاً کار کارمندی و یکنواخت را دوست ندارد. از جار و جنجال بیزار است. وقتی بی صداقتی می بیند حالش بد می شود. منفورترین آدم های دنیا را دروغگوها می داند. به قسمت و تقدیر اعتقاد خاصی دارد.اینکه کسی از دستش ناراحت نباشد، برایش خیلی اهمیت دارد. می گوید باید در این دنیا غصه چیزی را بخوری که ارزشش را داشته باشد.
ورزش حرفه ای
سوارکاري را خوب بلدم و در چند کار تاريخی خوب توانستم از اين توانايی ام استفاده کنم مواقعی که سر کار نباشم، برای شنا به استخر می روم.
بازی برای پرسپولیس
به فوتبال سالنی علاقه خاصی دارد و در دوران کودکی عضو تیم فوتبال نونهالان راه آهن سپس نوجوانان پاس و جوانان پرسپولیس بودم، اما بعد رباط و مینیسک زانویم آسیب دید و مجبور شدم ورزش حرفه ای را کنار بگذارم.
لباس
هميشه در اين زمينه با طراح لباس تعامل دارم و با توجه به نوع کار، بخشي از لباس ها را خودم سر صحنه مي آورم و بخش ديگرش خريداری می شود
غذای مورد علاقه
از بین سنتی ها غذاهای مخصوص استان گیلان به خصوص میرزاقاسمی و کته کبابی را خیلی می پسندم از بین فست فودها هم غذاهای ایتالیایی مثل پاستا را دوست دارم.
آرامش در زندگی
من زندگی را جدی نمی گیرم.این روزها باید بیاید و بگذرد و نهایت سعی ما در زندگی باید این باشد كه از آن لذت ببریم و اگر غیراز این باشد، فكر می كنم كلاه بر سرمان رفته است و زندگی را از دست داده ایم.
حضور تجربی
فعالیت وی بصورت تجربه ای و بدون آموزش آکادمیک بود، بعد از حضور در چند کار تلویزیونی و سینمایی یک دوره فن بیان نزد خانوم فهیه رستگار و یک دوره خصوصی بازیگری هم زیر نظر گلاب آدینه گذراند.
شروع فعالیت
فعالیت اش را در شبکه دو با تولید مستند شروع کرد، مسعود فروتن کارگردان از او برای حضور در سریال ضلع ششم در سال 72 دعوت میکند، و حمیدرضا پگاه از روی کنجکاوی می پذیرد
محبوبیت
حضور وی در سریال آخرین گناه ساخته حسین سهیلی زاده در سال 1385 برای وی آرمغان شهرت داشت، سریال حیرانی و آوای باران نیر محبوبت وی در بین مردم را بیشتر کرد.
علت کم کاری
من همیشه سعی ام بر این بوده که نقش هایم را تا جایی که می توانم خودم براساس معیارهایم انتخاب کنم و متن ها و شخصیت هایی را که موردپسندم نیست، نپذیرم.اتفاقا همین مساله هم باعث شده بازیگر خیلی پرکاری نباشم.
کارگردانی
یكی، دو تا فیلم كوتاه را برای دل خودم ساخته ام.
فیلم های سینمایی
- این زن حرف نمی زند (احمد امینی، ۱۳۸۱)
- عاشق مترسک (مهدی نوربخش، ۱۳۸۲)
- چند تار مو (ایرج کریمی، ۱۳۸۲)
- مواجهه (سعید ابراهیمی فر، ۱۳۸۳)
- شبانه (امید بنکدار و کیوان علیمحمدی، ۱۳۸۳)
- صحنه جرم، ورود ممنوع! (ابراهیم شیبانی، ۱۳۸۴)
- پرونده هاوانا (علیرضا رئیسیان، ۱۳۸۴)
- جای او دیگر خالی نیست (مهرداد خوشبخت، ۱۳۸۴)
- شبانه روز (امید بنکدار و کیوان علیمحمدی، ۱۳۸۷)
- برخورد خیلی نزدیک (اسماعیل میهن دوست، ۱۳۸۷)
- قلاده های طلا (ابوالقاسم طالبی، ۱۳۹۰)
- یکی می خواد باهات حرف بزنه(منوچهر هادی، ۱۳۹۰)
- فرزند خوانده (وحید نیکخواه آزاد، ۱۳۹۰)
- ساعت یک نیمه شب (شاهین باباپور، ۱۳۹۱)
- گیلدا (کیوان علیمحمدی و امید بنکدار، ۱۳۹۵)
- رقص پا (مزدک میرعابدینی، ۱۳۹۵)
- دیدن این فیلم جرم است! ( رضا زهتابچیان، ۱۳۹۷)
فیلم های تلویزیونی
- پیش پرده (بیژن صمصامی و رضا حامدی خواه، ۱۳۸۲)
- چکمه های استاین (بیژن صمصامی و رضا حامدی، ۱۳۸۲)
- ازشنبه تا پنج شنبه (حجت قاسم زاده اصل، ۱۳۸۴)
- جای او دیگر خالی نیست(مهرداد خوشبخت، ۱۳۸۴)
- همیشه مادر (شاهد احمدلو، ۱۳۸۵)
- زائر (مسعود آب پرور، ۱۳۸۶)
- نامادری (اصغر نعیمی، ۱۳۸۶)
- گامی در تاریکی (آرش معیریان، ۱۳۸۶)
- زهر و پادزهر (آرش معیریان، ۱۳۸۶)
- این پرونده مختومه نیست (مهرداد خوشبخت، ۱۳۸۶)
- نیرنگ (مهرداد خوشبخت، ۱۳۸۷)
- مرد زیبا (بهمن زرین پور، ۱۳۸۷)
- انتقال (علیرضا بذرافشان، ۱۳۸۷)
- من و شیطان (علیرضا طالب زاده، ۱۳۸۷)
- عملیات پایتخت (محمدرضا آهنج، ۱۳۸۸)
- حباب (بیژن شکرریز، ۱۳۸۸)
- مهر بی پایان (محسن منشی زاده، ۱۳۸۸)
- سایه های بلند گناه (شهرام شاه حسینی، ۱۳۸۸)
- مادرانه (محمدعلی سعیدی، ۱۳۸۸)
- بدل (مسعود آبپرور، ۱۳۸۸)
- هشت (محمد رسولی، ۱۳۸۸)
- دو روز در جاده (شاهین باباپور، ۱۳۸۹)
- دو راهی (شاهین باباپور، ۱۳۹۰)
- حرفه ای (فلورا سام، ۱۳۹۰)
- ساعت صفر(محمد آهنگرانی، ۱۳۹۳)
مجموعه های تلویزیونی[ویرایش]
- ضلع ششم (مسعود فروتن، ۱۳۷۲)
- به سوی زندگی (مسعود فروتن، ۱۳۷۴)
- شن های کف رودخانه (یوسف سیدمهدوی، ۱۳۷۶)
- تفنگ سرپر (امرالله احمدجو، ۱۳۷۷)
- مثل باران (سیدحسن موسویان، ۱۳۷۸)
- با من بمان[۲] (حمید لبخنده، ۱۳۷۹)
- شبی از شب ها (رضا کریمی، ۱۳۸۳)
- آخرین گناه (حسین سهیلی زاده، ۱۳۸۵)
- تا رهایی (حسین تبریزی، ۱۳۸۸)
- یک روز قبل (صادق کرمیار، ۱۳۸۹)
- پیدا و پنهان (شهرام شاه حسینی، ۱۳۹۰)
- حیرانی (امید بنکدار، ۱۳۹۰)
- نیلی تراز مهتاب (سید محسن یوسفی، ۱۳۹۲)
- آوای باران (حسین سهیلی زاده، ۱۳۹۲)
- زاویه هفتم (محمود معظمی، ۱۳۹۳)
- عاشقانه (منوچهر هادی، ۱۳۹۵)
- گیله وا (اردلان عاشوری، ۱۳۹۶)
- هست و نیست (حسین سهیلی زاده، ۱۳۹۶)
- رقص روی شیشه (مهدی گلستانه، ۱۳۹۷)
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
5 سال پیش
5 سال پیش
5 سال پیش