ماریجوانا، که در ایران معمولاً با نام «گل» شناخته میشود، در سالهای اخیر میان نوجوانان و جوانان محبوبیت قابل توجهی یافته است. جذابیت ظاهری، باورهای غلط درباره بیخطر بودن و دسترسی نسبتاً آسان، باعث شده بسیاری بدون آگاهی کافی، مصرف را آغاز کنند.
گرچه تجربه اولیه سرخوشی کوتاهمدت ممکن است وسوسهانگیز باشد، اثرات بلندمدت روانی و جسمی این ماده بسیار جدی است؛ از جمله اختلال در حافظه، کاهش انگیزه و تمرکز، مشکلات ریوی و وابستگی روانی. شناخت ریشههای گرایش جوانان، به خانوادهها، معلمان و مسئولان آموزشی کمک میکند تا اقدامات پیشگیرانه مؤثرتری انجام دهند. ترک گل نیازمند حمایت تخصصی، انگیزه قوی و برنامهای منظم است تا فرد بتواند وابستگی روانی و جسمی را پشت سر بگذارد..
عوامل فردی و روانی
دلایل فردی و روانی نقش کلیدی در گرایش به مصرف «گل» دارند.
کنجکاوی و اشتیاق برای تجربه جدید:
نوجوانان و جوانان معمولاً در جستجوی تجربههای تازه هستند. کنجکاوی طبیعی باعث میشود بسیاری بخواهند اثرات یک ماده جدید را امتحان کنند. تجربه اولیه، که اغلب با سرخوشی و حس آزادی همراه است، میتواند شروع وابستگی روانی باشد. این میل به تجربه، به ویژه در نبود آگاهی کافی درباره عوارض، یکی از مهمترین عوامل مصرف اولیه است.
مشکلات روانی درماننشده:
افسردگی، اضطراب و استرس تحصیلی یا شغلی، میتواند جوانان را به سمت مصرف مواد سوق دهد. بسیاری تصور میکنند «گل» میتواند این مشکلات را کاهش دهد یا باعث آرامش کوتاهمدت شود، در حالی که اثرات واقعی آن اغلب تشدید کننده مشکلات روانی است و وابستگی روانی ایجاد میکند.
باورهای غلط درباره بیخطر بودن:
باور اشتباه به اینکه «گل» مادهای سبک و بدون عوارض است، خطر گرایش را افزایش میدهد. بسیاری از جوانان، این ماده را کمخطرتر از سایر مواد مخدر میدانند و همین تصور نادرست باعث شروع مصرف میشود.
کمبود مهارتهای زندگی:
ناتوانی در مدیریت هیجانات، اعتماد به نفس پایین و نداشتن مهارتهای مقابلهای مانند گفتن «نه» یا حل مسئله، فرد را آسیبپذیر میکند. بدون آموزش این مهارتها، مقابله با فشار همسالان یا استرسهای روزمره دشوار شده و وسوسه مصرف افزایش مییابد.
عوامل اجتماعی و محیطی
محیط زندگی و فضای اجتماعی جوانان تأثیر مستقیم بر گرایش به مصرف دارد.
فشار گروه همسالان:
معاشرت با دوستان مصرفکننده یا حضور در جمعهایی که مصرف مواد رایج است، انگیزه مصرف را بسیار افزایش میدهد. فشار همسالان میتواند مستقیم (تشویق به مصرف) یا غیرمستقیم (ترس از طرد شدن) باشد و در تصمیمات فرد نقش مهمی ایفا کند.
دسترسی آسان به ماده:
تهیه و مصرف ماریجوانا در برخی مناطق، حتی در فضای آنلاین، آسان است. دسترسی راحت باعث میشود بسیاری جوانان بدون فکر قبلی مصرف را آغاز کنند، در حالی که پیامدهای آن ممکن است چند سال بعد خود را نشان دهد.
اطلاعات نادرست و تبلیغات فریبنده:
شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها اطلاعات نادرستی درباره فواید یا بیخطر بودن ماده منتشر میکنند. حتی حضور چهرههای مشهور در تبلیغ یا معرفی غیرمستقیم، تصویر ذهنی جوانان را تحت تأثیر قرار میدهد و آنان را به سمت مصرف سوق میدهد.
فقدان امکانات تفریحی سالم:
نبود فعالیتهای ورزشی، فرهنگی و تفریحی، باعث میشود جوانان برای پر کردن اوقات فراغت به مواد مخدر روی آورند. فراهم کردن جایگزینهای سالم و جذاب نقش مهمی در پیشگیری دارد.

عوامل خانوادگی
خانواده، نخستین محیط تربیتی، میتواند نقش محافظتی یا خطرزا داشته باشد.
مشکلات ارتباطی:
روابط سرد، کمبود محبت یا تعارضهای شدید میان والدین و فرزندان، جوانان را به دنبال پناهگاهی بیرون از خانه میکشاند.
سابقه اعتیاد در خانواده:
زندگی با اعضای خانواده مصرفکننده، احتمال گرایش به مصرف را به شدت افزایش میدهد. مشاهده رفتار والدین یا نزدیکان، به ویژه در نوجوانان، اثر الگویی قوی دارد.
نظارت نامناسب:
آزادی مطلق و بیتوجهی یا محدودیت بیش از حد هر دو آسیبزا هستند. نظارت متعادل و همراه با گفتگو و اعتماد، میتواند بهعنوان یک عامل محافظتی عمل کند.
ویژگیهای خود ماده
خود ویژگیهای «گل» نیز جوانان را جذب میکند:
راحتی مصرف:
مصرف شبیه سیگار است و نیازی به ابزار پیچیده ندارد. این سادگی، شروع مصرف را آسانتر میکند.
تغییر الگوی جهانی مصرف:
گرایش جهانی به کانابیس و مشتقات آن، تأثیر مستقیم بر گرایش جوانان ایرانی دارد. رسانهها و اخبار بینالمللی، این گرایش را تقویت میکنند.
تصویرسازی فریبنده:
نامهای جذاب و القای تصویری طبیعی و کمخطر، باعث میشود جوانان احساس کنند مصرف آن بیخطر است و تمایل به امتحان آن پیدا کنند.

راهکارهای پیشگیری
پیشگیری از گرایش به ماریجوانا نیازمند اقدام چندبعدی است:
افزایش آگاهی واقعی:
ارائه اطلاعات دقیق درباره عوارض جسمی (مشکلات ریوی، اختلال حافظه) و روانی (توهم، اضطراب، بیانگیزگی) از طریق مدارس، رسانهها و شبکههای اجتماعی معتبر.
تقویت مهارتهای زندگی:
آموزش «نه» گفتن، مدیریت استرس، حل مسئله و کنترل خشم، باعث مقاوم شدن جوانان در برابر وسوسه میشود.
تقویت روابط خانوادگی:
ایجاد فضای صمیمی، همراه با محبت و اعتماد، مهمترین عامل محافظتی در برابر گرایش به مواد است.
توسعه امکانات تفریحی و ورزشی:
دسترسی به فضاهای سالم و جذاب، جایگزین مناسبی برای مصرف مواد فراهم میکند.
دریافت کمک تخصصی:
در صورت شروع مصرف یا وابستگی، دریافت کمک حرفهای از روانشناسان، روانپزشکان و مراکز معتبر مانند ویلای سبز بهبودی با برنامههای اقامتی و سرپایی، پشتیبانی روانی و آموزش مهارتهای بازتوانی، مسیر ترک اعتیاد را هموار میکند.
جمعبندی
گرایش جوانان به «گل» نتیجه مجموعهای از عوامل فردی، اجتماعی، خانوادگی و ویژگیهای خود ماده است. شناخت دقیق این عوامل و اقدام پیشگیرانه میتواند از ابتلای آنان به اعتیاد جلوگیری کند. آموزش مهارتهای زندگی، حمایت خانواده، فراهم کردن فضاهای تفریحی سالم و دریافت کمک حرفهای، کلید اصلی مقابله با این پدیده است. مراکز تخصصی مانند ویلای سبز بهبودی با ارائه خدمات حرفهای و محیط امن، گزینهای مطمئن برای جوانانی هستند که نیازمند حمایت و درمان هستند.
نویسنده: دکتر هادی دانش پرور