نگفتن برخی موضاعاتی که مربوط به زندگی مجردی و قبل از ازدواج شما بوده است می تواند مسبب به هم خوردن رابطه تان شود اما اگر فکر می کنید بهترین کار این است که هیچ رازی را از همسر آینده تان پنهان نگه ندارید و تمام زوایای زندگی تان را برای هم آشکار کنید، باید به شما هشدار بدهیم که نیازی نیست تمام جزئیات را فاش کنید. در واقع بهتر است همسرتان از بعضی مسائل بی خبر باشد.
اینکه بتوانید تصمیم بگیرید کدام مسائل را، چگونه و با چه جزئیاتی با طرف مقابلتان در میان بگذارید، موضوعی پیچیده است که نیاز به بررسی شرایط خاص هر فرد دارد. از نظر متخصصین حوزه روانشناسی گاهی گفتن تمام حقیقت درباره امور گذشته می تواند باعث از بین رفتن اعتماد و ایجاد حساسیت های بی جا شود.
آیا روابط پیش از ازدواج را باید با همسرم درمیان بگذارم؟
معمولاً این دوراهی آزاردهنده است که بسیاری از افراد در اوایل ازدواج یا قبل ازدواج و در جلسات خواستگاری با آن مواجه هستند که آیا باید درباره ارتباطات قبلی خود با نامزد یا خواستگارشان صحبت کنند یا خیر. پاسخ این سوال بسته به رابطه ای که در گذشته داشته اید دارد.
روابط پیش از ازدواجی که کفتنش به همسرتان الزامی است
نمی توان یک فرمول دقیق برای این شرایط ارائه داد ولی به طور کلی اگر رابطه ای در گذشته شما وجود دارد که عمیق و جدی بوده (مانند یک نامزدی یا ازدواج موفق) لازم است با همسر یا خواستارتان درمیان بگذارید زیرا پنهان کردن آن می تواند در آینده برای شما مشکلاتی به وجود آورد ولی اگر از ابتدا و قبل از ازدواج آن را مطرح نمایید هم شما در آینده بدون احساس گناه زندگی می کنید و هم همسر شما می تواند خودش را با شرایط شما وفق دهد.
اما در گفتن این نوع روابط نیز با محتاط باشید. توصیه می کنیم که هنگام گفتن رازهای مهم گذشته به همسرشان تمام جزئیات را نگویید. همیشه لازم نیست تمام جزئیات را با همسر یا نامزد خود درمیان بگذارید. این کار فقط گفتن ماجرا را برای شما و کنار آمدن با گذشته شما را برای او سخت تر می کند.
تنها به گفتن کلیاتی از ماجرا بسنده کنید به طوری که هم سؤال بزرگی در این باره برای همسرتان باقی نماند و هم شما درباره جزء به جزء ماجرا و خاطرات گذشته صحبت نکرده باشید. گفتن از جزئیات گاهاً دلپذیر گذشته و یا مقایسه کردن می تواند باعث آسیب به رابطه فعلی شما شود.
و یا حتی، گفتن برخی ناملایمات، ناسازگاری و خطا هایتان مثل اعتراف کردن به خیانتی که در گذشته مرتکب شده اید هم در واقع مانند بمبی است که داخل زندگی خود می اندازید و عواقب جبران ناپذیری را به زندگی تان تحمیل می کنید. زمانی که راز خیانت کردن خود در نامزدی قبلی تان را فاش می کنید، احساس بی اعتمادی همسرتان را برمی انگیزید.
حتی اگر همسرتان در ظاهر به این موضوع توجهی نکند، مطمئن باشید که خیانتکار بودن شما را در گذشته فراموش نخواهد کرد. به عبارت دیگر او همواره از خودش می پرسد که آیا به او نیز خیانت خواهید کرد. در نهایت همه چیز به خود شما برمی گردد؛ اگر از صمیم قلب از اشتباه خود در گذشته پشیمان هستید و دیگر قصد تکرار آن را ندارید، بهتر است این راز مگو را در صندوقچه اسرارتان نگه دارید.
برای در میان گذاشتن مسائل روابط قبلی با همسر یا خواستگار کنونی خود سعی کنید تا حد امکان جزئیات غیر ضروری را نگویید و مسئولیت گذشته خود را قبول کنید. در زمان و مکان مناسب موضوع را در میان بگذارید و از افرادی که می توانند به شما برای بیان درست اتفاقات گذشته کمک کنند، یاری بجویید.
• گاهی بهتر است در این شرایط با یک متخصص مشورت کنید، کسی که بتوانید جزئیات رابطه قبلی و شرایط رابطه حاضر را با او در میان بگذارید و به کمک او درمورد حدود مسائلی که لازم است یا لازم نیست به اشتراک گذاشته شود تصمیم گیری کنید.
روابطی که گفتنش محصولی جز بی اعتمادی همسرتان نسبت به شما ندارد
اهمیت صداقت در رابطه غیرقابل انکار است، اما صداقت همیشه اعتماد آفرین نیست. در میان گذاشتن برخی مسائل برای رابطه به عنوان صداقت مسموم عمل می کنند و تاثیرات منفی در دیدگاه طرف مقابل بر شما خواهند گذاشت. تاثیراتی که می تواند به راحتی رابطه شما را در خطر جدی قرار دهد.
صحبت از ارتباطات سطحی و گذرا که به نوعی بچگی و بی تجربیه گی بوده اند و اکنون نسبت به انجام آن ها احساس پشیمانی می کنید، معمولاً لازم نیست. زیرا صحبت در این موارد به جز این که باعث ایجاد حساسیت و بدبینی در طرف مقابل شود نتیجه دیگری ندارد.
گفتن تجارب گذشته که در حال حاضر با توبه و ندامت و انجام ندادن و ترک گناه پاک شده است، طبق نظر مراجع و فقها نیز جایز نیست و وقتی که خداوند فرموده کسی که گناه کرده و پشیمان شده و در حال حاضر پاک است مانند کسی است که هیچ گناهی ندارد؛ پس فرض ما این است که تجارب گذشته نباید گفته بشود البته بعد از توبه، چون این گناهان پاک شده است.
از طرفی گفتن تجارب گذشته و فاش کردن کرده خویش هیچ فایده عقلایی ندارد چون اگر این فاش شدن زمان خواستگاری باشد که فرد تا ابد الدهر باید مجرد باشد و اگر بعد از خواستگاری باشد و دو نفر همدیگر را بخواهند بعد این موضوع فاش شود چیز جز به هم ریختگی اعصاب طرف مقابل، بدبینی، تنفر و وسواس فکری و در عین حال سر دوراهی ماند ثمره دیگری ندارد.
جز راست نباید گفت*هر راست نشاید گفت، دروغ گفتن جایز نیست ولی راست گفتن واجب نیست خیلی وقتها سکوت و یا بعضی اوقات دروغی که باعث جلوگیری از متلاشی شدن یک زندگی و روان و ذهن یک فرد باشد خیلی بهتر از راستی است که فرد نه تنها از همسر خودش بلکه که از همه خانم ها و یا آقایان متنفر می شود. پس قدری عمیق تر فکر کنید تا به عمق مطلب پی ببرید موفق باشید.