گلپایگان شهری در استان اصفهان ایران است که در فاصله ۳۵۲ کیلومتری تهران و ۱۵۶کیلومتری شمال غربی اصفهان قرار دارد. سلسله کوه های مرکزی و رود قبله، که از کوه های اطراف گلپایگان سرچشمه می گیرد، از این شهر می گذرد و مابین شهرهای خوانسار، خمین و میمه جای گرفته است.
گلپایگان شهری است با فرهنگ کهن، پرداخته همای دختر بهمن (سمره، چهره آزاد)، از سلسله کیانیان که دراصل نامش، وردپاتکان (سرزمین گلُ سرخ) بوده است. این شهر که به شهر چهار اقلیم معروف است از شمال و غرب به کوه های پوشیده از برف از شرق به بیابان از جنوب به دشت ها و باغ ها و از شمال شرقی به دشت های پر رنگ و با پوشش گیاهی گسترده منتهی شده است. طبیعت این شهر یکی از بکرترین و بدیع ترین مناظر طبیعی استان است.
خواستگاری در گلپایگان
قدم اولیه ازدواج در گلپایگان، نظیر دیگر نقاط کشور، خواستگاری می باشد. چنانچه دختر غریبه باشد، در ابتدا اقوام نزدیک داماد همچون مادر و خواهر به خانه عروس می روند در حالی که در این قدم، داماد مشارکت ندارد.
در قدیم الایام، این جلسه بدون خبر قبلی انجام می شده است. به نحوی که میهمانان به صورت کاملاً سرزده به خانه عروس می رفته اند. لذا، گاه با برخوردهایی غیر منتظره روبه رو می شدند. حال آنکه امروزه تقریبا تمامی خواستگاران با قرار و وقت قبلی به خانه عروس می روند.
چنانچه عروس از خویشان و اقوام باشد، بدیهی است قبلاً او دیده شده است و چنانچه از فامیل نزدیک همچون دختردایی و دخترعمو باشد، احتمال دارد خواستگاری از او را خود داماد به مادر و پدر عروس پیشنهاد داده باشد و چنانچه مادر یا خواهر داماد، عروس را در محلی همچون مسجد، حمام یا خیابان دیده باشند، مورد پسند واقع شدن عروس از جانب مادر و خواهر داماد انجام خواهد گرفت.
احتمال دارد عروس را کسی به خانواده داماد معرفی کرده باشد که در این صورت خواستگاری جنبه دیگری می یابد. در این صورت معرف که واسطه خیر است، به خانواده عروس خبر می دهد که در فلان روز خواستگار به خانه شان خواهد آمد و معمولاً خود نیز همراه خواستگاران به خانه عروس خواهد رفت.
در این جلسه عرف این بوده که عروس به اتاق آمده و بنا به فراخور فصل، میوه، چای و تنقّلات، تعارف کرده و بعد بیرون می رود. در غیاب او میهمانان و مادر
دختر به گفت و گو و بحث می نشینند. چنانچه خواستگاران غریبه باشند در اواسط گفت و گو از دختر دعوت به عمل می آید تا مجددا به اتاق آمده و در کنار میهمانان بنشیند.
بعد از رفتن میهمانان، اگر آنها عروس را پسندیده باشند، موضوع را به خانواده او اطلاع داده و قرار دیدار بعدی را معین می کنند و در جلسه دوم معمولاً داماد را نیز به همراه می برند.
در زمانهای گذشته، داماد صرفا از روی ظاهر عروس که همیشه هم چادر به سر داشته، ناچار به تصمیم گیری می بود.
اما امروزه عروس و داماد می توانند در حضور والدینشان با همدیگر صحبت کرده و از اخلاق و روحیات همدیگر آگاهی یابند.
بعد از این جلسه و خروج از خانه عروس، بلافاصله پدر و مادر داماد نظر او را جویا شده و در صورت مثبت بودن این جواب، نتیجه به خانواده عروس اطلاع داده شده و جویای نظرات عروس و خانواده اش می شوند.
عدم مراجعه فوری به خانه عروس، به منزله انصراف آنان از این وصلت تلقی خواهد شد.اما، در صورت مثبت بودن جواب خانواده عروس، شبی برای تعیین مهریه و یا به اصطلاح بریدن خرج و مهر تعیین می شود.
در این شب، بزرگان خانواده داماد به همراه پدر و برادران و نزدیکان به خانه عروس می روند. در این جلسه بزرگان خانواده و برادران عروس و دیگر افراد نزدیک حضور می یابند.
در این گونه مراسم، زنان شرکت نداشته و چنانچه شرکت کنند به صورت حاشیه ای می باشند.
در این شب، پس از مذاکرات و بحثهای مربوط به ازدواج، میزان مهریه تعیین می شود. در زمانهای گذشته، بیشتر مهریه عبارت از خانه و زمین بوده و در قباله هایی که از 150 سال پیش موجود است، مقداری پول نیز ذکر شده است. اما امروزه بیشتر از پول، سکه و طلا برای مهریه دادن استفاده می شود.
در گلپایگان گرفتن شیربها مرسوم نیست اما پدر عروس جهت تدارک شام عروسی، مبلغی به نام «خرج مطبخ» از خانواده داماد اخذ می نماید. در این شب مقداری شیرینی به خانه عروس می برند و اگر زنها نیز شرکت داشته باشند از سوی آنان یک قواره پارچه و یک انگشتری به خانه عروس برده و به عروس هدیه داده می شود.
اما چنانچه زنها شرکت نداشته باشند، اهدای این هدایا در روز دیگری انجام می شود. همچنین در این شب چگونگی برگزاری مراسم عقد و عروسی و تاریخ آن تعیین می شود.