آداب و رسوم در قاینات
رمضان حال و هواي اين روزهاي شهرها و مناطق مختلف را متبلور کرده است و مومنان ديگر بار به ضيافت الهي دعوت شدند. آنان با انجام آداب خاص مي خواهند مهماني خوب براي ميزباني الهي باشند، به طوري که از روزها قبل هم زمان با تحول قلبي و معنوي و خانه تکاني دل، خانه تکاني و نظافت منازل و اماکن مذهبي مثل مساجد و مرقد امام زادگان را شروع کرده اند و با جنب و جوش خاص و روزه گرفتن يک روز قبل از شروع اين ماه به پيشواز مهماني خدا رفتند. در اين ماه براي روزها و مناسبت هاي مختلف آداب و رسوم خاصي اجرا مي شود.
ماه مبارک رمضان در شهر دارالمومنین قاین دارای آداب و رسوم خاصی در گذشته بوده که تا به امروز تغییرات زیادی کرده است.هنوز کمتر از چهار دهه از آن آداب و رسوم نمی گذرد که کم رنگ شدن آن احساس می شود و قسمت اعظم آن فراموش شده است.
شب خوانی وشیپورزنی
در گذشته بدین ترتیب بوده که شب های ماه مبارک دو ساعت مانده به اذان صبح افراد آشنا به دعاها و اشعار خواجه عبدا.. انصاری که غالبا افراد خوش صدا با صوت بلند و رسا بودند بالای بام می رفتند که مرحله اول پشت بام رفتن را (آب طهار) می گفتند به معنای طهارت و پاکی بود و اشعاری از امام زمان (عج) بدین مضمون خوانده می شد:
ای امام زمان تو چرا دم نمی زنی ،یک شعله آتش تو بر عالم نمی زنی
ای امام زمان به ظهورت شتاب کن ،عالم ز دست رفت و تو پا در رکاب کن
بعد از این زمزمه های عارفانه که حدودا یک ربع طول می کشید، از پشت بام پایین می آمدند و چایی صرف می کردند، بعد از یک ساعت مجددا به پشت بام می رفتند.
این مرحله را که به آن (یا سبحان) می گفتند و فرد با چراغ دستی (فانوس) پشت بام می نشست و دعای سحر را می خواند و بعد اشعاری از خواجه عبدا... انصاری بدین مضمون:
یا رب دل ما را تو به رحمت جان ده ،درد دل ما به صابری درمان ده
این بنده نداند که چه می باید جست،داننده تویی هر آن چه دانی آن ده
بعد از این شب خوانی ها، جهت صرف سحری از بام پایین آمده و سحری می خوردند.
مراسم انتخاب همسر
درگذشته بعضی خانواده ها ازهمان اوان کودکی نامزدی دختر و پسر را مطرح می کردند. معمولاً پسربچه دستمالی را برسر دختر نوزاد بسته واو را نامزد خود می نمود ودراصطلاح وی را عروس ناف بریده خود می دانست.
دربعضی نقاط وقتی دختربچه ای برای سلام عید به خانه اقوام می رفت دستمال یا انگشتری به او داده و اگر والدین این هدیه را برنمی گرداندند به معنای قبولی نامزدی بود(dot) ولی امروزه پس ازانتخاب همسربا وساطت خویشاوندان تحقیق وبررسی انجام می شود.
معمولاً یک زن ازنزدیکان داماد نزد خانواده عروس رفته وموضوع را مطرح می کند که این مراسم را«کدخدایی»گویند. بعداً شبی را بنام«بله برون» مشخص کرده وکفش را درپای عروس نموده ویک حلقه نامزدی بنام«کلکی بعنوان نشونی» به عروس میدهند.
مراسم عقد با خرید ازبازارودعوت ازتمامی دوستان وآشنایان انجام می شود(dot) هنگام خطبه عقد جلوی داماد قرآن، آینه، ظرف آب وزیرزانوی او یک بالشت قرارداده تا درپایان خطبه برسریکی ازمجردین بکوبد تا اوهم بختش بازشود.
درمجلس زنانه همان شب قند سابی بوده وسه بارقاعد درخواست رضایت ازعروس خانم می نماید. وقتی جواب بله داده شد، مجلس سرشارازشادی گشته وهدایا تقدیم می شود(dot) بعضی ها همان شب و بعضی بعد ازمدتی به زیارت امام رضا(ع) رفته سپس به خانه بخت می روند.
بردن داماد به خانه عروس را «سرسرو» گویند که با خواندن سوره الرحمن وصدای شبوش به صورت پیاده ویا با ماشین وصدای بوق اتومبیلها همراه است.
تشریفات عروسی گذشته درسه مرحله بود. مرحله اول هیزم آوردن، مرحله دوم حنابندان، مرحله سوم عروس کشان، در مراسم هیزم آوردن چند نفرازفامیل داماد به صحرا رفته و چند بارهیزم با الاغ به ده حمل کرده، در ابتدای روستا با دهل وپسند از آنها استقبال می شد(dot) در مراسم حنابندان سینی حنا را با شمع تزیین نموده، پارچه سفیدی روی آن کشیده بعد اقوام عروس وداماد مقداری پول درسینی می ریزند تا عروس رضایت دهد که دست وپایش را حنا کنند.
خواهریا عمه داماد دست و پای عروس، مادر یا خواهر داماد دست و پای داماد را حنا می کنند. این مراسم با ساز و دهل ورقص همراه است. درمراسم عروس کشان، حجله گاه را آماده کرده، تخت وبالشت عروس را تزیین نموده وزنهای اطراف عروس را گرفته وی را به خانه داماد می برند در مسیر راه با ذبح گوسفند و چراغهای توری حرکت نموده وقتی عروس جلوی درب منزل داماد می رسید متوقف می شد، فامیل داماد هدایایی می دادند تا عروس راضی شود(dot) داماد اناری به عروس داده تا برسردرب خانه زده بعد داخل می شد.
وقتی ازپاکی عروس با خبرشدند شادی طنین اندازمی شد. صبح روزبعد داماد به دست بوسی خسر«پدرخانم» می رفت البته چنین مراسم دربرخی جاها رایج است. درگذشته وقتی عروس را بطرف خانه داماد می بردند درحالیکه عده ای دایره وسازودهل می زدند.
صورت عروس را با پارچه توری پوشانده وعده کثیری پشت سرش حرکت نموده و یک نفرخوش صدا این اشعار را می خواند: میرود امشب عروس برخانه بختش کن مبارک مقدم وی را درآن نوخانه ای دختری خوش بخت و خوشرو میرود برحجله گاه بوده او ازبهر داماد دلبر جانانه ای بارالها زوج را خوش بخت فرما با وفا اولین فرزند عطا کن یک پسردردانه ای دربرخی جاها عروس را سواراسب یا اولاغ کرده به منزل داماد می برند.
زمان بردن عروس به خانه داماد دربرخی روستاها تنگ روزولی اغلب درشب است(dot) فردای عروسی مراسم پاتختی برگزارمی شود. زنان به منزل داماد آمده وبا خود پول یا هدیه ای می آورند.
درگذشته بعد ازعروسی تا چهل روزعروس حق بیرون رفتن ازخانه یا کارکردن را نداشت. پس ازاین مدت اقوام به خانه عروس آمده ومراسم تخت برچین انجام می شد. دراین مراسم کدبانو چارقد عروس را برداشته ومی تکاند وبرمیخی می آویخت. این زن کدبانو که مسئول عروسی بوده بعنوان یک گیسو سفید برامورعروسی نظارت داشت.
مراسم ختنه سوری
شب قبل ازجشن همه اقوام وخویشان را دعوت کرده ظرفی پرازحنا نموده ابتدا دست وپای پسربچه وبعد همه مدعوین دست وپای خود را حنا می کنند. روزبعد دو نفرواخون یک زن ویک مرد مأمورمی شوند تا مدعوین را به مراسم جشن دعوت کنند. وقتی واخون افراد را دعوت نمود به هرکدام یک بشقاب شیرینی هدیه می شود. برای تمیزکردن پسربچه، مدعوین اورا با سازودهل تا حمام همراهی می کنند.
غلام سیاهی درجلوی جمعیت با اسب چوبی رقاصی می کند. به هنگام بازگشت جلوی درب منزل گوسفندی ذبح می نمایند وبا صلوات وسپند عمل ختنه انجام واقوام وخویشان پول هدیه می کنند. فردی مبلغ هدایا را یادداشت نموده ودردهمین روزمجلس دعوتی برگزارمی شود. برای آن عده که نیامده اند غذا به درب منزلش می فرستند. شخصی که بچه ختنه می کندبه استا، دلاک وسلمانی معروف است. ختنه زمان بخصوص وسن مشخصی ندارد اما براین باورند که اگرپسرختنه نشود نه تنها مسلمان نیست بلکه دستش نیزحلال نخواهد بود.
چهارشنبه سوري
درگذشته عصرروزچهارشنبه آخرسال اين سنت بدينگونه اجرا مي شد كه هرخانواده مقداري هيزم به پشت بام برده ودريك كوزه مقداركمي آب، نمك، زغال وجوريخته، درچهارگوشه پشت بام مقداري ازآب كوزه را مي ريزند وبعد به بالاي سردرب منزل آمده، كوزه را محكم برزمين كوبيده مي گويند:
درد وبلام اي جم هتو كوزه ريزه اودرد وبلاي كوزه هتو كوچه ريزه
بعد ازشكستن كوزه همگي با شوروشعف به طرف بوته ها رفته وآن را روشن نموده وازروي آتش مي پرند وبا صداي بلند مي گويند:
اي سده، سده ما صد بزبه كله ما
برخي درخرمن ها خاروخاشاك را آتش زده وبا هلهله وشادي ازروي آتش مي پرند ومي خوانند: زردي من ازتو سرخي تو ازمن يعني همه ناخوشي ها را بدورريختيم وآتش زده وسلامتي وشادابي خود را ازآن خود مي سازيم. براين باورند كه آتش بايد بتدريج خاموش شده، خاكسترآن را برسرچهارراهي مي ريزند.
كف زني و آتشوني
ريشه چوبك كه دراصطلاح محلي به آن بيخ مي گويند. بيخ را ازدامنه مناطق سردسيركنده ويا ازمغازه هاي بقالي وعطاري مي خرند. ريشه ها را درظرف آبي جوشانده وآب جوشيده سرد شده را درظرف بزرگ سفالي بنام تغارريخته وبوسيله دسته گزي آن را به هم زده وسپس كف روي آن را جدا ودرظرف سفالي ديگري مي ريزند. آنقدربهم مي زنند كه بصورت خامه درآيد.
آنگاه مقداري شكريا شيره انگوربه آن مخلوط ومجدداً بهم زده، با مقداري مغزبادام، پسته وگردو تزيين مي كنند. اين شيريني محلي علاوه براينكه ازنظراقتصادي مقرون به صرفه مي باشد. براي درمان بيماريهاي گوارشي نافع است. تهيه كف موجب تفاهم، همدلي وصله رحم به بزرگترها مي شود.
درگذشته جهت مراسم خواستگاري بعد ازتعيين مهريه اقوام وخويشان عروس وداماد درخانه عروس كف تهيه وبه نشانه شادي ومبارك باد عروسي براي همسايه ها مي فرستادند. درصورت فوت يا عزاداري تا مدتي ازدرست كردن كف خودداري مي شد. ازكف نيم رس نيز مي سازند. تهيه كف نيم رس درمنازل اغلب شهروندان قايني حتي آنهايي كه درسايرشهرستانها زندگي مي كنند بويژه شبهاي سرد زمستان وشب يلدا رايج است.
عيد نوروز
ازچند روز قبل ازتحويل سال جنبوجوشي دربين مردم ايجاد شده، خانه تكاني، خريد پوشاك وكفش ومايحتاج عمومي، تهيه شيريني، كاشتن كاكل، شستشو، چيدن سفره هفت سين ازآنجمله است. گذشتگان درمناطق روستايي درشب عيد مقداري پلو به خانه سلماني، برزگر، چوپان، ودشتبان مي فرستادند بهنگام تحويل سال همه اعضاي خانواده دورهم جمع شده وسفرعيد پهن كرده وشيريني وتنقلات بهمديگرتعارف نموده وپدرخانواده به اعضا عيدي مي دهد. سفره هفت سين تا سه روزپهن است.
کوزه شکنی در قاین
«فریبا کاهنی»، کارشناس مردم شناسی اهل خراسان جنوبی گفته است: «مراسم کوزه شکنی یکی از آداب و رسوم پایان سال مردم قاین است که از دیر باز در این شهرستان اجرا می شود. برای اجرای این مراسم در کوزه های کهنه و قدیمی چند تکه زغال، کمی نمک و یک سکه می اندازند.
سپس کوزه را به دور سر خود و افراد خانواده می چرخانند و از سر در حیاط خانه به داخل کوچه می اندازند. در پایان این مراسم نیز کوزه ای نو و تمیز را از چشمه آب یا قنات پر می کنند و به داخل خانه می آورند.
همچنین در برخی روستاهای خراسان جنوبی مردم عصر چهارشنبه آخر سال مقداری هیزم به پشت بام ها می برند و در کوزه ای مقداری آب، نمک، زغال و جو می ریزند.
بعد مقداری از آب کوزه را در چهارگوشه بام خالی می کنند، سپس بالای سر در ورودی منزل آمده، کوزه را محکم به زمین می کوبند و این بیت را می خوانند: «درد و بلای جونم هَتو کوزه ریزه / او درد و بلای کوزه، هَتوکوچه ریزه».
در برخی نقاط هم رسم بوده است که داخل کوزه مورد نظر چند سکه و انگشتری بگذارند. همچنین به دسته کوزه هم یک دستمال با رنگی یا چارقد و لچک گره می زدند که هر یک دارای مفهومی بود.
پس از شکستن کوزه و ریختن محتوای آن، اولین رهگذر بنا به سلیقه و احتیاج و ذوق خود از محتوای کوزه شکسته انتخاب می کرد. همچنین در نقاطی نیز عمل شکستن کوزه ها از بالای بام و پرتاب آن به داخل کوچه بیشتر توسط دختران دم بخت انتخاب می شد که با لباس های محلی و نو با رنگ های شاد و گرفتن کوزه با دو دست در بالای سر و سپس پرتاب کردن آن منظره ای بسیار دیدنی بود.
همچنین رسم بود اگر پسر جوانی قصد ازدواج داشت باید از این فرصت استفاده می کرد و سکه و انگشتری و چارقد را برمی داشت و آن را به عنوان نشانه و علاقه به خانواده ای که قصد وصلت با دختر آنان را داشت،تحویل می داد.
پسر جوان باید انگشتری کوزه شکسته شده را به دست عروس می کرد و می گفت : «بُو مدیم بُو مدیم / کِلِکی بیَردیُم».پسران دم بخت که قصد ازدواج داشتند همچنین کوزه تازه ای می خریدند و آن را از آب قنات پر می کردند و به خانه پدر زن آینده خود می رفتند و دخترشان را خواستگاری می کردند.
بعد از مراسم کوزه شکنی خانواده ها رسم آتش روشن کردن و پریدن از روی آن را به جا می آورند. کوزه شکنی در قاین به شماره ۸۱۷ در چهار بهمن ماه ۹۱ در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت رسیده است.