ضرب المثل بزنم به تخته
داستان ضرب المثل بزنم به تخته
هر وقت بخواهیم از چیزی یا کسی تعریف کنیم اول می گوییم بزنم به تخته و سپس تعریف و تمجید را آغاز می کنیم. حالا می پردازیم به ریشه این ضرب المثل. ضرب المثل «بزنم به تخته» ضرب المثلی که در بیشتر مواقع به شکلی خرافاتی برای جلوگیری از چشم و نظر بد به کار برده می شود.
اصطلاح «بزنم به تخته» یا «بزن به تخته» اشاره به نوعی خرافه دارد که فردی برای دوری از بدشگونی قضا و قدر و یا دور شدن از چشم و نظر بد به تکه ای چوب یا تخته می زند. این اتفاق به خصوص زمانی رخ می دهد که یک اتفاق خوب برای آن فرد بیفتد و به مراد دلش برسد و یا تعریف و تمجیدی از خود بکند یا بشنود.
در گذشته در بسیاری از مناطق دنیا مردم بر این اعتقاد بودند که خداوند درون درخت زندگی می کند. با این وصف درخت برای آ ن ها از ارزش بالایی برخوردار بود. به همین خاطر بت های خود را چوبی می ساختند و وقتی که به مشکلی بر می خوردند، به آن درخت دست می زدند و یا به بت های چوبی شان ضربه می زدند تا به قول خودشان خدا را بیدار کنند و از او بخواهند تا ایشان را در برابر سختی ها و مشکلات و بلایا مراقبت نماید.
از این رو امروز هم مردم به شکلی خرافی برای دورماندن از اتفاقات بد و چشم زخم، به چوب و تخته ای می زنند تا به این طریق آن بلا را از خود دور کنند.
« چرا می گوییم "بزنم به تخته"،
نمی گوییم "ماشاءالله"
یکی از دوستان نقل میکرد که یک روز با یکی از دوستان انگلیسی خود چت میکردم بهش گفتم: کار تو خیلی عالی بود.
بهم گفت: بزنم به تخته (Touch wood)
سپس گفت: شما مسلمونها حتما به جای این اصطلاح چیزی دارید
من گفتم: ماهم همین را استفاده میکنیم
رفیقم خیلی تعجب کرد وگفت: عجب...!!
بهش گفتم چه چیز عحیبی بود؟!
اون گفت: ما منظورمان از تخته همان تخته صلیب است که شر خون آشامان و پلیدی را از ما دور میکند...!!
تازه فهمیدم که سالهاست که ما به صلیب پناه میبریم از چشم شور
ما نادانسته بجای اینکه با گفتن: ماشاءالله ٬ به خداوند پناه ببریم به چوب وتخته صلیب پناه میبردیم.!
ای کاش اصل هرکلمه را قبل از اینکه به زبان بیاوریم بشناسیم.
تا بحال اگر نادانسته میگفتیم اشکالی نداره چون نمیدونستیم.
اما از این به بعد این کلمه را بکار نبریم.
چون ما مسلمانیم.
بسم الله، ماشاءالله، ولا حول ولا قوة الابالله
1 - اصطلاح "زدن به تخته"، بدون در نظر گرفتن ملیت، مذهب و جغرافیا، در تمام دنیا یک خرافه ی مرسوم است. از جهان عرب گرفته تا فنلاند و برزیل و یونان و سوئد و انگلیس و آمریکا همگی عبارتی مشابه برای این خرافه دارند.
2- منشا واقعی این عبارت نامعلوم است، اگر چه بسیاری از حدس و گمان ها دال بر این است که می تواند منشایی دینی و مذهبی داشته و برگرفته از وجود افسانه هایی مبنی بر قرار گرفتن روح های سرگردان در تنه ی درختان باشد.
3- برخی خواستگاه این خرافه را یهودیان یا مسیحیان می دانند؛ عقیده ی دیگری منشا "زدن به تخته" را از ایرلندپ می داند؛ چرا که ایرلندی ها برای آگاه ساختن و تشکر از Leprechauns (فرشته های ایرلندی در شمایل مردی پیر با شنل های سبز یا قرمز) به تنه ی درختان می کوبیدند تا بد اقبالی را از آنان دور نگاه دارد. عقیده ی مطرح دیگری می گوید که با این کار شیطان قادر به شنیدن حرف های شما نخواهد بود و نمی تواند برای شما نقشه ی شومی بکشد.
4- در ایران، این عقیده به اینصورت است که هنگام تعریف از خوبی های کسی یا چیزی، برای چشم نخوردن به تخته یا وسیله چوبی می زنند تا از چشم بد و بدشانسی محفوظ باشد.
3 سال پیش
3 سال پیش