به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از رویداد24، تصویر تاریخی ثبت شده در روز نهم آبان ماه سال 1339 که نخستین فرزند ذکور محمدرضاشاه پهلوی به دنیا آمد. سید حسن امامی امام جمعه موقت تهران اذان تولد رضا پهلوی را بر گوش او خواند.
محمدرضا شاه از دو ازدواج پیشین خود با فوزیه فواد و ثریا اسفندیاری فرزند ذکوری نداشت تا آینده حکومت کشور را که ارث پدرش بود به وی بسپارد، بنابرین تولد پسرش در این تاریخ برای وی بسیار خوشایند بود.
برای تولد ولیعهد تبلیغات زیادی شد و پروپاگاندای حکومت پهلوی در کوی و برزن جشن برپا کرد. تولد در زایشگاهی در میدان مولوی رخ داد و اراذل و اوباش که همواره نقش برجستهای در حمایت از حکومتهای استبدادی دارند، برای حفاظت از بیمارستان بسیج شدند. در خاطرات طیب حاج رضایی آمد که او برای تولد ولیعهد چندین طاق نصرت برپا کرد و نوچههای خود را اطراف بیمارستان برای حفاظت از مقامات مستقر کرد.
بسیاری از کشورها به مناسبت تولد ولیعهد برای ایران هدایای مختلف و پیام تبریک ارسال کردند و ورودی کاخ نیاوران توسط مردم در حرکتی «خودجوش» گلباران شد. روز تولد ولیعهد را هفته کودک نامیدند و از بودجه عمومی هزینههای بسیاری برای جشن گرفتن تولد او صرف کردند.
محمدرضاشاه نخست میخواست نام این فرزند را کوروش بگذارد که یاد آور کوروش کبیر باشد و امپراطوری کوروش در 2500 سال پیش را در قرن بیستم و بیست و یکم میلادی احیا کند.
اردشیر زاهدی در خاطراتش ماجرای نامگذاری ولیعهد را چنین شرح میدهد: «تولد ولیعهد انقلابی در کاخ سلطنتی پدید آورد. انتخاب نام «رضا» برای ولیعهد سلیقه ملکه مادر (تاج الملوک) بود که میخواست نام شوهر فقیدش را زنده کند. پادشاه ابتدا علاقهای به انتخاب نام رضا نداشتند و اصرار میکردند نام ولیعهد کوروش گذاشته شود. والاحضرت اشرف پهلوی هم با این امر موافق بودند و به ویژه والاحضرت شمس که تغییر دین و مذهب داده بود و به یک مسیحی کاتولیک مومن تبدیل شده بودند، میگفتند نباید یک نام عربی روی پادشاه آینده مملکت غیرعرب گذاشته شود. والا حضرت شمس همچنین گفتند در صورتیکه نام ولیعهد کوروش گذاشته شود در آینده به عنوان کوروش دوم پادشاه کشور شده و امپراطوری ایران را احیا خواهد کرد! اما حرف آخر را در دربار شاهنشاهی علیا حضرت ملکه پهلوی (ملکه مادر) میزد و پس از شنیدن نظرات همه، با عصبانیت خطاب به محمد رضا شاه گفت فقط رضا نه یک کلمه بیش نه یک کلمه کم! بعد هم برای آنکه محمد رضا شاه را بیشتر تشویق به انتخاب نام رضا کرده باشد به او گفت: «پس از صد و بیست سال که او جانشین تو میشود همگان او را با نام رضا شاه دوم خواهند نامید و بدینوسیله نام و خاطره پدرت زنده خواهد شد!»
نهایتا محمدرضاشاه نام فرزندش را رضا گذاشت تا در آینده تبدیل به رضاشاه دوم شود و میراث پدری اش را که سلطنت و حکومت بر ایران بود حفظ کند. پس از نامگذاری، آیت الله سید حسن امامی امام جمعه تهران که عضو مجلس سنا و مجلس شورای ملی هم بود و به دلیل مخالفتش با جبهه ملی و دکتر مصدق شناخته میشد، در گوش ولیعهد اذان گفت و به این ترتیب فرایض دینی و ملی برای تولد ولیعهد انجام شد.
سید حسن امامی از استادان برجسته حقوق ایران بود که هنوز کتاب هفت جلدی حقوق مدنی او در دانشگاههای حقوق تدریس میشود و منبع دیگری به جز این کتاب وجود ندارد. امامی شیفته حکومت پهلوی بود و از جان و دل برای آنها تلاش میکرد. این رابطه آنقدر تنگاتنگ بود که شاه در اتفاقات مختلف از او مشورت میخواست، با این حال او در آخرین سفر شاه، او برای انجام مراسم دعا در فرودگاه حاضر نشد و خود نیز دو روز بعد از خروج شاه در دی 1357 ایران را به مقصد سوئیس ترک کرد. امامی مرداد ماه سال 1358 در سوئیس بر اثر سرطان در گذشت.