به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، خواهرها و برادرها برای کسب موقعیت برتر با هم کلنجار می روند و سعی می کنند برای زندگی در کنار هم راههایی پیدا کنند، اما پیش از دستیابی به صلح و صفا همیشه با هم می جنگند.
وقتی فرزندانتان به خوبی با هم کنار نمی آیند، مشکلات آنها می تواند خود را به شکل های گوناگون نشان دهد. به قول معروف، همۀ خانواده های خوشبخت به هم شبیه اند، اما هر خانوادۀ ناشادی، ناراحتی های خاص خودش را دارد.
وقتی سر به سر گذاشتن های روزانه بچه ها حالتی کینه توزانه پیدا می کند و وقتی یکی از فرزندان به فرزند دیگر زور می گوید، بدین معنی است که کنترل اوضاع دارد از دست می رود. شما با پدیده رقابت هم شیرها مواجهید.
رقابت بین خواهر و برادر باعث بوجود آمدن مهارت های کاملی برای نگران شدن درباره ی موضوعات بی اهمیت در میان آن ها می شود . اینکه چه کسی در زمین بازی سر خورد ، چه کسی جیم شد ، کی بزرگترین قطعه کیک را برداشت یا آب نبات های قرمز را خورد . برخی اوقات این حرف ها والدین را متعجب می کند .
مسایلی مانند نشستن روی صندلی جلو که با عث جنگ و دعوا در میان خواهر وبرادر می شود . تصور کنید پدر با دو فرزند خود مثلا بیتا و نیما به فروشگاه می روند .
بیتا : تو همیشه روی صندلی جلو می نشینی ، امروز نوبت منه .
نیما : نخیر ! دفعه قبل تو جلو نشسته بودی .
بیتا : نه ! اشتباه می کنی . یادت نیست می خواستیم بریم استخر .
پدر : بسه بچه ها ! خیلی مهمه که چه کسی جلو بشینه ؟
این موضوع برای پدر مهم نیست . اما برای بیتا و نیما اهمیت دارذ . در واقع کار به جایی می کشد که بیتا گریه می کند و نیما آماده ی حمله کردن به اوست . در اینجاست که پدر عصبانی شده و باید تصمیم بگیرد که چه کسی جلو بنشیند .
استفاده از روش مساله گشایی در رقابت بین خواهر و برادر
پدر یاد گرفت که چگونه با استفاده از روش مساله گشایی که مشاوره ارایه کرده بود به فرزندانش کمک کند . در ابتدا به فرزندانش یاد آوری کرد که این مساله را می داند که نشستن روی صندلی جلو برای آنان مهم است .
پدر : می دونم که نشستن روی صندلی جلو برای هردوی شما مهمه . بیتا ، چه احساسی داری وقتی می بینی نیما به نظر تو اهمیتی نمیده ؟
بیتا : خیلی ناراحت میشم .
پدر : نیما ، تو چه احساسی داری ؟
نیما : من هم همین ظور .
پدر : می تونید یک روشی ارایه بدید که این مساله حل بشه و هیچ کدام از هم ناراحت نشید .
بیتا : من یک فکر خوب دارم . دوبار من روی صندلی جلو می نشینم ، دوبار هم نیما . این منصفانه است .
هر دوی آن ها تصمیم گرفتند یک راه حل خوبی را مطرح کنند . آگاهی یافتن از احساسات یکدیگر ، اولین گام مهم در حل کردن مشکلات می باشد .
مساله این نیست که کودکان چگونه مشکلات خویش را حل کنند . موضوع مهم ، توافق ، انتخاب روش درست و مناسب و در نظر گرفتن احساسات یکدیگر است . آن ها می آموزند چگونه این روش های مهم را در کنار بزرگتر ها اجرا کنند . برای شروع کار ، چه جاهایی بهتر از خانه است ؟