کلید واژه بسیج برخواسته از متن انقلاب و به تعبیری دکترین اجتماعی، فرهنگی و علمی امام خوبیهاست. شاید در برهه تاریخی خاص و مصداقاً در دهه شصت، محور فعالیت این نهاد بر پایه مفهوم امنیت خلاصه شده بود؛ ولی با گذشت زمان و گستردگی دایره امنیت، امروز دیگر بسیج صرفاً به مفهوم امنیت محدود نیست و دامنه فعالیت آن را حد و مرزی نیست، چرا که مفهوم امنیت در طول این سالها دستخوش تغییراتی از این دست بوده و دایره جامعیت آن گسترده شده است. نه صرفا واژه امنیت که مفهومی بنام جنگ در پس دکترین برخورد تمدنها چنان ابعاد گسترده ای یافته که برای هر بخش آن نیازمند راه اندازی سازمانی عریض و طویل هستیم.
بر هیچ کس پوشیده نیست، که امروز یکی از ابزارهای تقابل تمدنی میان اسلام و غرب مفهومی بنام «رسانه» است؛ اصلی ترین ابزار مدیریت اندیشه ها و افکار عمومی جز از ساحت رسانه نیست و حال بایستی پرسید، بسیج در کجای داستان ساحت سامانه فرهنگی و رسانه قرار دارد؟ برای نیرویی که از پایه های فکری اش حضور بهتر در همه عرصه هاست، شاید این تعبیر و تعریف که بسیج، رسانه است تعبیر بجا و جامعی باشد.
بی تردید کاری که امروز رقبای ما در دنیای مدرن می توانند با یک خبر ساده انجام دهند، چنان وسیع است که در تصور ها نگنجد و اثرات آن در دراز مدت می تواند بسیار مخرب تر از مادربمب هایی باشد که بخش نظامی این رقیب در اختیار دارد. تقریبا از زمان حمله دوم آمریکا به عراق مفهومی بنام جنگ رسانه کم کم وارد ادبیات سیاسی گردید و شاید اغراق نباشد اگر ادعا کنیم که گستره جنگ نرم در این تقابل بیش از جنبه های سخت آن بود و علی رغم آن که محمد سعید الصحاف سعی در مدیریت این قضیه داشت اما هژمونی رسانه ای غرب باعث شد تا بغداد در ذهن مردم عراق بسیار زودتر از عرصه واقعی جنگ سقوط کند.
نمونه بارز و ملموس تر و به روزتر این تقابل را در حوادث اخیر در کشور خودمان هم به وضوح دیدیم که چگونه مرجعیت رسانه ای به جهت سیاست گذاری های غلط مسئولان مربوطه از داخل به خارج منتقل گردید و مفهوم خبر اول وروایت اول کار خودش را کرد. ارائه چنین تصویر واضح و روشنی از واقعیت رسانه و سیاست از آن جهت است که هنوز اهمیت کارزارهای این مدلی برای بخشی از مردم و مسئولان مغفول مانده است.
دشمنان انقلاب و نظام به خوبی از ماهیت و اهمیت آن آگاهند و همواره از رسانه به عنوان ابزار نبرد در حوزۀ افکار عمومی بهره گیری می کنند و حال آن که باید چنین درکی در ما نیز ایجاد شود و بسیج بعنوان برترین نیروی حافظ ارزشهای انقلاب اسلامی و مدافع فرهنگ و تمدن ایران اسلامی، نیازمند درک دو چندان این اهمیت و ایفای نقش موثرتر در این وادی غبارآلود است. هر چند جامعه ایرانی در گذشته به جهت ساخت اجتماعی و فرهنگی آن بیشتر از مساجد، تکایا و حسینیه ها، مجالس روضه خوانی و وعظ و خطابه، حوزه های علمیه، بازارها، قهوه خانه ها، زورخانه ها، عتبات متبرکه، حمامهای عمومی، میدانگاهها و بازارچه ها محلی، کاروانسراها و نیز شب نشینی ها و دید و بازدید های دوره ای میان افراد خانواده، دوستان یا اهالی یک محل برای انتقال اخبار بهره می جست، اما در دنیای مدرن و آلوده به مدرنیته دیگر این شبکه های اجتماعی و فضای مجازی است که محوریت داستان را بر عهده دارد و سردمدار انتقال است.
سرعت انتشار در این عرصه فوق تصور و اشتباهات جبران ناپذیر است و موفقیت در این عرصه نیازمند تلاشی بسیجی وار است. اگر بخواهیم بر اساس تعریفی که مارشال مک لومان از رسانه دارد و آن را پیام تعریف کرده است، می توان نتیجه گرفت که بسیج خود یک رسانه است که در مواردی در حقش اجحاف هم شده است. رسانه ای می تواند در عرصه این کارزار موفق عمل نماید که بتواند در تمام سطوح و ابعاد، عناصر خبرگیر و انتقال دهنده و نحوه تاثیرگذاری حضوری فعال داشته باشند و از قضا بسیج در تمام این سطوح و ابعاد حضور دارد و فعالیت می کند و در جریان انتقال پیام مؤثر است.
از سویی، بسیج رسانه به جهت ویژگی های منحصربفرد از جمله نداشتن محدودیت عضویت، استقرار آن در مراکز دارای ویژگی رسانه مانند مسجد، مدرسه، دانشگاه، اداره، شرکت، کارخانه، اتحادیه، صنف و پرداختن تمام قوا به اصل مطالبه گری جامعیت و شمولیت بیشتری نسبت به دیگر رسانه ها دارد و حتی می تواند نقش مدیریتی در این عرصه داشته باشد. در سالروز گرامیداشت این روز لزوم توجه جدی تر به این عرصه را مطالبه می کنیم تا با فراغ بال بیشتر و مطمئن تری بتوانیم زره هایی بسازیم که کمتر خنجری را به آن راه باشد، باشد که چنین باشد.
2 سال پیش