به گزارش سرویس سیاسی ساعدنیوز، مهران احمدی نویسنده،بازیگر و کارگردان سینما در سال 1399 در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
پیرمرد جلو آمد، فقر از همه جایش شره میکرد، در چشمانش اشک موج میزد وناامیدی.
همان لحظه دلتنگ شدم، انگار بدون اینکه چیزی بگوید حرفهایش را با چشمانش زد و...
گفت: آقای احمدی ؟
گفتم: بله !
لبخند کم رمقی ودر لحظه چشمانش برق کم سویی زد.
گفت :عکس بگیریم.؟!
گفتم :بگیریم
گوشی فقیرانه ای را بدستم داد.
عکس گرفتیم
نگاهی به عکس بی کیفیتش انداخت .بعد به من نگاه کرد،انگار میخواست چیزی بگوید، اما نگفت وبه سمت موتور قراضه ای که انطرفتر گذاشته بود روانه شد.
دلش طاقت نیاورد برگشت ،
گفت ببخشید! شما اقا رو می بینید .
گفتم کدوم آقا؟!
گفت آقای خامنه ای.
گفتم چطور؟
گفت به آقا بگید ،همه چی خیلی گرون شده، موتورم خراب شده نمیتونم درستش کنم، باهاش کار میکنم.
آمدم بگویم نه من آقا رو نمیبینم، یک لحظه که به چشمانش نگاه کردم انگار آب سرد رو سرم ریختند.حس کردم نمیتوانم ناامیدش کنم.
گفتم باشه، اگه دیدمشون ، میگم
آنی باشادی کم نور نگاهم کرد.
شماره اش را گرفتم .
امروز ناقابلی به حسابش ریختم، و برایش پیامک زدم، اینو آقا داد.و
گفت همه چی درست میشه.غصه نخور
آقایان من به آن پیرمرد قول دادم نه از طرف خودم از طرف آقا .
خودتون میدونید.
یا حق
ساعاتی پس از انتشار این پست محمدرضا رضاپور فعال فضای مجازی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
بعد از این پست اینستاگرامی، آقای باقری کنی، داماد رهبر انقلاب با مهران احمدی تماس می گیرد و از رویت مطلب توسط آقا و تاثر و پیگیری ایشان خبر می دهد و این که آقا شماره تماس و شماره حساب این پیرمرد دلشکسته را می خواهند تا شخصا از او دلجویی کنند.
برای دیدن اخبار حوزه سیاست کلیک کنید.