خلاصه داستان گیلدا
زوجی از قشر متوسط ایران امروز، پس از ۲۰ سال فراق اکنون که همدیگر را یافته اند برای تحکیم این عشق، سرنوشت بچه هایشان را با زوجی از طبقه پایین جامعه گره می زنند، غافل از اینکه این آغازی برای فروپاشی هر ۲ خانواده است.
نکاتی درباره فیلم گیلدا
اثر قبلی کیوان علی محمدی و امید بنکدار، « ارغوان» نام داشت. فیلمی با بازی مهتاب کرامتی که قصه اش حول محور یک نوازنده زن روایت می شد که فراز و فرودهای زندگی اش در ارتباط با یک مرد به تصویر کشیده می شد. رویکرد این دو کارگردان در اثری جدیدشان نیز تا حدودی مشابه است. در اینجا نیز قصه درباره زنی به نام گیلداست که ظاهراً ستاره سینما بوده و رستورانی را اداره می کند. فیلم جدیدی که گیلدا قرار است در آن به ایفای نقش بپردازد، تا حدود زیادی به زندگی شخصی خودش شباهت دارد و همین مسئله ذهن او را درگیر کرده و ما نیز آنچه که در ذهن او روایت می شود را در فیلم می بینیم مشکل بزرگ « گیلدا » فرمی است که دو کارگردان برای روایت اثر خود برگزیده اند. متمرکز کردن قصه در یک کافه تصمیم حساسی بوده که در تاریخ سینما کارگردانان شاخصی مانند رومن پولانسکی و جیم جارموش به آن تن داده و اثرشان را با چنین فرمی روانه سینما کرده اند. شاید « کشتار » پولانسکی در اینجا مثال خوبی باشد. فیلمی که چهار بازیگر ستاره آن به مدت حدود 80 دقیقه در یک خانه با یکدیگر به بحث و جدل می پردازد و قصه نیز هرگز از منزل خارج نمی شود. دیالوگ های نافذ و بُرنده فیلم « کشتار » باعث می شد تا ارزش تماشای اثر حفظ شود و حتی برای لحظه ای تماشاگر از جریان داستان منحرف نشود. اما « گیلدا » فاقد تمام عناصری است که بتواند توجه مخاطب را به خود جلب نماید. قصه در یک بی نظمی مطلق آغاز می شود و ما با شخصیتی مواجه هستیم که متوجه می شویم قرار است ستاره سینما باشد، آن هم به وسیله دیالوگ های گل درشت و افکت های صوتی که گاهی به سوی گوش مان شلیک می شود. در ادامه نیز فیلمسازان ما را به دنیای فیلمنامه ای که قرار است گیلدا در آن بازی کند سوق می دهند. فیلمنامه ای که فقط یک قصه نیست و می توان بخشی از حال و روز گیلدا در آن یافت؛ فیلمنامه ای عجیب و غریب که زمان و مکان ندارد و چندین اپیزود شلخته و بی نتیجه در آن به نمایش در می آید.اثر قبلی دو فیلمساز به نام « ارغوان» با مشکل بزرگی مواجه بود و آن دیالوگ های گل درشتی بود که به فضای رئال قصه آسیب وارد می کرد. در اینجا نیز رویکرد علی محمدی و بنکدار تغییر چندانی نکرده و با همان مشکل قبلی مواجه هستیم. دیالوگ هایی که در « گیلدا » بیان می شوند، روان و یکدست نیست و حتی در اپیزودهای مختلف نیز در آن از هم گسیختگی مشاهده می شود. به نظر می رسد که دو فیلمساز در به تصویر کشیدن یک گفتگوی ساده میان شخصیت ها عاجز مانده و موفق به برقراری انسجام نشده اند. فارغ از تمام مشکلات عجیبی که فیلم به همراه دارد، باید به این موضوع نیز پرداخت که هدف نهایی « گیلدا » از ساخته شدن مشخص نیست. فیلم هیچ حرف تازه ای برای گفتن ندارد و در چند اپیزودی که روایت می شود، چندین موضوع تکراری مانند مشکلات مجوز ارشاد و مسائل اجتماعی دیگر با پرداختی تکراری و کلیشه ای به تصویر کشیده اند که باعث می شود ارزش تماشای اثر از بین برود. چرخش مداوم دوربین در گفتگوی دو نفره که زیبایی شناسی بصری مشخصی در آن به چشم نمی خورد نیز بیشتر شبیه بهانه ای برای " سینمایی " نامیدن اثر محسوب می شود. چرخشی که به همراه آن افکت های عجیب و غریب به نمایش در می آید تا مفهومی را به زور به ذهن مخاطبش انتقال دهد!بزرگترین ویژگی فیلم که از مدتها پیش از اکران درباره آن تبلیغ می شد، بازی مهناز افشار در نقش چند شخصیت مختلف بود اما این نقش آفرینی ها تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. گیلدای چادری با لهجه ترکی همانقدر بد است که گیلدای عضو سازمان. انتخاب دیگر بازیگران فیلم نیز در نوع خودش جالب است. سیاوش مفیدی که اغلب او را به عنوان کمدین به یاد می آوریم، در اینجا نقش همسری قلدر را ایفا کرده که در وجودش خشونت فراوان وجود دارد. انتخابی که سیاوش مفیدی نتوانسته به خوبی از پس آن برآید. رضا شفیعی جم نیز وضعیتی مشابه مفیدی دارد. شاید تنها بازیگری که در این میان توانسته همانی باشد که از او انتظار می رود، فرخ نعمتی باشد که در کتاب خوانی و بیان جملات قصار، بهترین صوت را دارد! « گیلدا » به مراتب از اثر قبلی سازندگانش یعنی « ارغوان» ضعیف تر محسوب می شود. اثری که قصد داشته فرمی متفاوت برای روایت قصه را تجربه کند اما نتیجه به حدی ناامید کننده است که احتمالاً بسیاری را از دنبال کردن قصه منصرف می کند. تماشاگری که نه خودِ گیلدا برای او مسئله می شود و نه موضوعاتی که در قالب اپیزودهای مختلف درباره آن بحث و گفتگو می شود. فیلم که تمام می شود نه می فهمیم که گیلدا کیست و نه اینکه چرا باید به مسائل زندگی او اهمیت دهیم. در نهایت نیز پایان فیلمنامه ناتمام او در ذهنش شکل می گیرد و با لبخند از این اتفاق یاد می کند. پایانی بر یک سرگردانی بی سر و ته که در آن همه چیز از مجوز ارشاد گرفته تا تغییر جنسیت و سازمان مجاهدین یافت می شود و آشی شله قلمکار است که دوربین دائم در اطراف او در حال چرخش است!
کارگردان فیلم گیلدا
کیوان علی محمدی و امید بنکداردو کارگردانی که سالهاست بصورت مشترک فیلمسازی را تجربه می کنند. از آثار مشترکی که توسط این دو کارگردان ساخته شده می توان به « ارغوان» ، « شبانه » و « شبانه روز » اشاره کرد.
بازیگران فیلم گیلدا
مهناز افشار، سیاوش مفیدى، حمیدرضا پگاه، رضا شفیعى جم، هادى حجازى فر، فرخ نعمتى، مرتضى اسماعیل کاشى و حامد کمیلى، همراه با (هنرمندان خردسال) مهدیار عزیزى و آنیسا راستگو
ساير عوامل فیلم گیلدا
- تهیه کننده: امید بنکدار کیوان علیمحمدی
- نویسندگان و تدوین و کارگردان : امید بنکدار و علی اکبر حیدری و کیوان علیمحمدی
- موسیقی: بامداد افشار
- فیلمبردار: مرتضی پورصمدی
مشخصات فیلم گیلدا
- ژانر :اجتماعی، خانوادگی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 3.8 از ۱0