خلاصه داستان فیلم یه حبه قند
سکوت خانه باغ قدیمی با ورود چهار خواهر و خانواده هایشان میشکند.آنها برای ازدواج خواهر کوچکشان پسندیده،با پسر یکی از خان های آنجا که در آمریکاست،به خانه ی کودکیشان که در واقع خانه ی داییشان است برگشته اند. ظاهرا همه از وصلتی که قرار است صورت بگیرد راضی هستند به جز دایی. صبح روز عقد،دایی در حال خوردن صبحانه با یک حبه قند خفه می شود و میمیرد. عروسی تبدیل به عزا می شود و همه چیز به هم میریزد.عصر آن روز با آمدن قاسم(که به نوعی فرزند خوانده ی دایی است)همه چیز دوباره در هم میپیچد. ظاهرا پسند و قاسم عاشق یکدیگر هستند.در نهایت قاسم با دیدن وسایل عقد بدون خداحافظی می رود و پسند هم بعد از آن با پوشیدن لباس مشکی،به همه میفهماند که نمیخواهد با نامزدش ازدواج کند.
نکاتی درباره فیلم یه حبه قند
میرکریمی همیشه قصه گویی خوبی بوده و این را به خوبی می توان در فیلمهایی که ساخته دید. اما اصلی ترین تفاوت « یه حبه قند » با دیگر ساخته های میرکریمی در همین ساختار فیلمنامه نمود پیدا می کند. در « یه حبه قند » میرکریمی بجای تعریف یک قصه واحد و پرداخت آن، تصمیم گرفته تا یک محیط پربازیگر را پدید آورد و از لابلای صحبت شخصیت های فیلم، داستانش را تعریف کند. این شیوه روایت داستان که تا پیش از این در کارهای میرکریمی بی سابقه بوده ،باعث شده تا حواس تماشاگر شش دُنگ به اتفاقات فیلم باشد و هیچ شخصیتی را به حال خود رها نکند. در « یک حبه قند » همه بازیگران فیلم که کم شمار هم نیستند، حرف های مهمی برای گفتن دارند. فیلم را که نگاه می کنم بی اختیار به یاد خاطرات خوش دهه ی 60 و اوایل دهه 70 شمسی می افتم که در آن، فیلمها هویتی ایرانی داشتند و با تماشای آنها می توانستیم احساس بسیار نزدیکی به محیط داستان پیدا کنیم. در « یک حبه قند » میرکریمی افراد خانواده و فامیل را گرد هم آورده و به آنها روح خانواده سنتی ایرانی دمیده که نتیجه اش بسیار لذت بخش از آب درآمده است.یکی از ویژگی های قابل ستایش میرکریمی در فیلمسازی این است که به لهجه ها و فرهنگ شهرهای مختلف احترام می گذارد و شخصیت های داستانش را مجبور می کند تا با زبان محلی صحبت کنند! ( برعکس بعضی کارگردان ها که تاکید می کنند که شهرستانی ها می بایستی با لهجه فارسی صحبت کنند! ). اوضاع و احوال « یه حبه قند » نیز اینچنین است؛ محل وقوع اتفاق شهر یزد است و اتفاقاً شخصیت ها لهجه هم دارند که خیلی کمک کرده تا فضای فیلم ملموس باشد. یکی از نکات قابل ستایش درباره « یه حبه قند » این است که بسیار به فرهنگ عمومی ایرانیان پرداخته شده و از این لحاظ شاید تنها فیلم سال 1390 باشد که با چنین دقتی اینکار را انجام داده باشد. البته منظورم از این فرهنگ ها ، پرتاب حبه قند با پشت دست به دهان نیست! « یه حبه قند » از معدود فیلمهای ایرانی است که جامعه سُنتی ایران را در مواجه با جامعه مدرن، درمانده و عقب افتاده نشان نمی دهد. در « یه حبه قند » جامعه سُنتی ایران به دور از مدرنیته، زندگی خوب و خوشی در کنار یکدیگر دارند و اصلاً هم سُنتی بودنشان، کار دستشان نمی دهد! دیگر حَسن تماشای « یه حبه قند » بی شیله و پیله بودنش است. فیلم نه بنا به تعریفات رایج، " مینی مالیستی " است ، نه " امرسیونستی " ، نه " اوماتیستی " و نه هر چیز دیگر. فیلم با یک داستان ساده شروع می شود و حرفش را هم به سادگی به مخاطب می زند. نکته ی جذاب دیگر درباره « یه حبه قند » که حداقل من با دیدن آن بسیار خوشحال شدم، نماهای شلوغی است که میرکریمی گرفته. سالهاست که در سینمای ایران عادت کرده ایم که 2 نفر را در کادر قرار دهیم و قاب سینمایی مان را به آنها معطوف کنیم، اما در « یک حبه قند » این فرم به کلی تغییر کرده و شاهد سکانس های شلوغ با حضور بازیگران فراوان هستیم. فیلم سکانسی دارد که در آن پسندیده ،در حال تاب خوردن قصد دارد تا سیب سرخی را از درخت بچیند. موسیقی که در این سکانس پخش می شود بسیار زیباست و جذابیت هنری این صحنه را دوچندان کرده است. آهنگساز این فیلم محمدرضا علیقلی است که یکی از بهترین موسیقی سازان سینمای ایران می باشد. باید به نکته ایی هم اعتراف کنم و آن اینکه سکانس نخ بستن به پای غورباقه ، بدجوری برایم نوستالژی دارد! احتمالاً شما هم آنونس خاص فیلم را دیده اید. این آنونس را « رخشان بنی اعتماد » کارگردانی کرده و پوستر فیلم را هم « عباس کیارستمی » طراحی کرده است! یک نکته عجیب هم در جریان افتتاح فیلم که در " پردیس کیان " برگزار شد اتفاق افتاد. در جریان پخش آنونس این فیلم ، « هوشنگ گلمکانی » ( سردبیر ماهنامه فیلم ) شروع به اشک ریختن کرد و دلیل این امر را هم احساس برانگیز بودن آنونس اعلام کرد! نمی خواهم این جمله را به کار ببرم اما فکر نمی کنید زمان آن رسیده که دست از این تعارفات سینمایی برداریم!؟ جدای از این، بسیاری سعی کرده اند تا این فیلم را از لحاظ اجرا با شاهکار اورسن ولز یعنی « همشهری کین » مقایسه کنند که این یکی دیگه نوبر است! نامگذاری فیلم در نوع خودش جالب است. در ادبیات فارسی ، یه حبه قند به شیرینی اطلاق می شود که قرار است کام فرد را شیرین کند ( یا در اصطلاح ادبی تر یک اتفاق فرخنده را سبب شود ) اما در فیلم ، یه حبه قند باعث می شود تا کامل کل یک فامیل تلخ شود!مجموعه بازیگران « یه حبه قند » عالی هستند. در فیلم کلی بازیگر مطرح سینمای ایران از جمله : رضا کیانیان ، پریوش نظریه ، نگار جواهریان ، اصغر همت ، ریما رامین فر و... حضور دارند که بازی های آنها به خوبی مدیریت شده. شما در « یه حبه قند » نمی توانید بازیگری را بیابید که بهتر از دیگری باشد یا اینکه دوربین بیشتر حول محور او بچرخد. تا آنجایی که یادم می آید، « یه حبه قند » در سال جاری تنها فیلمی است که بازیگرانش در جلوی دوربین غلو نمی کنند! نکته ی جالبی هم درباره این فیلم به چشم می خورد و آن اینکه منشی صحنه سرکار خانم « باران کوثری » است! به نظرم « باران » همانند مادرش سودای کارگردانی دارد و حضورش در پشت صحنه این فیلم هم جهت کسب تجربه بوده است. « یه حبه قند » به نظرم بهترین فیلم بیست و نهمین جشنواره فبلم فجر بود که با بی مهری کامل هیئت داوران از دریافت جوایز باز ماند. میرکریمی درآن زمان، ترکیب هیئت داوران را " نخبه ستیز " عنوان کرده بود و هیئت داوران هم که کاملاً از این اظهار نظر دلخور شده بودند ، دو دستی به فیلم « جدایی نادر از سیمین » چسبیدند که به نظرم در مقایسه با دیگر فیلمهای فرهادی ، فیلمی به مراتب ضعیف تر بود ؛ البته چند سال پیش هم در جشنواره فجر فیلم « به همین سادگی» که آن هم اتفاقاً یکی از فیلمهای ضعیف میرکریمی بود، بسیار تحویل گرفته شده بود!.در آخر باید بگویم که « یه حبه قند » یکی از بهترین فیلمهایی است که در سال جاری اکران شده و به همه پیشنهاد می کنم که آن را ببینند.
کارگردان فیلم یه حبه قند
رضا میرکریمی از اولین ساخته اش که « کودک و سرباز » بود، تا به امروز همواره حرکتی رو به جلو داشته و هیچ وقت هم فیلمی ضعیف به مخاطب ارائه نداده است. میرکریمی چند سال پیش فیلم « خیلی دور ، خیلی نزدیک » را ساخت که با استقبال بسیار خوب منتقدان و مردم همراه بود و توانست به عنوان بهترین فیلم سال 1384 نیز معرفی شود.آخرین فیلم میرکریمی هم تا پیش از « یه حبه قند » ، فیلم « به همین سادگی » بود که این یکی هم توانست از نگاه منتقدان بهترین فیلم سال 1387 شود. « یه حبه قند » ششمین فیلم بلند میرکریمی هست.
بازیگران فیلم یه حبه قند
رضا کیانیان، پریوش نظریه، نگار جواهریان، نگار عابدی، اصغر همت، هدایت هاشمی، شمسی فضل الهی، ریما رامین فر، امیرحسین آرمان، سعید پورصمیمی، سهیلا رضوی، فرهاد اصلانی، پونه عبدالکریم زاده، ناهید مسلمی، روح اله مفیدی نصرآبادی، شیدا خلیق، محمدرضا زادسرور، احمد یاوری، افشین هاشمی، باران کوثری
ساير عوامل فیلم یه حبه قند
رضا میر کریمی، محمدرضا علیقلی، حمید خضوعی ابیانه، حسن حسن دوست،مجری طرح: محمدرضا منصوری،مدیر تولید: مسعود فیروزه، دستیار کارگردان: باران کوثری،مژگان ایلانلو، بازیگردان، افشین هاشمی
مشخصات فیلم یه حبه قند
- ژانر :خانوادگی، درام
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 7.2 از 10