درباره کتاب صید ماهی بزرگ
کتاب صید ماهی بزرگ، اثری نوشته ی دیوید لینچ است که اولین بار در سال 2006 به چاپ رسید. کارگردان مطرح و صاحب سبک سینمای جهان، دیوید لینچ، در این کتاب به شکلی نو و منحصر به فرد به متدهایش به عنوان یک هنرمند، روش شخصی کار کردن خود و تجارب سودآور و خلاقیت پرورش از انجام مراقبه می پردازد. لینچ، تجربه ی «شیرجه به درون» و «صیدِ» ایده ها مانند ماهی را توصیف می کند و سپس، چگونگی آماده سازی این ایده ها برای به کار گرفته شدن در سینما، تلویزیون، نقاشی، موسیقی و طراحی را شرح می دهد. او علاوه بر این ها، برای اولین بار در مورد تعهد سی ساله ی خود به «مراقبه ی تعالی بخش» می نویسد و از تفاوت هایی که این مراقبه در فرآیند شکل گیری و رشد خلاقیت خود به وجود آورده، پرده برمی دارد. کتاب صید ماهی بزرگ، اثری بسیار ارزشمند و تأثیرگذار از یکی از بزرگترین ایده پردازان مبتکر در عرصه ی سینما و نقاشی است و بدون شک به مخاطبین کمک خواهد کرد تا ماهی های بزرگتری را از دریای ذهن و ابتکار خود صید کنند.
خلاصه کتاب صید ماهی بزرگ
لینچ در این کتاب توضیح می دهد که ایده ها مانند «ماهی» هستند. اگر در آب های کم عمق و سطحی بمانید فقط ماهی های کوچک را می توانید شکار کنید و اگر می خواهید ماهی های بزرگ بگیرید باید به عمق بروید.«ماهی های اعماق، قوی تر و ناب ترند. آن ها درشت، انتزاعی و بسیار زیبا هستند.همه چیز، هر آنچه به حساب آید، از ژرف ترین سطح بالا می آید. فیزیک مدرن آن سطح را «میدان واحد» می نامد. هرچه هُشیاری ــــ آگاهیِ ــــ تو بیشتر شود، به آن منبع ژرف نزدیک تر می شوی و ماهی بزرگ تری صید می کنی.»با مراقبه، هشیاری و خلاقیت می توانید به اعماق درونتان بروید و ایده های ناب را در آنجا پیدا کنید. «صید ماهی بزرگ» کتاب روان و جذابی است برای تمام علاقه مندان سینما و دنبال کنندگان آثار لینچ و همچنین تمام کسانی که می خواهند خلاقیت خودشان را پرورش دهند.
درباره نویسنده کتاب صید ماهی بزرگ
دیوید کیث لینچ، زاده ی 20 ژانویه ی 1946، کارگردان، نقاش و نویسنده ی آمریکایی است.لینچ در خانواده ای از طبقه ی متوسط در میزولا، مونتانا زاده شد. بیشتر دوران کودکی او در مسافرت در ایالات متحده سپری شد تا زمانی که برای تحصیل نقاشی به آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا در فیلادلفیا رفت و در آنجا به ساختن فیلم های کوتاه روی آورد. لینچ سپس به لس آنجلس کالیفرنیا رفت و در آنجا اولین فیلم بلند خود، اثری سوررئال در ژانر ترس را ساخت که با بازخوردهای بسیار مثبتی رو به رو شد.فیلم های لینچ پر است از نمادهای سورئالیستی، سکانس های رویاگونه و ترکیب توهم و واقعیت. دیوید لینچ در نقاشی، مجسمه سازی و موسیقی نیز فعالیت می کند.

قسمتی از کتاب صید ماهی بزرگ
نمی دانم چرا وقتی وارد تماشاخانه ای می شود و چراغ ها خاموش می شوند، به شدت مسحور می شوی. همه جا ساکت می شود، پرده هایی که احتمالا قرمز رنگ اند کنار می روند و تو وارد دنیای دیگری می شوی. این تجربه وقتی زیباست که مشترک باشد. اگر در خانه باشی و صفحه نمایشگری مقابلت باشد، باز هم زیباست اما به آن خوبی نیست. بهترین حالت، نمایش روی پرده بزرگ است؛ راه ورود به دنیایی دیگر همین است.
ایده یک فکر است. فکری که وقتی دریافتش کنی، چیزی بیش از آنچه تصور می کنی در خودش دارد؛ اما در لحظه اول بارقه ای بیش نیست. در قصه های مصور، وقتی کسی فکری به سرش می زند، حبابی روی سرش ظاهر می شود. این اتفاق مانند زندگی در یک آن روی می دهد.
من هر فیلم و پروژه ای را نوعی تجربه گری می دانم؛ تجربه اینکه ایده را به چه صورت ترجمه کنی؟ چطور ترجمه اش کنی که از ایده به فیلم یا به یک صندلی تبدیل شود؟ تو ایده را دریافت کرده ای و می توانی آن را ببینی، بشنوی، احساس کنی و بشناسی. بگذار این طور بگویم که تو شروع به تراشیدن قطعه چوبی کرده ای، ولی آن طور که باید از کار درنیامده است. همین باعث می شود بیشتر فکر کنی و حشو و زوائد آن را برداری. تو در حال کنش و واکنشی. پس نوعی تجربه گری انجام می دهی تا بالاخره به نتیجه درست برسی. وقتی مراقبه کنی، این جریان افزایش می یابد.
کله پاک کن معنوی ترین فیلم من است. گرچه هیچ کس این حرف را باور نمی کند، ولی حقیقت دارد. کله پاک کن طور خاصی شکل گرفت که خارج از درک من بود. دنبال کلیدی می گشتم که قفل آنچه به آن سکانس های فیلم می گفتند باز کند. البته بخشی از آن ها را درک کردم ولی نمی دانستم که چه چیزی به آن ها انسجام می دهد و این مرا به تقلا واداشت. پس سراغ انجیل رفتم و شروع به خواندنش کردم. تا اینکه روزی جمله ای را خواندم و دیگر انجیل را بستم، چون یافتمش. خودش بود. این طور شد که کلیت اثر را دیدم و با آن جمله این مکاشفه برایم صد در صد کامل شد. بعید است هرگز بگویم آن جمله چه بود.
همه جا می توانی مراقبه کنی. در فرودگاه، موقع کار، هرجا که باشی می توانی مراقبه کنی. من معمولا صبح پیش از صبحانه و عصر پیش از شام مراقبه می کنم.
مهم ترین چیز در مراقبه؛ بیشتر و بیشتر خودت می شوی.
همه چیز ایده است. اگر با ایده روراست باشی، هرچه را واقعاً بخواهی به تو می گوید.
منفی گرایی عین تاریکی است؛ اما تاریکی چیست؟ تاریکی را می نگری و می بینی خودش واقعاً چیزی نیست؛ بلکه غیاب چیزی است. چراغ را روشن کنی، تاریکی از میان می رود. اما آفتاب نمی تواند منفی گرایی را محو کند. تاریکی را چرا، اما منفی گرایی را خیر. پس همان طور که آفتاب تاریکی را محو می کند، کدام چراغ را باید روشن کنی تا منفی گرایی را محو کند؟ آن چراغ، هشیاری ناب است؛ خود؛ نور وحدت. با تاریکی نجنگ. حتی نگران تاریکی نباش. چراغ را روشن کنی، تاریکی از میان می رود. چراغ هشیاری ناب را روشن کن، منفی گرایی از میان می رود.
بخش اعظم فیلم سازی عرف است. باید آمادگی آن را داشته باشی و به ساز و کار انجام آن فکر کنی، همین.
با خودت صادق باش. دیدگاهت را ابراز کن و نگذار کسی آن را دست کاری کند. هرگز ایده خوب را رها نکن و هیچ گاه ایده بد را نگه ندار. مراقبه کن. بسیار مهم است که «خود»، آن هشیاری ناب را تجربه کنی. به راستی به کمک من آمد و به نظرم هر فیلم سازی را یاری می دهد. پس به درون شیرجه بزن و آن هشیاری سعادت بخش را احیا کن. به شادی و شهود پروبال بده. لذت انجام دادن را تجربه کن تا در این مسیر صلح آمیز بدرخشی.
شناسنامه کتاب صید ماهی بزرگ
- نویسنده: دیوید لینچ
- ترجمه: علی ظفر قهرمانی نژاد
- انتشارات: بیدگل
- تعداد صفحات: ۱۹۵
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
مشخصات کتاب صوتی صید ماهی بزرگ
- گوینده: رضا عمرانی
- ناشر صوتی: نشر ماه آوا
- مدت: 2 ساعت و 49 دقیقه
معرفی کتاب تئوری انتخاب اثر ویلیام گلسر










































