معرفی رمان ملت عشق اثر الیف شافاک

  سه شنبه، 29 تیر 1400   زمان مطالعه 16 دقیقه
معرفی رمان ملت عشق  اثر الیف شافاک
کتاب ملت عشق در ترکیه بیش از ۵۰۰ بار به چاپ رسیده و توانسته است عنوان پرفروش‌ترین کتاب تاریخ ترکیه را به دست آورد. این کتاب در ایران هم با استقبال بسیار خوبی مواجه شده و تا به حال بیشتر از ۵۰ بار تجدید چاپ شده و توانسته است طرفداران زیادی پیدا کند. البته واکنش‌ها نسبت به این رمان بسیار متفاوت است.

درباره کتاب ملت عشق

کتاب ملت عشق رمانی از «الیف شافاک» است. این کتاب در سال ۲۰۱۰ به دو زبان انگلیسی و ترکی منتشر شده است، بیش از ۵۰۰ بار در ترکیه به چاپ رسیده است، و توانسته پرفروش ترین کتاب تاریخ ترکیه را به دست آورد، در ایران هم بیش از ۵۰ بار تجدید چاپ شده است و طرفداران زیادی دارد.کتاب ملت عشق یا همان (چهل قاعده عشق) در اصل دو داستان است که در یک کتاب نگاشته شده است. داستان اول این کتاب در مورد عشق و دلدادگی الا و «عزیز زاهارا» است که در سال ۲۰۰۸ در آمریکا اتفاق می افتد، و داستان دوم در مورد عشق و معرفت مولانا و شمس تبریزی است، که در قرن هفتم در قونیه اتفاق می افتد.نویسنده در این کتاب از زبان عزیز زاهارا داستان مولانا و احوالات شمس را بیان می کند؛ او در این کتاب تقریبا از ۲۰ شخصیت نام برده است، از افرادی چون الا، شمس، شاگرد مولوی، حسن گدا، گل صحرا، کیمیا و ... سخن می گوید.

رمانی درباره زندگی مولانا و شمس تبریزی

هر کسی که رمان ملت عشق را خوانده باشد، بی شک از آن تاثیر می گیرد، دلیلش بیشتر به خاطر شمس تبریزی است. از قواعد عشق او تا شخصیت قوی اش و اعتقادش به خدا، همه چیز در مسیری شگفت آور در چرخش است. چهل قاعده عشق که از زمان های مختلف توسط شمس نقل شده است، می تواند دیدگاه مخاطب را به زندگی و روابط آشکار او با فلسفه زیستن و انسانیت تغییر دهد، این همان چیزی است که شمس در مولانا ایجاد کرد. تاثیر چنین عرفانی در اشعار رومی به وضوح دیده می شود و در پشت پرده همه این آثار او، عرفان شمس خودنمایی می کند.اگر شمس هر جنبه ای از نظم اجتماعی را به چالش نمی کشید، رابطه ای بین او و مولانا شکل نمی گرفت. اگر رومی شمس را از دست نمی داد، شاعر نمی شد و ما هم اشعار او را نمی داشتیم. به مفهوم کلی تر، این کتاب جشن تحول بنیادین رومی از دانشمند به شاعر است و به موازات آن تغییر درونی اللا و کشف عشق راستین در او.

چهل قاعده شمس تبریزی چیست؟

کلام شمس در چهل قاعده عشق بسیار گزین گو و نافذ است و از اقرار و درشت گویی دوری می کند. سادگی کلامش در ظاهر، پیچیدگی های درونی بی نظیری دارد. به همین دلیل مخاطب را وادار به اندیشیدن می کند، اما فهم کلامش کار عقل نیست، راه دل می خواهد.«خداوند انعکاسی مستقیم آن چیزی است که ما خودمان را می بینیم؛ ما چیزها را همانطور که هستند نمی بینیم، ما آنها را همانطور که هستیم می بینیم. اگر خدا به طور عمده ترس و گناه را به ذهن می آورد، به این معنی است که ترس و گناه بیش از حد درون ما وجود دارد. اگر خدا را پر از عشق و محبت می بینیم، ما نیز چنین هستیم».چهل قاعده شمس تنها به جملات بالا ختم نمی شود، بلکه تک تک قواعد یا قانون های او درباره ماهیت عشق، خدا و زندگی است. کلامش را نمی توان خواند و کناری انداخت، بلکه تازه سفری برای شروع است. از منظر او مسیر حقیقت، کار قلب است نه عقل و لازم است قلب را راهنمای خود کنی. شما می توانید خدا را در هر جا یاد کنی، زیرا خداوند در مسجد، کنیسه یا کلیسا محصور نمی شود. اما اگر هنوز نیاز به مکان مشخصی داری، تنها یک مکان برای جستجوی او وجود دارد: در قلب عاشق واقعی.

ملت عشق چند فصل است؟

کتاب ملت عشق در پنج فصل تنظیم شده است:

  • خاک: عمق و آرامش
  • آب: تغییر و جریان یافتن
  • باد: رفتن و یا کوچ کردن
  • آتش: گرما و نابودی
  • خلأ: تاثیر نبود چیزها

اثر الیف با نهایت تیزهوشی به پنج بخش بالا تقسیم شده است که هر فصل به زبان یک راوی بیان می شود. دلیل انتخاب 5 عنصر اصلی طبیعت از سوی او، می تواند از سویی به پرداخت دقیق درون شخصیت های و پیشبرد داستان مرتبط باشد و از سویی دیگر ارتباط معنوی آنها با پدیده های مرسوم جهان.همین مورد به نوسان داستان کمک کرده و باعث شده است خواننده با کشش بیشتری کتاب را بخواند. تمام فصل های کتاب به شکلی زنجیروار به یکدیگر متصل هستند، به مانند عناصر 5 گانه طبیعت. همین اتصال باعث یکپارچگی داستان و تفسیری متفاوت از وقایع کتاب می شود که بر یکدیگر اثر می گذارند.

خلاصه کتاب ملت عشق

الا روبنشتاین، زن خانه دار چهل ساله ای که در بوستون آمریکا زندگی می کند؛ آنها یک خانواده ۵ نفره هستند، ژانت دختر بزرگ خانواده و یک دو قلوی دختر و پسر خانواده آن ها را تشکیل می دهد. همسر او دیوید یک دندان پزشک است، آن ها از نظر مالی مرفه بودند، دارای ۲ آپارتمان شیک، حساب بانکی ،چندین نوع بیمه و .... بودند.الا همسر و مادری بود که همه ی وقت خود را صرف همسر و بچه هایش می کرد؛ بین الا و همسرش عشق و صمیمیتی نبود، رابطه ی آن ها کاملا سرد بود، او متوجه خیانت های همسرش شده بود اما به او حرفی نمی زد، به زندگی سرد خود همچنان ادامه می داد.چون اعتقاد داشت که با سپری کردن سال های زیادی از زندگی مشترک دیگر احتیاجی به روابط عاطفی نیست.او کاملا فرد محتاطی بود برای عوض کردن مارک قهوه ای که می خورد، ساعت ها و حتی روزها فکر می کرد. تنها سرگرمی او آشپزی کردن برای خانواده اش بود.تا اینکه در سن چهل سالگی به عنوان یک ویراستار در یک انتشارات شروع به کار می کند؛ برای شروع کارش به او کتابی می دهند که نویسنده او «عزیز زاهارا» بود، الا باید کتاب را می خواند و گزارش آن کتاب را ارائه می داد.شبی سر میز شام «دیوید» کارش را به او تبریک می گوید، که ژانت دختر خانواده به آن ها می گوید که قرار است، با دوست پسرش که عاشق اوست ازدواج کند؛ این حرف ژانت باعث بحث و مشاجره آن ها می شود.چون از نظر الا ژانت هنوز جوان است و دوست پسرش را به خوبی نمی شناسد. الا معتقد بود که عشق در زندگی وجود ندارد، یا اگر هم باشد زودگذر است.ژانت دقیقا به این جمله اشاره می کند: «الا چون خودت عشق را تجربه نکردی این را می گویی»بعد از آن شب ژانت قهر می کند و به خانه بر نمی گردد. الا هم شروع می کند به خواندن کتابی که قرار است گزارش آن را ارائه دهد. عزیز در آن کتاب داستان عشق مولانا و شمس تبریزی را بازگو می کند، الا در زمان ویرایش کتاب عزیز با چهل قانون عشق هم آشنا می شود. پس او متوجه می شود عشق حقیقی وجود دارد و او هنوز آن را تجربه نکرده است؛ از خداوند می خواهد آن عشق را نشانش دهد،یا اینکه بی احساسش کند.او برای ویرایش کتابش می بایست اطلاعاتی از نویسنده کتاب بگیرد به این منظور برای او ایمیل می فرستتد، عزیز به ایمیل های الا جواب می دهد. این ایمیل ها تا جایی پیش می رود که الا ناخودآگاه به عزیز نویسنده کتاب علاقمند می شود.عزیز در کتابش از عشق مولانا و شمس تبریزی می گوید و این که چگونه این دو در مسیر هم قرار می گیرند و زندگی آنها دچار تغییراتی می شود.شمس تبریزی کسی است که زندگی مولانا را تحت تاثیر قرار می دهد؛ عشق او به شمس باعث نوشتن مثنویش می شود. شمس به قونیه شهری که مولانا در آن است می رود،این دوستی باعث می شود که خانواده و دوستان مولانا از او متنفر شوند. الا با خودش می گوید همان گونه که شمس توانسته مولانا را به شاعر پرشوری تبدیل کند، او هم می تواند عزیز را شمس زندگی خود کند.ایمیل های الا به عزیز همچنان ادامه دارد، روزی عزیز برای دیدن الا می آید و او را به خوردن قهوه دعوت می کند.علاقه الا به عزیز تا جایی است که یک روز صبح صبحانه خانواده اش را آماده می کند، چمدانش را می بندد و برای همیشه خانه اش را ترک می کند. او به همراه عزیز به نقاط زیادی از دنیا سفر می کند و روزهای خوبی را با هم سپری می کنند.تا اینکه عزیز به بیماری مبتلا می شود و در بیمارستان جان خود را از دست می دهد.

درباره نویسنده کتاب ملت عشق

الیف شافاک یا الیف شفق، زاده ی ۲۵ اکتبر ۱۹۷۱ استراسبورگ فرانسه) نویسنده ای ترک تبار است. او از دانشگاه تکنیک اورتا دو غوی آنکارا لیسانس روابط بین الملل و فوق لیسانس مطالعات زنان و دکترای علوم سیاسی گرفت. او در هنگام تحصیل در دوره ی فوق لیسانس، اولین کتاب داستانش را در سال ۱۹۹۴ و در سال ۱۹۹۷ هم رمان دومش را منتشر کرد. پس از اتمام دوره ی دکترا به استانبول آمد و آینه های شهر را نوشت. شافاک در سال های ۲۰۰۴–۲۰۰۳ با درجه استادیاری در دانشگاه میشیگان و بعد در بخش مطالعات خاور نزدیک دانشگاه آریزونا مشغول به کار شد و از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ نیز ستون نویس روزنامه ی زمان بود.شافاک دو رمان به انگلیسی نوشته است که به خاطر اشاره به نسل کشی ارمنیان در رمان دومش به نام حرام زاده ی استانبول، از سوی دادگاه های ترکیه به جرم «اهانت به ترک بودن» متهم شد. پرونده ی او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد ولی در ژوئیه ی همان سال دوباره گشوده شد و وی با احتمال سه سال زندان روبرو شد. مترجم و ناشر او هم با همین تعداد سال حبس روبرو شدند. در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۶ بخاطر کمبود مدرک، پرونده ی او از نو بسته شد.

سایر آثار الیف شافاک، نویسنده ترکیه ای

الیف شافاک، رمان نویس بریتانیایی – ترکیه ای است که به هر دو زبان ترکی و انگلیسی می نویسد، او تا کنون هفده کتاب منتشر کرده است، که یازده از آنها رمان می باشد، از جمله پرفروش ترین آنها: حرامزاده استانبول، ملت عشق (چهل قاعده عشق) و سه دختر حوا است. نوشته های او به پنجاه زبان مختلف ترجمه شده است. هم چنین در سال 2017 توسط Politico به عنوان یکی از دوازده نفری که جهان را به جایی بهتر تبدیل می کنند، انتخاب شد.

از دیگر آثار او می توان به موارد زیر اشاره کرد:

آناتولی ای برای چشم های بد

  • پنهان
  • برزخ
  • صوفی
  • آینه های شهر
  • مَحرم
  • شپش پالاس
  • تقدس نخستین دیوانگی ها
  • پدر و حرام زاده
  • شرافت
  • من و استادم
  • آینه های شهر
  • کتاب شیر سیاه
  • کتاب اسکندر( بعد از عشق)

الیف شافاک

ملت عشق تا به حال چه جوایزی برده است؟

تا به امروز بیش از 750.000 نسخه از رمان ملت عشق فروخته شده است، به همین دلیل باعث شده است به محبوب ترین رمان تاریخ ترکیه بدل شود. در فرانسه جایزه آلف (Prix ALEF) به او برای همین رمان اهدا شد. همچنین برای جایزه بین المللی IMPAC دوبلین نیز در سال 2012 نامزد شد.

کدام ترجمه ملت عشق بهتر است؟

از کتاب ملت عشق چندین ترجمه در بازار وجود دارد، اما بهترین همه آنها ترجمه ارسلان فصیحی از انتشارات ققنوس است. او توانسته به فصاحت و روانی کتاب را به زبان فارسی برگردانده و مخاطب را همراه کند.

درباره مترجم کتاب ملت عشق

ارسلان فصیحی (۱۳۴۰) مترجم و ویراستار ایرانی. ترجمهٔ آثار اورهان پاموک (برندهٔ جایزه نوبل) به فارسی از شاخص ترین کارهای او محسوب می شود.فصیحی کار ترجمه را از جوانی شروع کرد و اولین کتاب ش که از ترکی به فارسی ترجمه شده بود سفرنامه ای بود به شوروی که هرگز منتشر نشد. کتاب های دیگری نیز در اوایل دهه ۱۳۶۰ ترجمه کرد که هیچ کدام چاپ نشد. از جمله کتاب کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران، اواخر قرن نوزدهم-اوایل قرن بیستم.در سال ۱۳۶۱ (میلادی) برای تحصیل زبان و ادبیات به ترکیه رفت و اواخر دههٔ ۱۳۶۰ به کشور بازگشت و ترجمه را ادامه داد. حدود ۲۰ کتاب از فارسی به ترکی ترجمه کرد که اکثرا جنبهٔ تبلیغی و ترویجی داشتند. داستان های کوتاهی هم از یاشار کمال ترجمه کرد. او به ترجمهٔ آثار پاموک قبل از آن که پاموک جایزه نوبل را دریافت کند پرداخت. فصیحی هم اکنون سرویراستار انتشارات ققنوس است.

قسمتی از کتاب ملت عشق

تمام زندگی اللای بیچاره خلاصه شده بود در راحتی شوهر و بچه هایش. نه علمش را داشت و نه تجربه اش را تا به تنهایی سرنوشتش را تغییر دهد. هیچ گاه نمی توانست خطر کند. همیشه محتاط بود. حتی برای عوض کردنِ مارک قهوه ای که می خورد بایست مدت های طولانی فکر می کرد. از بس خجالتی و سربزیر و ترسو بود؛ شاید بشود گفت آخر بی عرضگی بود. (کتاب ملت عشق – صفحه ۱۱)

کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار می بریم، همچون آینه ای است که خود را در آن می بینیم. هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیش تر مواقع در ترس و شرم به سر می بری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است. (کتاب ملت عشق – صفحه ۵۴)

پیمودن راه حـق کار دل است، نه کار عـقل. راهنمایت همیشه دلـت باشد، نه سری که بالای شانه هایت است. از کسانی باش که به نـفـس خـود آگاهـند، نه از کسـانی که نــفــس خـــود را نـادیــده مـی گیـرند. (کتاب ملت عشق – صفحه ۶۹)

تقریبا همه برنامه های آشپزی تلویزیون را تماشا می کرد، اما هیچ کدام به نظرش واقعی نمی رسیدند. این که در این برنامه ها غذا پختن را با «ابداع»، «خلاقیت»، حتی «دیوانگی» یکی می دانستند به نظرش عجیب می رسید. آشپزخانه آزمایشگاه که نیست! بگذار دانشمندان آزمایش بکنند، هنرمندها عجیب و غریب باشند! آشپزی اما چیز دیگری است. برای این که آشپز خوبی باشی، نه آزمایش لازم است نه دیوانه بودن! (کتاب ملت عشق – صفحه ۱۰۱)

شمس با همان لحن آرام و باوقار ادامه داد: «شاگر موقرمز، می گویی می خواهی به دریای تصوف قدم بگذاری، اما حاضر نیستی بهایش را بپردازی. این طوری نمی شود! برای یکی پول و ثروت تله اصلی است، برای یکی دیگر شهرت و مقام، برای دیگری تن و شهوت! انسان در وهله اول باید از شرّ چیزی خلاص شود که در این دنیا بیش ترین اهمیت را برایش دارد. این شرط اول قدم گذاشتن در این راه است. (کتاب ملت عشق – صفحه ۱۳۹)

زندگی عذابی تمام نشدنی است. انگار همیشه بین زندگی و مرگ گیر کرده ام، همیشه در برزخم. (کتاب ملت عشق – صفحه ۱۵۷)

هر انسانی به کتابی مبین می ماند در جوهره اش؛ منتظر خوانده شدن. هر کدام از ما در اصل کتابی هستیم که راه می رود و نفس می کشد. کافی است جوهره مان را بشناسیم. فاحشه باشی یا باکره؛ افتاده باشی یا عاصی، فرقی نمی کند؛ آرزوی یافتن خدا در قلب همه ما، در اعماق وجودمان پنهان است. از لحظه ای که به دنیا می آییم، گوهر عشق را درونمان حمل می کنیم. (کتاب ملت عشق – صفحه ۱۷۲)

عشق خدا به دریا می ماند. هر انسانی به قدر ذاتش از آن آب برمی دارد. این که هر کسی چقدر آب برمی دارد به گنجایش ظرقش بستگی دارد. یکی ظرفش خمره است، یکی دلو، یکی کوزه، دیگری پیاله. (کتاب ملت عشق – صفحه ۲۳۸)

انسان هرگاه نقص ها و عیب ها و هوس ها و اشتیاق های نفسش را شناخت و قصد کرد اصلاحش کند، آن زمان به سفری درونی می رود. از آن به بعد چشمانش نه رو به بیرون، بلکه رو به درون می چرخد. به این ترتیب گام به گام به منزل بعدی نزدیک می شود. این منزل، از منظری، درست برخلاف منزل پیشین است. در این جا فرد به جای آن که مدام دیگران را مقصر بداند، همیشه تقصیر را در وجود خودش می یابد. در هر واقعه ای خودش را می کاود و مقصر می داند. این پله، پله «عالمِ زیبا و منِ زشت» است. (کتاب ملت عشق – صفحه ۲۵۲)

کائنات وجودی واحد است. همه چیز و همه کس با نخی نامرئی به هم بسته اند. مبادا آه کسی را برآوری؛ مبادا دیگری را، به خصوص اگر از تو ضعیف تر باشد، بیازاری. فراموش نکن اندوه آدمی تنها در آن سوی دنیا ممکن است همه انسان ها را اندوهگین کند. و شادمانی یک نفر ممکن است همه را شادمان کند. (کتاب ملت عشق – صفحه ۳۱۰)

مرزهای عقل و منطق ممکن است کاملا قاطع باشد. ما در عشق همه مرزها و جدایی ها محو می شوند. (کتاب ملت عشق – صفحه ۳۳۷)

دنیا چاه پریشانی است در نبودِ شمس. (کتاب ملت عشق – صفحه ۴۲۹)

تسلیم شدن در برابر حق نه ضعف است نه انفعال. برعکس، چنین تسلیم شدنی قوی شدن است به حد اعلی. انسان تسلیم شده سرگردانی در میان موج ها و گرداب ها را رها می کند و در سرزمینی امن زندگی می کند. (کتاب ملت عشق – صفحه ۴۳۵)

اگر یکی را که دوستش داری از دست بدهی، بخشی از وجودت همراه با او از دست می رود. مانند خانه ای متروکه اسیر تنهایی ای تلخ می شود؛ ناقص می مانی. خلا محبوبِ از دست رفته را همچون رازی در درونت حفظ می کنی. چنان زخمی است که با گذشت زمان، هر قدر هم طولانی، باز تسکین نمی یابد. چنان زخمی است که حتی زمانی که خوب شود، باز خون چکان است. گمان می کنی دیگر هیچ گاه نخواهی خندید، سبک نخواهی شد. زندگی ات به کورمال کورمال رفتن در تاریکی شبیه می شود؛ بی آن که پیش رویت را ببینی، بی آن که جهت را بدانی، فقط زمان حال را نجات می دهی… شمع دلت خاموش شده، در شب ظلمات مانده ای. (کتاب ملت عشق – صفحه ۴۹۶)

عمری که بی عشق بگذرد، بیهوده گذشته است. نپرس که آیا باید در عشق الهی باشم یا عشق مجازی، عشق زمینی یا عشق آسمانی، یا عشق جسمانی؟ از تفاوت ها تفاوت می زاید. حال آنکه به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشق. خود به تنهایی دنیایی است عشق. یا درست در میانش هستی، در آتشش، یا بیرونش هستی، در حسرتش. (کتاب ملت عشق – صفحه ۵۰۸)

شناسنامه کتاب ملت عشق

  • نویسنده: الیف شافاک
  • مترجم: ارسلان فصیحی
  • انتشارات: ققنوس
  • تعداد صفحات: ۵۱۱
  • نسخه صوتی: دارد
  • نسخه الکترونیکی: دارد

مشخصات کتاب صوتی ملت عشق


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها