معرفی رمان پراگ در تبعید اثر هادی خورشاهیان

  دوشنبه، 23 فروردین 1400   زمان مطالعه 4 دقیقه
معرفی رمان پراگ در تبعید اثر هادی خورشاهیان
کتاب پراگ در تبعید به قلم هادی خورشاهیان، داستان انسان‌هایی را به تصویر می‌کشد که در تلاشند از یک جایی به بعد زندگی خود و اطرافیانشان را دگرگون کنند.

درباره کتاب

پراگ در تبعید رمان پست مدرن و شگفت انگیزی است برای باور نکردن. رمانی سرشار از لابیرنت های جهان عینی و ذهنی شخصیت هایی که گاه در جهان بیرون وجود خارجی دارند، ولی نویسنده از آن ها شخصیتی دیگرگونه ارائه داده است. سرگشتگی های انسان معاصر در این رمان باعث شده است همه در حال کشف خودشان باشند و در مسیری که دنبال خویشتن خویش هستند، با حوادثی رو به رو شوند که برای کسی باورپذیر نباشد. هادی خورشاهیان در این رمان مخاطب را با پرسش های حیرت انگیزی مواجه کرده که پاسخ های حیرت انگیز را طلب می کند. این رمان مخاطبان را با خود به جهان زبان شناسی، فلسفه، سینما، ادبیات پلیسی، اجتماعی و خانوادگی خواهد برد.

هادی خورشاهیان ابتدای این کتاب را با روایت داستان زن و شوهری آغاز می کند که بچه دار نمی شوند به همین دلیل به روستاهای اطراف می روند تا کودکان بی سرپرست را به فرزندی گرفته و آن ها را بزرگ کنند. ادامه ی داستان، از زبان همین کودکان روایت می شود.

راوی اصلی داستان شخصیت «من» است که قصد دارد مانند یک راوی ماجراها را پیش ببرد. او از همان ابتدای داستان در کار همه مداخله می کند. گویی به دنبال چیزی ست؛ دنبال حقیقتی که آرام آرام برایش تبدیل به ترس از حقیقت می شود. کتاب پراگ در تبعید، دارای راویان متعددی است، اما به گونه ای در کنار یکدیگر قرار گرفته اند که انگار تمام آن ها یکی هستند. تمام راوی ها نسبت های عجیب و غریبی با هم دارند، با نویسندگان بزرگ صحبت می کنند و حتی گاهی جایشان با هم عوض می شود.

شرایط مناسب از دیدگاه هر یک از شخصیت های داستان تعریف متفاوتی دارد، اما همه شان به دنبال این شرایط هستند. آن ها در زندگی یکدیگر دخالت می کنند و به دنبال هم راه می افتند بلکه خودِ گمشده شان را پیدا کنند. این شخصیت ها کارهای عجیب و غریبی انجام می دهند، برای مثال اسحاق دو ساعت پیش از آزادی از زندان فرار می کند.

در داستان این کتاب که یک رمان پست مدرن محسوب می شود، از فضایی کاملاً غیرواقعی استفاده شده. این کتاب زمان و مکان نداشته و شخصیت های آن تماماً خیالی هستند. هادی خورشاهیان با روایتی پسامدرن شخصیت ها را جای افراد معروفی همچون هومر و پدر ژپتو قرار می دهد.

با اینکه داستان های این کتاب تنها توسط ذهن نویسنده خلق شده اند، اما چنان منظم و پشت سر هم به تصویر کشیده شده که شما را در خود غرق می کند.

خلاصه داستان

کتاب پراگ در تبعید، داستان روایت زن و شوهری در ۱۰۰ سال پیش است که چون بچه دار نمی شدند، به روستاهای اطراف محل زندگی خود رفته و بچه های بی سرپرست یا بدسرپرست و معلول را به فرزندی قبول کرده و آنها را بزرگ می کنند.

کودکانی که توسط این زوج بزرگ شدند پس از ازدواج شان راه آنها را ادامه داد و کودکانی با شرایط خودشان را به فرزندی قبول می کنند. در داستان این اشخاص همه روایت خود را بیان کرده و به همین دلیل رمان راویان متعدد دارد.

پراگ در تبعید رمان پست مدرن و شگفت انگیزی است برای باور نکردن. رمانی سرشار از لابیرنت های جهان عینی و ذهنی شخصیت هایی که گاه در جهان بیرون وجود خارجی دارند، ولی نویسنده از آن ها شخصیتی دیگرگونه ارائه داده است. سرگشتگی های انسان معاصر در این رمان باعث شده است همه در حال کشف خودشان باشند و در مسیری که دنبال خویشتن خویش هستند، با حوادثی رو به رو شوند که برای کسی باورپذیر نباشد. "هادی خورشاهیان" در این رمان مخاطب را با پرسش های حیرت انگیزی مواجه کرده که پاسخ های حیرت انگیز را طلب می کند. این رمان مخاطبان را با خود به جهان زبان شناسی، فلسفه، سینما، ادبیات پلیسی، اجتماعی و خانوادگی خواهد برد.

درباره نویسنده

هادی خورشاهیان (زادهٔ ۱۳۵۲ در گنبد کاووس) از جمله شاعران و نویسندگانی است که هم در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان فعالیت دارد و هم در حوزه ی ادبیات بزرگسالان. از او تاکون بیش از 80 جلد کتاب در زمینه های مختلف ادبیات منتشر شده است.ایشان همکنون در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه صدور مجوز و سانسور(ممیزی) برای کتاب های داستان مشغول به کار است.

قسمتی از کتاب

«می خواهم تنها باشم، برای همین هم این خانهٔ مجردی را به هزار بدبختی کرایه کرده ام.»
«چرا می خواهی تنها باشی؟»
«می خواهم رمان بنویسم.»
«می خواهی کجای زندگی ات را عوض کنی؟»

فقط کسانی می ترسند که چیزی برای از دست دادن داشته باشند. حداقل از این بترسند که جانشان را از دست بدهند. من اما اصلاً و ابداً نمی ترسیدم، چون حداقل سه چهار بار مردن به عزرائیل بدهکار بودم. هر لحظه که جانم را می گرفت، در بهترین حالت باهم بی حساب می شدیم.

شناسنامه کتاب

نویسنده: هادی خورشاهیان

ناشر: کوله پشتی

تعداد صفحات: 192


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها